11-05-2015، 18:05
بهترین نام برای بوستان اوین می تواند بوستان طالقانی باشد و بهترین زمان برای گشایش آن نیز روزی که یادآور او باشد. چرا که به گواه مطبوعات آخر 1357 و اوایل 1358 بیش و پیش از همه طالقانی بود که خواستار تبدیل اوین به پارک شد.
او که خود تنها سه ماه قبل از پیروزی انقلاب همراه آیت الله منتظری و با تاخیر به نسبت زندانیان سیاسی دیگر از زندان (قصر) آزاد شده بود و مهم ترین شخصیت انقلاب در تهران به حساب می آمد با رنج حبس و زندان بیش از هر کس دیگر آشنا بود و تبدیل اوین به پارک را یک مطالبه ملی و پاسخ به خواست مردم شهر می دانست.
علت حساسیت بر روی زندان اوین به جای زندان قصر نیز به این خاطر بود که در زندان قصر مجرمان و متهمان غیر سیاسی هم نگه داری می شدند اما اوین به خاطر زندانیان سیاسی آن شهرت داشت و خصوصا بعد از اعدام 9 نفر در تپه های اوین با ادعای دروغین مقابله با فرار آنان در 30 فروردین 1354 یادآور تلخی های بسیار شده بود.
خوب به خاطر دارم که در سال های نخست پس از انقلاب صاحب یک بنگاه معاملات املاک در منطقه سعادت آباد هنگام پیشنهاد یک قطعه زمین و در حالی که اطراف آن همه بیابان بود با انگشت زندان اوین را نشان می داد و می گفت به زودی این زندان تبدیل به پارک می شود و این منطقه آباد خواهد شد. منطقه البته بسیار آباد شد و سعادت مادی بسیار برای پیش بینی کنندگان به همراه آورد چرا که قیمت زمین در آن همواره روند صعودی حیرت انگیزی داشته اما به دلایلی خصوصا با حوادث سال 60 اوین همچنان زندان باقی ماند.
پس نخستین دلیل برای خرسندی این است که طی تمام 36 سال و سه ماهی که ازپیروزی انقلاب اسلامی می گذرد همواره این انتظار وجود داشته که زندان اوین به بوستان تبدیل شود خاصه این که همچنان این تصور در مردم وجود دارد که سیاسی ها در اوین اند حال آن که اکنون ترکیب آن متنوع شده و بیبشتر شامل زندانیان اتهامات مالی می شود.
وجه دوم این است که سرانه فضای سبز در تهران همچنان کمتر ازاستانداردهای روز دنیاست و شهرداری در کنار ساخت بزرگراه و تونل و پل برای خودروها باید به خود شهروندان و حظ بصری و اوقات فراغت آنان نیز توجه کند. کما این که پل طبیعت و ایده «نگارخانه ای به وسعت یک شهر» با استفاده 10 روزه از فضای تابلوهای تبلیغاتی تهران مورد توجه شهروندان قرار گرفته است. هر نهالی که کاشته شود یک کار مثبت است چه رسد به این که محوطه ای وسیع و مشهور را به پارک تبدیل کنند هر چند که معلوم نیست چقدر از این 43 هکتار در فاز اول تحت پوشش قرار می گیرد.
نکته ای که می تواند پاشنه آشیل یا وجه نگران کننده این طرح باشد اما این است که هر چند با تبدیل تمام یا بخشی از زندان اوین به فضای سبز اسباب رضایت مردم مناطق اوین و سعادت آباد و دیگر شهروندان استفاده کننده فراهم می آید اما این نگرانی هم وجود دارد که با انتقال زندانیان به خارج از تهران رنج مضاعفی به خودشان و خانواده شان تحمیل شود.
برای شناخت بیشتر این یادآوری مناسبت دارد که در سال 1389 رییس وقت سازمان زندان ها در نامه ای به رییس شورای شهر تهران از او درخواست کمک کرده ونوشته بود: زندانیان تهرانی نیز به عنوان «شهروند» محاسبه شوند و از سرانههای شهری مانند سایرین سهمی داشته باشند. در آن نامه همچنین آمده بود:
« زندان ها به منزله شهرکهایی هستند که درون آن دهها هزار نفر ساکن اند و محل مراجعه دهها هزار نفر دیگر از شهروندان، شمرده میشوند و باید اراضی و مکان های بیشتری در تهران به منظور ایجاد بازداتشگاههای جدید اختصاص یابد.»
