18-05-2015، 8:12
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
فصل باران است بارانی شویم / از درون جوشیم و طوفانی شویم
بوی خاک و بوی نمناک چمن / کیف دارد زیر باران تر شدن
در تمام قطره ها تکثیر شو / زیر باران خدا تطهیر شو . . .
.
.
.
دمش گرم ، باران را میگویم ، به شانه ام زد و گفت :
خسته شدی ، امروز تو استراحت کن ، من به جایت می بارم . . .
.
.
.
حتی به درخواست چتر هم جواب رد میدهم
میخواهم تنهایی ام را به رخ این هوای دو نفره بکشم
ببار باران من نه چتر دارم نه یار . . .
.
.
.
با ابرها چه غصهی پنهانیست؟
این عصرِ چندشنبهی بارانیست؟
وقتی که میبُریم مدام از هم
این عشق نیست ، چاقوی زنجانیست !
.
.
.
حکمت باران در این ایام می دانی که چیست ؟
آب و جارو میشود بهر محرم کوچه ها . . .
السلام علیک یا اباعبدالله
.
.
.
سر زد به دل دوباره غم کودکانه ای
آهسته می تراود از این غم ، ترانه ای
باران شبیه کودکی ام پشت شیشه هاست
دارم هوای گریه ، خدایا ، بهانه ای . . .
.
.
.
به باران دل نبند
که هر چهار فصل دیوانهات خواهد کرد
اگر ببارد ، از شوق
اگر نبارد ، از دلتنگی . . .
.
.
.
من از تمام آسمان یک باران را میخواهم
از تمام زمین یک خیابان را
و از تمام تو
یک دست که قفل شود در دست من . . .
.
.
.
“پاییز” مرا عاشق میکند
“باران” عاشق تر
حالا تو بگو
این “باران پاییزی” با من چه میکند . . . ؟
.
.
.
ترنم باران را نصار چشمانت میکنم نازنینم
تا شبنمی شود بر سرخی گونه هایت
و داغی بوسه ام را به پیشانی ات به یادگار میگذارم و دست نوازشم را
به موهایت هدیه میکنم ، که تا عمر داری مرا از خاطر نبری . . .
.
.
.
باران میبارد ، به حرمت کداممان نمیدانم
من همین قدرمیدانم ، باران صدای پای اجابت است
خدا با همه جبروتش ، دارد ناز میخرد ، نیاز کن . . .
.
.
.
میگویند باران که ببارد ، بوی خاک بلند می شود
پس چرا اینجا ، باران که می بارد
عطر خاطره ها می پیچد . . . ؟
.
.
.
باران که میبارد
دلم برایت تنگ تر می شود
راه می افـتم
بدون ِ چتر ، من بـغض می کنم ، آسمان گـریـه . . .
.
.
.
باران که می زند ، هـمه چیز تازه می شود
حتّی داغِ نبودن ِ تو . . .
.
.
.
دیشب که باران آمد ، میخواستم سراغت را بگیرم
اما خوب میدانستم ، این بار هم که پیدایت کنم ، باز زیر چتر دیگرانی . . .
.
.
.
باران همیشه می بارد ، اما مردم ستاره را بیشتر دوست دارند
نامردیست آن همه اشک را به یک چشمک فروختن . . .
.
.
.
مثل باران های بی اجازه
وقت و بی وقت
درهوایم پراکنده ای
و من
بی هوا
ناگهان خیسم از تو !
.
.
.
حسن باران این است ، که تبسّم دارد
گرد غم از همه چیز ، از همه جا می گیرد
همه جا بر همه کَس می بارد
و تعلق دارد به جهانی از عشق . . .
.
.
.
باران که می بارد تمام کوچه های شهر پر از فریاد من است
که می گویم : من تنها نیستم ، تنها منتظرم . . .
.
.
.
دیـر آمدی بـاران
دیـــــر
من در جــایـــی
در حجـــم نبــودن کســی خشکیـــدم . . .
