05-05-2015، 18:17
پرونده زن جواني كه بعد از سقوط از داخل خودرو به داخل بزرگراه به طور مرموزي فوت شده است، بررسي ميشود.
او را سوار خودرو وانت كردم و به راه افتاديم تا به قم برويم. داخل بزرگراه آيتالله سعيدي در حركت بوديم كه همسرم شروع به مشاجره كرد و خواست تا خودرو را نگه دارم. تلاش كردم او را آرام كنم اما با اصرارش خودرو را نگه داشتم و با حالت قهر در قسمت بار خودرو سوار شد و حركت كردم. با خودم فكر كردم بعد از طي مسافت كوتاهي او را دوباره به صندلي جلو ميآورم كه ناگهان صداي مهيبي به گوشم رسيد. وقتي از آئينه به عقب نگاه كردم ديدم همسرم خودش را از عقب خودرو به پايين پرتاب كرده است. خيلي سريع خودرو را نگه داشتم اما وقتي بر بالينش حاضر شدم ديگر نفسش بند آمده بود.
تحقيقات درباره اين حادثه به دستور قاضي سعيد احمد بيگي از سوي پليس ادامه دارد.
به گزارش جوان، ساعت 3 و 30 دقيقه بامداد ديروز مأموران كلانتري 153 شهرك وليعصر از جريان مرگ مشكوك زن 35 سالهاي در بزرگراه آيت الله سعيدي نرسيده به چهارراه يافتآباد با خبر و در محل حاضر شدند. نخستين بررسيها نشان داد زن جوان از قسمت بار وانت شوهرش كه در حال حركت بوده به بيرون سقوط كرده و جان باخته است. بعد از آن بود كه قاضي سعيد احمدبيگي بازپرس ويژه قتل در محل حاضر شد.
همزمان با ادامه تحقيقات، شوهر اين زن براي تحقيقات بيشتر بازداشت و جسد براي انجام آزمايشهاي لازم به پزشكي قانوني فرستاده شد.
صبح ديروز شوهر سارا وقتي مورد تحقيق قرار گرفت، گفت: سارا زن دوم من بود و زن اولم مدتي قبل وقتي فهميد اعتياد دارم از من جدا شد. چهار سال قبل با سارا كه خانوادهاش در شهرستان قم هستند، ازدواج كردم. بعد از ازدواج به تهران آمديم و خودرو وانتي خريدم و شروع به كار كردم. در اين مدت با برادرم كه او هم متأهل است در يك خانه زندگي ميكنيم. مدتي بود همسرم با زن برادرم اختلاف داشتند و با هم مشاجره لفظي ميكردند. به خاطر همين من هر چند روز يكبار همسرم را به خانه پدرش در قم ميبردم. شب حادثه همسرم با زن برادرم به خاطر دعواي بچههايمان با هم درگير شدند كه سارا قهر كرد و خواست او را به خانه پدرش برسانم.
همزمان با ادامه تحقيقات، شوهر اين زن براي تحقيقات بيشتر بازداشت و جسد براي انجام آزمايشهاي لازم به پزشكي قانوني فرستاده شد.
صبح ديروز شوهر سارا وقتي مورد تحقيق قرار گرفت، گفت: سارا زن دوم من بود و زن اولم مدتي قبل وقتي فهميد اعتياد دارم از من جدا شد. چهار سال قبل با سارا كه خانوادهاش در شهرستان قم هستند، ازدواج كردم. بعد از ازدواج به تهران آمديم و خودرو وانتي خريدم و شروع به كار كردم. در اين مدت با برادرم كه او هم متأهل است در يك خانه زندگي ميكنيم. مدتي بود همسرم با زن برادرم اختلاف داشتند و با هم مشاجره لفظي ميكردند. به خاطر همين من هر چند روز يكبار همسرم را به خانه پدرش در قم ميبردم. شب حادثه همسرم با زن برادرم به خاطر دعواي بچههايمان با هم درگير شدند كه سارا قهر كرد و خواست او را به خانه پدرش برسانم.
تحقيقات درباره اين حادثه به دستور قاضي سعيد احمد بيگي از سوي پليس ادامه دارد.