مشخصا درباره زندان اوین هم آمده بود:
«زندانیان جدیدالورود به مدت چند روز در قرنطینه زندان نگهداری و پس از انجام معاینات پزشکی و بیماریابی بر حسب نوع جرم، سن، جنس، محکوم یا متهم طبقهبندی میشوند. بیماریابی بدو ورود، درمان سوءمصرف مواد با متادون و سایر روشها، مبارزه با بیماری سل، شناسایی و در صورت لزوم درمان بیماران مبتلا به اچآیوی از طریق کلینیکهای مثلثی موجود در زندان انجام میگیرد» .
شمار زندانیان یا ساکنان این شهرک هم 6 هزار نفر قید شده بود که احتمال دارد به اقتضای زمان نگارش بوده و اکنون از این تعداد کاسته شده باشد. در آن نامه تصریح شده بود: «24 هزار زندانی دیگر به جای تحمل حبس در محدوده شهر تهران عموماً در زندانهای کرج نگه داری میشوند که علاوه بر نارضایتی و مخالفتهای مردم کرج، موضوع اعزام و بدرقه آنان بین زندان و مراجع قضایی و ایاب و ذهاب خانوادهها برای ملاقات از مشکلات خاص این افراد است».
صریح و روشن این که هنگامی می توان در پارک اوین با آسودگی قدم زد که خاطر شهروندان دیگر هم آسوده باشد که احداث این بوستان به بهای انتقال زندانیان به نقطه ای دورتر نبوده و اگر هم اتفاق افتاده همین استاندارد ها در جای دیگر هم رعایت شود و با این امید که محکومان سیاسی و امنیتی در بین آنها نباشد و این مشکل کاملا حل شده باشد.
می خواهیم آرزو کنیم که اساسا زندانی در کار نباشد تا بحث انتقال زندانیان به نقطه ای دیگر سالبه به انتفاء موضوع باشد اما واقعیت این است که در مورد جرایم مالی و کیفری زندان جایگزین مناسبی برای مجازات هایی است که در طول تاریخ انسان ها را به مراتب بیشتر رنج می دادند.
دست آخر این که بهترین نام برای بوستان اوین می تواند بوستان طالقانی باشد و بهترین زمان برای گشایش آن نیز روزی که یادآور او باشد. چرا که به گواه مطبوعات آخر 1357 و اوایل 1358 بیش و پیش از همه طالقانی بود که خواستار تبدیل اوین به پارک شد.
ملک سید ضیاء الدین طباطبایی (عامل سیاسی کودتای سوم اسفند 1299) در دهه 40 با 43 هکتار مساحت به زندان تبدیل شد و اکنون پس از 50 سال صحبت از تبدیل تمام یا قسمتی از آن به بوستان شده است. همین که قرار نیست مجموعه ای تجاری به جای آن ساخته شود و همین که آرزوی طالقانی پس از 36 سال محقق می شود خبرهای خوبی است اما برآمدن این پارک وقتی بیشتر به دل می نشیند که بدانی به بهای تحمیل رنج مضاعفی به زندانیان به خاطر انتقال آنان به مکانی دورتر و معذب کردن مردم ساکن اطراف زندانی دیگر در استان البرز نباشد.
شهردار تهران از تبدیل قسمتی از زندان اوین یا تمام آن به بوستان و فضای سبز (پارک عمومی) خبر داده و گفته است: «با ریاست محترم قوه قضاییه مذاکراتی داشته ایم و مقرر شده شهرداری تهران و این قوه برای مجموعه اوین و زندان اوین بوستانی را مهیا کنند تا این مجموعه نیز مانند زندان قصر به باغ موزه زندان قصر تبدیل شود.»
این خبر به دو سبب مایه خرسندی است و حتی با خواندن و شنیدن آن نیز احساس خوبی به انسان دست می دهد چه رسد به این که این طرح اجرایی شود و شاهد تبدیل این زندان به پارک باشیم اما از یک وجه دیگر هم نباید غافل شد.
