17-04-2015، 22:41
سعی کنید یادبگیرید چگونه برخی رفتارهای خودتان را مهار کنید و با یک سری راه روش های مفید می توانید این کار را نجام دهید.
خویشتن داری و یا مهار خویشتن هسته اولیه اعتماد به نفس است و در واقع فضیلتی است که به فرد یاد می دهد رفتارهایش را تنظیم کرده و خود را با واقعیت منطبق کند. پس چه خوب است که یاد بگیریم چگونه خویشتن خود را مهار کنیم و این یادگیری را از آغاز راه یعنی از کودکانمان شروع کنیم تا در آینده دچار مشکل نشویم.
دکتر پریسا خسروتاش ـ روانشناس کودک و نوجوان ـ یادداشتی را در اختیار مان قرار داده است که در آن روش های مهار خویشتن را مطرح کرده است. او در این یادداشت فقط به یک مورد از روش ها اشاره کرده و به توضیح نکاتی در این مورد پرداخته است؛ خسروتاش در یادداشت بعدی خود که ادامه و دنباله یادداشت پیش رو محسوب می شود به دیگر روش های مهار خویشتن خواهد پرداخت.
***
« به نظر می رسد ما بسیار توانا تر از آن هستیم که تصور می کنیم و به ندرت به طور کامل به توانایی های ذاتی خود دست پیدا می کنیم زیرا نظم و برنامه ریزی لازم جهت شکوفا کردن استعدادهای خود را نداریم. در این راستا یک دانشمند روانشناس به نام مازلو معتقد است که سلسله مراتبی برای نیازهای ما وجود دارند که رفتار انسان را برانگیخته و هدایت می کنند که بالاترین سطح از این نیازها، نیاز خود شکوفایی است. خود شکوفایی در دیدگاه مازلو یعنی حداکثر تحقق و رضایت خاطر از استعدادها، امکانات وتوانایی ها که یک فرد را وا می دارد تا به حداکثر آن چه توانش را دارد ، تبدیل شود.
مهار خویشتن یعنی داشتن نظم لازم در زندگی جهت رسیدن به استعدادهای بالقوه؛ مهارخویشتن به فرد، این توان را خواهد داد تا بتواند رفتارش را با هدف هایش منطبق سازد. بدون مهار خویشتن، دستیابی به توان لازم جهت غلبه کردن بر افسردگی، ترس وخشم غیر ممکن خواهد بود. روش های مهار خویشتن به فرد کمک خواهد کرد که عملکردی متناسب با توانایی های ذاتی خود داشته باشد و از توانایی های خود حداکثر استفاده را کند ودر قالب نظریه مازلو بتواند نیاز خودشکوفایی خود را تا حد زیادی برآورده نماید.
در دیدگاه مازلو بسیاری از افراد قادر به دستیابی به مرحله خودشکوفایی نیستند زیرا نسبت به خود، شناخت کافی ندارند و از روش های مهار خویشتن نیز آگاه نیستند، در این مطلب به شیوه هایی اشاره خواهد شد که به فرد کمک می کند تا خویش را مهار کند و در جهت شکوفایی خود حرکت کند.
1-ریسک کنید و بدان وسیله اعتماد به نفس خود را افزایش دهید.
در بسیاری از موارد افراد به دلیل ترس، حاضر به آزمودن موقعیت نیستند. برای عبور از این مانع لازم است یک فرد ، دو باور غیر منطقی خود را مورد چالش وآزمودن مجدد قرار دهد. این باورها عبارتند از:
الف ـ نتایج پرداختن به این عمل فاجعه بار خواهد بود.
ب ـ دوری جستن از انجام آن ، ساده تر از روبه رو شدن با آن است.
فرد می بایست این دو باور غیرمنطقی را در موقعیت های مختلف و باتوجه به پیامدهای آن مورد بررسی قرار دهد تا غیر واقعی بودن این باورها در بسیاری از موقعیت ها برایش به اثبات برسد. سعی کنید آن چه را که می خواهید یاد بگیرید انجام دهید و صرفا تماشاگر نباشید.
بدانید که هر فردی در عمل، یاد خواهد گرفت که چه عملی موثر و چه روشی بی تاثیر است.
به طور مثال زمانی که از اجرای کنفرانس در کلاس می ترسید، نگذارید ترس، بیشتر و بیشتر بر شما غلبه کند حتی اگر بارها و بارها شاهد ارائه دوستان دیگر خود درکلاس باشید، چندان موثر نخواهد بود اما اگر یک بار ترس خود را کنار گذاشته و یک کنفرانس کوتاه ارائه دهید، تجربه بسیاری در این زمینه به دست می آورید و از طرف دیگر با موقعیت ترس آور نیز روبه رو شده اید و اضطرابی که از مواجهه با موقعیت ترس آور از فاصله ای دور برای شما وجود داشته است ، با نزدیک شدن به آن تعدیل شده است.