.
.
.
بغض هایم را به آسمان ، سپرده ام
خدا به خیر کند باران امشب را . . . !
.
.
.
پنجره ی باران خورده ات را باز کن
چند سطر پس از باران
چشمهایم را ببین که هوایت دیوانه شان کرده
دلم برایت تنگ است . . .
.
.
.
نگاه ساکت باران به روی صورتم دزدانه میلغزد
ولی باران نمیدانند که من دریایی از دردم
به ظاهر گرچه میخندم ولی اندر سکوتی تلخ میگریم . . .
.
.
.
اندکی عاشقانه تر زیر این باران بمان
ابر را بوسیده ام تا بوسه بارانت کند . . .
.
.
.
بغضهای مرطوب مرا باور کن ، این باران نیست که میبارد
صدای خسته ی قلب من است ، که از چشمان آسمان بیرون میریزد . . .
.
.
.
آهای تو
توی این روزهای بارونی ، فکری به حال جای خالیت کردی !؟
.
.
.
پارسال با او در زیر باران راه می رفتم
امسال راه رفتن او را با دیگری در زیر باران اشکهایم دیدم
شاید باران پارسال اشکهای فرد دیگری بود . . .
.
.
.
مثل باران چشمهایت دیدنی است ٬ شهر خاموش نگاهت دیدنی است
زندگانی معنی لبخند توست ٬ خنده هایت بی نهایت دیدنی . . .
.
.
.
اگر میدونستی چقدر دوستت دارم
برای اومدنت بارون رو بهانه نمیکردی ، رنگین کمان من . . .
.
.
.
نمک روی زخم است
بارانی که بی تو می بارد . . .
.
.
.
صدای باران می آید
دلم جایی تنگ است
تو گریستی یا من ؟ نمیدانم
شاید هم هر دوی ما
من برای او ، و او برای دیگری . . .
.
.
.
این هوای خوب بارانی ، حال خوب می خواهد
ولی حیف ، تو اینجا نیستی و باران بی تو
یعنی سوزاندن تن سیگار . . .
.
.
.
باران که می بارد ، دلت را محکم بچسب
زیر باران ، دل به اشاره ای می رود . . .
.
.
.
شبهای مهتابی با این که تاریکند ، روشن اند
و شبهای ابری با این که دلگیرند ، دست و دلباز
“چون در نهایت می بارند”
و وقتی که میبارند “سخاوتمندانه” می بارند!
برای همه “یکسان، “بدون چشم داشت” و “پاک” . . .
.
.
.
چه باران ببارد چه نبارد
چه پاییز باشد چه نباشد
چه به روی خود بیاورم چه نیاورم
جای تو همیشه اینجا خالیست . . .
.
.
.
در حسرت موجم ، باران کفافم نیست
درمان درد من ، باران ِ نم نم نیست . . .
.
.
.
باران که ببارد
چتر هم که باشد
اگر قرار به خیس شدن باشد
خیالت خیس می شود
بهمین سادگی . . .
.
.
.
باران ، یا دوشِ آب ، چه فرقی میکند ؟
وقتی عاشقی ، زیرِ هیچکدام ، آواز نخواند . . .
.
.
.
کاش وقتی آسمان بارانی است ، چشم را با اشک باران تر کنیم
کاش وقتی که تنها میشویم ، لحظه ای را یاد یکدیگر کنیم . . .
.
.
.
میدانم که می مانی و از قلبم بیرون نمیروی
پس لااقل باران را بهانه کن ، دارد باران می آید . . .
.
.
.
هنوز روزای بارون به یادت ابر میچینم
با رویای تو درگیرم ، چشاتو خواب میبنم
هنوز این لحظه ی بی تو ، به بد حالی گرفتارم
نمیبینی مه از عکست چشامو بر نیمدارم . . .
.
.
.
باران که بیاید ، از من جای کفشی باقی خواهد ماند
و از تو مشتی خاطره ی باران خورده . . .