وجه اول خرسندی، تحقق یک آرزوی ملی است که از فردای پیروزی انقلاب اسلامی و از 23 بهمن 1357 وجود داشته است. نخستین بار آیت الله سید محمود طالقانی بود که خبر از تبدیل زندان اوین به پارک عمومی داد و پی گیر این موضوع از شهردار وقت تهران بود.
آیت الله طالقانی که خود تا هشتم آبان 1357 در زندان بود پس از پیروزی انقلاب نخستین کسی بود که از تبدیل زندان اوین به پارک سخن گفت
این خبر به دو سبب مایه خرسندی است و حتی با خواندن و شنیدن آن نیز احساس خوبی به انسان دست می دهد چه رسد به این که این طرح اجرایی شود و شاهد تبدیل این زندان به پارک باشیم اما از یک وجه دیگر هم نباید غافل شد.
وجه اول خرسندی، تحقق یک آرزوی ملی است که از فردای پیروزی انقلاب اسلامی و از 23 بهمن 1357 وجود داشته است. نخستین بار آیت الله سید محمود طالقانی بود که خبر از تبدیل زندان اوین به پارک عمومی داد و پی گیر این موضوع از شهردار وقت تهران بود.
آیت الله طالقانی که خود تا هشتم آبان 1357 در زندان بود پس از پیروزی انقلاب نخستین کسی بود که از تبدیل زندان اوین به پارک سخن گفت
او که خود تنها سه ماه قبل از پیروزی انقلاب همراه آیت الله منتظری و با تاخیر به نسبت زندانیان سیاسی دیگر از زندان (قصر) آزاد شده بود و مهم ترین شخصیت انقلاب در تهران به حساب می آمد با رنج حبس و زندان بیش از هر کس دیگر آشنا بود و تبدیل اوین به پارک را یک مطالبه ملی و پاسخ به خواست مردم شهر می دانست.
علت حساسیت بر روی زندان اوین به جای زندان قصر نیز به این خاطر بود که در زندان قصر مجرمان و متهمان غیر سیاسی هم نگه داری می شدند اما اوین به خاطر زندانیان سیاسی آن شهرت داشت و خصوصا بعد از اعدام 9 نفر در تپه های اوین با ادعای دروغین مقابله با فرار آنان در 30 فروردین 1354 یادآور تلخی های بسیار شده بود.
خوب به خاطر دارم که در سال های نخست پس از انقلاب صاحب یک بنگاه معاملات املاک در منطقه سعادت آباد هنگام پیشنهاد یک قطعه زمین و در حالی که اطراف آن همه بیابان بود با انگشت زندان اوین را نشان می داد و می گفت به زودی این زندان تبدیل به پارک می شود و این منطقه آباد خواهد شد. منطقه البته بسیار آباد شد و سعادت مادی بسیار برای پیش بینی کنندگان به همراه آورد چرا که قیمت زمین در آن همواره روند صعودی حیرت انگیزی داشته اما به دلایلی خصوصا با حوادث سال 60 اوین همچنان زندان باقی ماند.
پس نخستین دلیل برای خرسندی این است که طی تمام 36 سال و سه ماهی که ازپیروزی انقلاب اسلامی می گذرد همواره این انتظار وجود داشته که زندان اوین به بوستان تبدیل شود خاصه این که همچنان این تصور در مردم وجود دارد که سیاسی ها در اوین اند حال آن که اکنون ترکیب آن متنوع شده و بیبشتر شامل زندانیان اتهامات مالی می شود.
وجه دوم این است که سرانه فضای سبز در تهران همچنان کمتر ازاستانداردهای روز دنیاست و شهرداری در کنار ساخت بزرگراه و تونل و پل برای خودروها باید به خود شهروندان و حظ بصری و اوقات فراغت آنان نیز توجه کند. کما این که پل طبیعت و ایده «نگارخانه ای به وسعت یک شهر» با استفاده 10 روزه از فضای تابلوهای تبلیغاتی تهران مورد توجه شهروندان قرار گرفته است. هر نهالی که کاشته شود یک کار مثبت است چه رسد به این که محوطه ای وسیع و مشهور را به پارک تبدیل کنند هر چند که معلوم نیست چقدر از این 43 هکتار در فاز اول تحت پوشش قرار می گیرد.