گاهی اوقات اهدافی وجود دارند که فرد تمایل دارد به آن ها دست یابد ولی هیچ گاه به آن ها نرسیده است، یکی از علل این ناکامی ، اقدام نکردن است. ازطرفی تا زمانی که اقدامی صورت نگرفته است فرد با اشتباهات احتمالی خود روبه رو نخواهد شد و در پی رفع آن ها برنخواهد آمد در واقع تا زمانی که اقدام جهت کار صورت نگیرد، اشتباهات مکنون وناشناخته باقی خواهند ماند.
والدینی که به کودکان خود اجازه یادگرفتن مسائل جدید وشاید از جهتی دشوار را نمی دهند، کودکانی با اعتماد به نفس ضعیف پرورش می دهند و این کودکان در مهار خویشتن ، ناتوان عمل خواهند کرد. اگر فرزند شما می خواهد در تمیز کردن منزل به شما کمک کند این فرصت را از او نگیرید. ممکن است در این حین اشتباهاتی نیز انجام دهد و یا وسایلی را تخریب نماید و یا حتی خانه را آشفته تر از قبل کند ، اما اگر واقعا تمایل دارید که او یاد بگیرد، این فرصت را برای او فراهم کنید. او بعد از این تجربه اشتباهات خود را برای دفعات بعد به خاطر خواهد داشت و اصلاح خواهد کرد و اگر به اندازه کافی تمرین کند یاد خواهد گرفت که در این موقعیت ها چگونه باید عمل کند. ریسک کردن باعث افزایش اعتماد به نفس فرد خواهد شد زیرا فرد از یک فرصت استفاده می کند و از تلاش خود مطالب جدیدی به آموخته های قبلی خود می افزاید و حتی ممکن است یاد بگیرد که عملی را در دفعات بعد ، نباید انجام دهد. بدانید که یک فرد با هر تلاش، موفقیت کوچکی به دست خواهد آورد و اگر تلاش خود را تکرار کند این موفقیت های کوچک بر روی هم انباشته خواهد شد تا سرانجام به یک موفقیت قابل ملاحظه تبدیل شود.»
خویشتن داری و یا مهار خویشتن هسته اولیه اعتماد به نفس است و در واقع فضیلتی است که به فرد یاد می دهد رفتارهایش را تنظیم کرده و خود را با واقعیت منطبق کند. پس چه خوب است که یاد بگیریم چگونه خویشتن خود را مهار کنیم و این یادگیری را از آغاز راه یعنی از کودکانمان شروع کنیم تا در آینده دچار مشکل نشویم.
دکتر پریسا خسروتاش ـ روانشناس کودک و نوجوان ـ یادداشتی را در اختیار مان قرار داده است که در آن روش های مهار خویشتن را مطرح کرده است. او در این یادداشت فقط به یک مورد از روش ها اشاره کرده و به توضیح نکاتی در این مورد پرداخته است؛ خسروتاش در یادداشت بعدی خود که ادامه و دنباله یادداشت پیش رو محسوب می شود به دیگر روش های مهار خویشتن خواهد پرداخت.
***
« به نظر می رسد ما بسیار توانا تر از آن هستیم که تصور می کنیم و به ندرت به طور کامل به توانایی های ذاتی خود دست پیدا می کنیم زیرا نظم و برنامه ریزی لازم جهت شکوفا کردن استعدادهای خود را نداریم. در این راستا یک دانشمند روانشناس به نام مازلو معتقد است که سلسله مراتبی برای نیازهای ما وجود دارند که رفتار انسان را برانگیخته و هدایت می کنند که بالاترین سطح از این نیازها، نیاز خود شکوفایی است. خود شکوفایی در دیدگاه مازلو یعنی حداکثر تحقق و رضایت خاطر از استعدادها، امکانات وتوانایی ها که یک فرد را وا می دارد تا به حداکثر آن چه توانش را دارد ، تبدیل شود.
مهار خویشتن یعنی داشتن نظم لازم در زندگی جهت رسیدن به استعدادهای بالقوه؛ مهارخویشتن به فرد، این توان را خواهد داد تا بتواند رفتارش را با هدف هایش منطبق سازد. بدون مهار خویشتن، دستیابی به توان لازم جهت غلبه کردن بر افسردگی، ترس وخشم غیر ممکن خواهد بود. روش های مهار خویشتن به فرد کمک خواهد کرد که عملکردی متناسب با توانایی های ذاتی خود داشته باشد و از توانایی های خود حداکثر استفاده را کند ودر قالب نظریه مازلو بتواند نیاز خودشکوفایی خود را تا حد زیادی برآورده نماید.
