24-04-2015، 11:50
بسیاری از مردم ترجیح می دهند ساعتی را به دور از هیاهو و قیل و قال زندگی به تماشای تلویزیون بنشینند که در این میان سریال های خانوادگی در ردیف پر مخاطب ترین برنامه های تلویزیونی قرار دارد. این فرصتی ارزشمند برای هر رسانه محسوب می شود تا گفتنی ها را بگوید. شبکه های فارسی زبان ماهواره با زیرکی این فرصت را بیش از شبکه های داخلی غنیمت شمرده اند و با پخش سریال های مختلف آن هم با اهدافی مشخص توانسته اند در این عرصه موفق تر عمل کنند.
اما چه اتفاقی باعث می شود که عده ایی در این بازار داغ شبکه های سرگرمی، فیلم، سریال و موزیک در برابر این وسیله مقاومت کرده و به شبکه های داخلی اکتفا کنند؟
۱- اعتقادات مذهبی:
ن.ز می گوید: من در یک خانواده مذهبی زندگی می کنم. در خانواده من اعتقادات مذهبی حرف اول را می زند و هرچیزی که با اعتقاد من و خانواده ام در تضاد باشد نمی تواند جایی در بین ما داشته باشد. ماهواره هم از این قانون مستثنی نیست. چرا که برنامه هایی که ماهواره پخش می کند و تعریفش را از دوستانم شنیدم خیلی با باورهای من فرق دارد. من بعد از ازدواجم هم اجازه نمی دهم ماهواره به خانه ام وارد شود. افراد زیادی می گویند ما فقط از شبکه های مذهبی ماهواره استفاده می کنیم اما در اطرافم کسانی را دیده ام که با دیدن همین شبکه های مذهبی که گرایش افراطی دارند کم کم از دین زده شدند و حتی نمازشان را هم نمی خوانند.
۲- اثر سوء در تربیت فرزندان:
ن.د در این باره می گوید: من و همسرم از اول زندگی به توافق رسیدیم که ماهواره نداشته باشیم. من همیشه از اینکه برنامه های ماهواره روی پسرم تأثیر بگذارد می ترسیدم. چون در بین دوستانم دیده بودم که هر چقدر هم کنترل می کردند بازهم بعضی صحنه ها از چشم بچه ها دور نمی ماند. بچه یکی از دوستانم که ماهواره دارند بسیار عصبی است و رفتارهایش با خشنونت است. مادرش می گوید او عاشق دیدن فیلم های بزن بزن است. یکی از بچه های فامیل توانسته بود قفل شبکه های نامناسب را باز کند و اتفاقی که نباید می افتاد برایش افتاده بود. من همیشه نسبت به ماهواره و برنامه هایش احساس خطر می کنم.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
۳- تخریب روابط همسران:
ر.ن می گوید: ماهواره زندگی بسیاری از دوستانم را بهم ریخت. هیچ وقت ماهواره را در زندگی ام راه نمی دهم. دوست صمیمی ام با عشق زندگی اش را شروع کرد. اما ماهواره را وارد زندگی اش کرد. رفتار شوهرش عوض شد. ساعت های زیادی را پای ماهواره می نشست. کار به جایی رسید که با دوستانش بیرون می رفت و هیچ احساس مسئولیتی نسبت به خانواده اش نداشت. دوستم از این وضعیت احساس نگرانی می کرد تا اینکه یک روز اتفاقی به محل کارش زنگ زد و متوجه شد که شوهرش از صبح مرخصی گرفته است. چندبار این اتفاق افتاد تا اینکه بالاخره فهمید همسرش با دختری دوست شده و بیشتر وقت خود را با او سپری می کند. ماهواره زندگی اش را نابود کرد. باورش نمی شد شوهرش این کار را بکند. هر بار که دوستم را می بینم به سازندگان برنامه های ماهواره نفرین می فرستم که باعث نابودی زندگی هزاران نفر می شوند.
۴- اعتیاد به دیدن برنامه ها و اتلاف وقت:
م.د می گوید: وقتی می بینم که بسیاری از افراد جامعه وقت خود را پای برنامه های بی محتوای ماهوار هدر می دهند دلم می سوزد. تمام زمانی که آن ها می توانند صرف خانواده خود بکنند پای برنامه هایی می گذارند که هیچ چیزی برایشان ندارد و تنها یک محتوای پوچ به آن ها ارائه می دهد. افسوس می خورم وقتی یکی ازدوستان یا اقوامم معتادانه یک سریال را دنبال می کنند و حتی یک قسمت آن را از دست نمی دهند و علاوه بر اینکه زمان زیادی را صرف دیدن آن فیلم یا سریال می کنند، در طول روز نیز درباره آن صحبت می کنند.