نکته ای که می تواند پاشنه آشیل یا وجه نگران کننده این طرح باشد اما این است که هر چند با تبدیل تمام یا بخشی از زندان اوین به فضای سبز اسباب رضایت مردم مناطق اوین و سعادت آباد و دیگر شهروندان استفاده کننده فراهم می آید اما این نگرانی هم وجود دارد که با انتقال زندانیان به خارج از تهران رنج مضاعفی به خودشان و خانواده شان تحمیل شود.
برای شناخت بیشتر این یادآوری مناسبت دارد که در سال 1389 رییس وقت سازمان زندان ها در نامه ای به رییس شورای شهر تهران از او درخواست کمک کرده ونوشته بود: زندانیان تهرانی نیز به عنوان «شهروند» محاسبه شوند و از سرانههای شهری مانند سایرین سهمی داشته باشند. در آن نامه همچنین آمده بود:
« زندان ها به منزله شهرکهایی هستند که درون آن دهها هزار نفر ساکن اند و محل مراجعه دهها هزار نفر دیگر از شهروندان، شمرده میشوند و باید اراضی و مکان های بیشتری در تهران به منظور ایجاد بازداتشگاههای جدید اختصاص یابد.»
مشخصا درباره زندان اوین هم آمده بود:
«زندانیان جدیدالورود به مدت چند روز در قرنطینه زندان نگهداری و پس از انجام معاینات پزشکی و بیماریابی بر حسب نوع جرم، سن، جنس، محکوم یا متهم طبقهبندی میشوند. بیماریابی بدو ورود، درمان سوءمصرف مواد با متادون و سایر روشها، مبارزه با بیماری سل، شناسایی و در صورت لزوم درمان بیماران مبتلا به اچآیوی از طریق کلینیکهای مثلثی موجود در زندان انجام میگیرد» .
شمار زندانیان یا ساکنان این شهرک هم 6 هزار نفر قید شده بود که احتمال دارد به اقتضای زمان نگارش بوده و اکنون از این تعداد کاسته شده باشد. در آن نامه تصریح شده بود: «24 هزار زندانی دیگر به جای تحمل حبس در محدوده شهر تهران عموماً در زندانهای کرج نگه داری میشوند که علاوه بر نارضایتی و مخالفتهای مردم کرج، موضوع اعزام و بدرقه آنان بین زندان و مراجع قضایی و ایاب و ذهاب خانوادهها برای ملاقات از مشکلات خاص این افراد است».
صریح و روشن این که هنگامی می توان در پارک اوین با آسودگی قدم زد که خاطر شهروندان دیگر هم آسوده باشد که احداث این بوستان به بهای انتقال زندانیان به نقطه ای دورتر نبوده و اگر هم اتفاق افتاده همین استاندارد ها در جای دیگر هم رعایت شود و با این امید که محکومان سیاسی و امنیتی در بین آنها نباشد و این مشکل کاملا حل شده باشد.
می خواهیم آرزو کنیم که اساسا زندانی در کار نباشد تا بحث انتقال زندانیان به نقطه ای دیگر سالبه به انتفاء موضوع باشد اما واقعیت این است که در مورد جرایم مالی و کیفری زندان جایگزین مناسبی برای مجازات هایی است که در طول تاریخ انسان ها را به مراتب بیشتر رنج می دادند.
دست آخر این که بهترین نام برای بوستان اوین می تواند بوستان طالقانی باشد و بهترین زمان برای گشایش آن نیز روزی که یادآور او باشد. چرا که به گواه مطبوعات آخر 1357 و اوایل 1358 بیش و پیش از همه طالقانی بود که خواستار تبدیل اوین به پارک شد.
ملک سید ضیاء الدین طباطبایی (عامل سیاسی کودتای سوم اسفند 1299) در دهه 40 با 43 هکتار مساحت به زندان تبدیل شد و اکنون پس از 50 سال صحبت از تبدیل تمام یا قسمتی از آن به بوستان شده است. همین که قرار نیست مجموعه ای تجاری به جای آن ساخته شود و همین که آرزوی طالقانی پس از 36 سال محقق می شود خبرهای خوبی است اما برآمدن این پارک وقتی بیشتر به دل می نشیند که بدانی به بهای تحمیل رنج مضاعفی به زندانیان به خاطر انتقال آنان به مکانی دورتر و معذب کردن مردم ساکن اطراف زندانی دیگر در استان البرز نباشد.