فصل باران است بارانی شویم / از درون جوشیم و طوفانی شویم
بوی خاک و بوی نمناک چمن / کیف دارد زیر باران تر شدن
در تمام قطره ها تکثیر شو / زیر باران خدا تطهیر شو . . .
.
.
.
دمش گرم ، باران را میگویم ، به شانه ام زد و گفت :
خسته شدی ، امروز تو استراحت کن ، من به جایت می بارم . . .
.
.
.
حتی به درخواست چتر هم جواب رد میدهم
میخواهم تنهایی ام را به رخ این هوای دو نفره بکشم
ببار باران من نه چتر دارم نه یار . . .
.
.
.
با ابرها چه غصهی پنهانیست؟
این عصرِ چندشنبهی بارانیست؟
وقتی که میبُریم مدام از هم
این عشق نیست ، چاقوی زنجانیست !
.
.
.
حکمت باران در این ایام می دانی که چیست ؟
آب و جارو میشود بهر محرم کوچه ها . . .
السلام علیک یا اباعبدالله
.
.
.
سر زد به دل دوباره غم کودکانه ای
آهسته می تراود از این غم ، ترانه ای
باران شبیه کودکی ام پشت شیشه هاست
دارم هوای گریه ، خدایا ، بهانه ای . . .
.
.
.
به باران دل نبند
که هر چهار فصل دیوانهات خواهد کرد
اگر ببارد ، از شوق
اگر نبارد ، از دلتنگی . . .
.
.
.
من از تمام آسمان یک باران را میخواهم
از تمام زمین یک خیابان را
و از تمام تو
یک دست که قفل شود در دست من . . .
.
.
.
“پاییز” مرا عاشق میکند
“باران” عاشق تر
حالا تو بگو
این “باران پاییزی” با من چه میکند . . . ؟
.
.
.
ترنم باران را نصار چشمانت میکنم نازنینم
تا شبنمی شود بر سرخی گونه هایت
و داغی بوسه ام را به پیشانی ات به یادگار میگذارم و دست نوازشم را
به موهایت هدیه میکنم ، که تا عمر داری مرا از خاطر نبری . . .
.
.
.
باران میبارد ، به حرمت کداممان نمیدانم
من همین قدرمیدانم ، باران صدای پای اجابت است
خدا با همه جبروتش ، دارد ناز میخرد ، نیاز کن . . .
.
.
.
میگویند باران که ببارد ، بوی خاک بلند می شود
پس چرا اینجا ، باران که می بارد
عطر خاطره ها می پیچد . . . ؟
.
.
.
باران که میبارد
دلم برایت تنگ تر می شود
راه می افـتم
بدون ِ چتر ، من بـغض می کنم ، آسمان گـریـه . . .
.
.
.
باران که می زند ، هـمه چیز تازه می شود
حتّی داغِ نبودن ِ تو . . .
.
.
.
دیشب که باران آمد ، میخواستم سراغت را بگیرم
اما خوب میدانستم ، این بار هم که پیدایت کنم ، باز زیر چتر دیگرانی . . .
.
.
.
باران همیشه می بارد ، اما مردم ستاره را بیشتر دوست دارند
نامردیست آن همه اشک را به یک چشمک فروختن . . .
.
.
.
مثل باران های بی اجازه
وقت و بی وقت
درهوایم پراکنده ای
و من
بی هوا
ناگهان خیسم از تو !
.
.
.
حسن باران این است ، که تبسّم دارد
گرد غم از همه چیز ، از همه جا می گیرد
همه جا بر همه کَس می بارد
و تعلق دارد به جهانی از عشق . . .
.
.
.
باران که می بارد تمام کوچه های شهر پر از فریاد من است
که می گویم : من تنها نیستم ، تنها منتظرم . . .
.
.
.
دیـر آمدی بـاران
دیـــــر
من در جــایـــی
در حجـــم نبــودن کســی خشکیـــدم . . .