در دیدگاه مازلو بسیاری از افراد قادر به دستیابی به مرحله خودشکوفایی نیستند زیرا نسبت به خود، شناخت کافی ندارند و از روش های مهار خویشتن نیز آگاه نیستند، در این مطلب به شیوه هایی اشاره خواهد شد که به فرد کمک می کند تا خویش را مهار کند و در جهت شکوفایی خود حرکت کند.
1-ریسک کنید و بدان وسیله اعتماد به نفس خود را افزایش دهید.
در بسیاری از موارد افراد به دلیل ترس، حاضر به آزمودن موقعیت نیستند. برای عبور از این مانع لازم است یک فرد ، دو باور غیر منطقی خود را مورد چالش وآزمودن مجدد قرار دهد. این باورها عبارتند از:
الف ـ نتایج پرداختن به این عمل فاجعه بار خواهد بود.
ب ـ دوری جستن از انجام آن ، ساده تر از روبه رو شدن با آن است.
فرد می بایست این دو باور غیرمنطقی را در موقعیت های مختلف و باتوجه به پیامدهای آن مورد بررسی قرار دهد تا غیر واقعی بودن این باورها در بسیاری از موقعیت ها برایش به اثبات برسد. سعی کنید آن چه را که می خواهید یاد بگیرید انجام دهید و صرفا تماشاگر نباشید.
بدانید که هر فردی در عمل، یاد خواهد گرفت که چه عملی موثر و چه روشی بی تاثیر است.
به طور مثال زمانی که از اجرای کنفرانس در کلاس می ترسید، نگذارید ترس، بیشتر و بیشتر بر شما غلبه کند حتی اگر بارها و بارها شاهد ارائه دوستان دیگر خود درکلاس باشید، چندان موثر نخواهد بود اما اگر یک بار ترس خود را کنار گذاشته و یک کنفرانس کوتاه ارائه دهید، تجربه بسیاری در این زمینه به دست می آورید و از طرف دیگر با موقعیت ترس آور نیز روبه رو شده اید و اضطرابی که از مواجهه با موقعیت ترس آور از فاصله ای دور برای شما وجود داشته است ، با نزدیک شدن به آن تعدیل شده است.
گاهی اوقات اهدافی وجود دارند که فرد تمایل دارد به آن ها دست یابد ولی هیچ گاه به آن ها نرسیده است، یکی از علل این ناکامی ، اقدام نکردن است. ازطرفی تا زمانی که اقدامی صورت نگرفته است فرد با اشتباهات احتمالی خود روبه رو نخواهد شد و در پی رفع آن ها برنخواهد آمد در واقع تا زمانی که اقدام جهت کار صورت نگیرد، اشتباهات مکنون وناشناخته باقی خواهند ماند.
والدینی که به کودکان خود اجازه یادگرفتن مسائل جدید وشاید از جهتی دشوار را نمی دهند، کودکانی با اعتماد به نفس ضعیف پرورش می دهند و این کودکان در مهار خویشتن ، ناتوان عمل خواهند کرد. اگر فرزند شما می خواهد در تمیز کردن منزل به شما کمک کند این فرصت را از او نگیرید. ممکن است در این حین اشتباهاتی نیز انجام دهد و یا وسایلی را تخریب نماید و یا حتی خانه را آشفته تر از قبل کند ، اما اگر واقعا تمایل دارید که او یاد بگیرد، این فرصت را برای او فراهم کنید. او بعد از این تجربه اشتباهات خود را برای دفعات بعد به خاطر خواهد داشت و اصلاح خواهد کرد و اگر به اندازه کافی تمرین کند یاد خواهد گرفت که در این موقعیت ها چگونه باید عمل کند. ریسک کردن باعث افزایش اعتماد به نفس فرد خواهد شد زیرا فرد از یک فرصت استفاده می کند و از تلاش خود مطالب جدیدی به آموخته های قبلی خود می افزاید و حتی ممکن است یاد بگیرد که عملی را در دفعات بعد ، نباید انجام دهد. بدانید که یک فرد با هر تلاش، موفقیت کوچکی به دست خواهد آورد و اگر تلاش خود را تکرار کند این موفقیت های کوچک بر روی هم انباشته خواهد شد تا سرانجام به یک موفقیت قابل ملاحظه تبدیل شود.»