۵- ترویج تجمل گرایی:
ز.ا: از وقتی پای ماهواره به خانه خواهرم باز شد رفتارهایش تغییر کرد. اول از تغییر در وسایل خانه اش شروع کرد. تمام وسایلش را عوض کرد در حالی که تنها دو سال از ازدواجش می گذشت و تقریبا بیشتر وسایلش نو بودند. بعد نوبت به تغییر در تیپ و ظاهرش رسید. بینی اش را عمل کرد. لب و گونه هایش را تغییر داد. فقط لباس های مارک می پوشید و لباس های معمولی ما را مسخره می کرد. با افراد خاص رفت و آمد می کرد. به وسایل خانه ما هم گیر می داد که کهنه شده و از مد افتاده است. همسرش را مجبور می کرد که در مسافرت به هتل های شیک بروند. کسی که زندگی اش را ساده شروع کرده بود دیگر به چیزهایی که داشت قانع نبود. همین باعث شد کم کم عشق از زندگی شان برود. شوهرش احساس می کرد خواهرم او را تنها به خاطر پول می خواهد و همه ما نیز همین احساس را داشتیم. تا اینکه خواهرم با چند تا چمدان لباس های مارک به خانه ما آمد و در حالی که گریه می کرد گفت که شوهرش زن گرفته است. وقتی پدرم با شوهر خواهرم صحبت کرد او گفت که یک زندگی ساده می خواهد و شریکی که او را به خاطر خودش بخواهد نه به خاطر پول. حالا شوهر خواهرم قبول نمی کند که مسبب بدبختی اش همین برنامه ها بوده است.
۶- بی محتوا بودن برنامه های ماهواره:
ص.ا می گوید: برنامه های ماهواره هیچ محتوایی ندارد. تنها با نشان دادن زندگی پر از تجملات و عشق های دروغین مردم را پای برنامه ها می نشانند. چندباری در خانه اقوام یک برنامه را دیدم، وقتی تمام شده احساس کردم که هیچ چیز به من اضافه نشده و تنها وقتم را هدر داده ام. به نظرم سازندگان برنامه های ماهواره ایی تنها هدفشان پر کردن زمان شبکه و جذب مخاطب است و این کار را به هر قیمتی انجام می دهند. یک برنامه را در طول روز چندین بار پخش می کنند.
حتی عده ایی بودند که از این وسیله استفاده کرده اند اما وقتی اثرات نامناسب آن را در خودشان و افراد خانواده شان دیدند تصمیم گرفتند تا این وسیله را کنار بگذارند.
یکی از اساتید می گفت دانشجویی داشتم که با مشکلات زیادی در زندگی مشترک روبرو بود. وقتی من را در جریان مشکلاتش گذاشت گفتم: «ماهواره تان را کناربگذارید.» پرسید: «از کجا می دانید ما ماهواره داریم و مشکل ما چه ربطی به ماهواره دارد؟» خلاصه چند بار دیگر همدیگر را دیدیم. کم و بیش در مورد مشکلش صحبت می کرد و من هم هربار بر استفاده نکردن از ماهواره تأکید داشتم و درمورد علل آن با هم بحث می کردیم ولی فایده نداشت تا آنکه سرانجام پس از مراجعات متعدد به مشاوران و پا درمیانی آشنایان هر دو طرف تصمیم به جدایی گرفتند. دو هفته قبل از دادگاه او را دیدم و خواستم تا حداقل پیشنهاد مرا امتحان کند. اما گفت: «ما تصمیم خودمان را گرفته ایم.» یک ماه گذشت و خبری از او نداشتم تا اینکه یک روز برای کارهای پایان نامه اش به اتاقم در دانشگاه آمد. از دادگاهش پرسیدم. گفت: «نرفتیم.» پرسیدم: «چرا؟» گفت: «بعد از آخرین باری که شما را دیدم تصمیم گرفتم این کار را هم انجام دهم و حجت را تمام کنم تا بعدها وجدانم راحت باشد که تمام تلاشم را برای حفظ زندگی ام کرده ام. توصیه شما نتیجه داد برای خودم هم غیرقابل باور بود. چند روز پس از جمع کردن ماهواره کم کم همه چیز تغییر کرد.»
بسیاری از افراد گمان می کنند که نداشتن ماهواره نشانه عقب افتادگی و نوعی بی کلاسی محسوب می شود. بنابراین داشتن ماهواره را از نان شب واجب تر می دانند و بدون در نظر گرفتن عواقب آن و با این توجیه که همه ماهواره دارند، این وسیله را تهیه کرده و به خانه هایشان می آورند. این در حالی است که هنوز بخش زیادی از جامعه در مقابل این وسیله مقاومت کرده و روی عقاید و باورهایشان استوار ایستاده اند.