.
.
.
بغض هایم را به آسمان ، سپرده ام
خدا به خیر کند باران امشب را . . . !
.
.
.
پنجره ی باران خورده ات را باز کن
چند سطر پس از باران
چشمهایم را ببین که هوایت دیوانه شان کرده
دلم برایت تنگ است . . .
.
.
.
نگاه ساکت باران به روی صورتم دزدانه میلغزد
ولی باران نمیدانند که من دریایی از دردم
به ظاهر گرچه میخندم ولی اندر سکوتی تلخ میگریم . . .
.
.
.
اندکی عاشقانه تر زیر این باران بمان
ابر را بوسیده ام تا بوسه بارانت کند . . .
.
.
.
بغضهای مرطوب مرا باور کن ، این باران نیست که میبارد
صدای خسته ی قلب من است ، که از چشمان آسمان بیرون میریزد . . .
.
.
.
آهای تو
توی این روزهای بارونی ، فکری به حال جای خالیت کردی !؟
.
.
.
پارسال با او در زیر باران راه می رفتم
امسال راه رفتن او را با دیگری در زیر باران اشکهایم دیدم
شاید باران پارسال اشکهای فرد دیگری بود . . .
.
.
.
مثل باران چشمهایت دیدنی است ٬ شهر خاموش نگاهت دیدنی است
زندگانی معنی لبخند توست ٬ خنده هایت بی نهایت دیدنی . . .
.
.
.
اگر میدونستی چقدر دوستت دارم
برای اومدنت بارون رو بهانه نمیکردی ، رنگین کمان من . . .
.
.
.
نمک روی زخم است
بارانی که بی تو می بارد . . .
.
.
.
صدای باران می آید
دلم جایی تنگ است
تو گریستی یا من ؟ نمیدانم
شاید هم هر دوی ما
من برای او ، و او برای دیگری . . .
.
.
.
این هوای خوب بارانی ، حال خوب می خواهد
ولی حیف ، تو اینجا نیستی و باران بی تو
یعنی سوزاندن تن سیگار . . .
.
.
.
باران که می بارد ، دلت را محکم بچسب
زیر باران ، دل به اشاره ای می رود . . .
.
.
.
شبهای مهتابی با این که تاریکند ، روشن اند
و شبهای ابری با این که دلگیرند ، دست و دلباز
“چون در نهایت می بارند”
و وقتی که میبارند “سخاوتمندانه” می بارند!
برای همه “یکسان، “بدون چشم داشت” و “پاک” . . .
.
.
.
چه باران ببارد چه نبارد
چه پاییز باشد چه نباشد
چه به روی خود بیاورم چه نیاورم
جای تو همیشه اینجا خالیست . . .
.
.
.
در حسرت موجم ، باران کفافم نیست
درمان درد من ، باران ِ نم نم نیست . . .
.
.
.
باران که ببارد
چتر هم که باشد
اگر قرار به خیس شدن باشد
خیالت خیس می شود
بهمین سادگی . . .
.
.
.
باران ، یا دوشِ آب ، چه فرقی میکند ؟
وقتی عاشقی ، زیرِ هیچکدام ، آواز نخواند . . .
.
.
.
کاش وقتی آسمان بارانی است ، چشم را با اشک باران تر کنیم
کاش وقتی که تنها میشویم ، لحظه ای را یاد یکدیگر کنیم . . .
.
.
.
میدانم که می مانی و از قلبم بیرون نمیروی
پس لااقل باران را بهانه کن ، دارد باران می آید . . .
.
.
.
هنوز روزای بارون به یادت ابر میچینم
با رویای تو درگیرم ، چشاتو خواب میبنم
هنوز این لحظه ی بی تو ، به بد حالی گرفتارم
نمیبینی مه از عکست چشامو بر نیمدارم . . .
.
.
.
باران که بیاید ، از من جای کفشی باقی خواهد ماند
و از تو مشتی خاطره ی باران خورده . . .