04-04-2015، 14:04
نوروزخوانی (بهارخوانی) از جمله آیینهای کهن ایرانی است که تا چند دهه پیش به شکل گستردهتری در بسیاری از نواحی ایران و بهویژه البرز شمالی و جنوبی، مازندران، گیلان و تالش و دیلمان، کومش، طالقان و ... رواج داشت و امروز به شکل خیلی پراکنده در روستاهای دوردست نواحی یاد شده مشاهده میشود. گمان میرود که مضمون این آیین در قبل از اسلام علاوه بر توصیف طبیعت و بشارت بهار، در ستایش اهورامزدا، مدح شاهان، امیران، بزرگان و مردم گشادهدست و خوشرو بوده است.
این آیین پس از اسلام – به ویژه از دوران صفوی - خود را با مضامین، روایات و احادیث اسلامی – به ویژه شیعه – منطبق کرده و به حیات خود ادامه داده است.نوروز خواني در واقع نمايشي ترکيبي است که در آن شعر و موسيقي و آواز و نمايش در کنار يکديگر مي آمدند و کارناوالي از جشن و سرور به راه مي انداختند . اشعار اين گروه ها که با همراهي ساز و پاسخ همخوانان خوانده مي شد مردم شهر و روستا را دعوت مي کرد که براي تيمن و تبريک چيزي به نوروز خوانان بدهند . و از آنجات که ريشه اين پيکها ي نوروزي همان مير نوروزي است ، حاجي فيروزها مي خوانند ( حاجي فيروزه ، عيد نوروزه ، سالي چند روزه )
آيين نوروز نه يک اتفاق ساده و نه يک رويداد اجتماعي گذرا ، که آييني بي همتا و به دور از کهنگي است که همه اسطوره و آرمان و فرهنگ و ادب و تاريخ هزاران ساله ايرانيان را يک جا در خود فراهم آوره است و سالي يک بار آنها را به سرآغاز و سرچشمه حيات فرهنگي شان مي برد تا بهار، فرصت نوجويي و ظلم ستيزي و آزادگي ايرانيان باشد .
ما در ایام قدیم نغمات خاصی داشتهایم که مخصوص جشن و شادی بوده و هنوز نام آن الحان در کتابها باقیمانده است. مانند نوروز، خسروانی سرود، آیین جمشید، روشنچراغ، گنج بادآورد، شادباد، دلانگیزان، سبزهدرسبزه، شب فرخ، سبز بهار، اورنگی، کیخسرو، فرخروز، ساز نوروز و ...
افسوس که چون خط موسیقی نداشتهایم که الحان خود را ثبت کنیم، این نواها را نمیدانیم ولی هماکنون نیز در ردیف دستگاههای موسیقی ایران کم و بیش نمونهای از این کلمات و نغمات دیده میشود که آثار دوران گذشته است. مانند مجلس افروز، دلکش، طربانگیز، ارجوزه یا رجز، نوروز، خجسته، روحافزا و ...
در میان این الحان نغمهی نوروز هماکنون نیز در دستگاه همایون نواخته میشود.همچنان که جشن نوروز از دیرباز برای ما باقی مانده و اولین روز سال ایرانی و بزرگترین جشن و عید ملی ماست، نغمهی مخصوص آن هم هنوز در خاطر ما مانده است و هرگز فراموش نمیشود و این نشانه دلبستگی مردم دیار ما به جشن و شادی بوده است.
هنوز نشانههایی از مراسم شادی ایام نوروز برای ما به یادگار مانده است چنان که از چند هفته پیش از نوروز دستههایی در شهرها راه میافتند، ساز و دهل و سرنا میزنند و لباس رنگ به رنگ میپوشند و با اشعار شادیبخش و حرکات مناسب و نغمات موزون مردم را به پایکوبی میکشانند، خود نیز دفزنان پای میکوبند و تهنیت سال نو میگویند. در ایام قدیم هم درویشان، جلوی در خانهها چادر میزدند و تبریک میگفتند یا در دهات دختران وپسران در روز عید به جشن و شادی و رقص و طرب میپرداختند. از جمله آهنگهایی که در شمال ایران میخوانند یکی هم لحن خاصی است که «نوروزخوانی» گفته میشود.
نوروز خواني معمولاً ده تا پانزده روز قبل از فرارسيدن ايام عيد نوروز شروع مي شود .
در مراسم نوروز خواني ، نوروز خوانان معمولاً به داخل روستا مي آيند و با خواندن اشعار در مدح امامان و يا ترانه هاي محلي ، طليعه سال نو به آنان مژده داده و تبريک مي گويند .
نموروز خوانان چند نفر هستند که يکي از آنان اشعار مي خواند ، يک نفر ساز مي زند و با خواننده اشعار عباراتي را همراهي مي کند . و يا جواب مي دهد و بالاخره نفر ديگر که به آن کوله کش (بارکش) مي گويند ، هدايا را حمل ميکند و همه با هم به خانه هاي مردم مي روند و مي خوانند :
بخوانم من امام اولين را شه کشور اميرالمومنين را . . . .
و يا اشعار با اين مضامين :
بهار آمد ، بهار آمد ، خوش آمد علي با ذوالفقار آمد ، خوش آمد
نوروزتان نوروز ديگر شما را سال نو باشد مبارک
صاحب خانه نيز با دادن پول و شيريني ، گردو ، تخم مرغ ،برنج ، و يا نخود و کشمش به گرمي از آنان پذيرايي مي کند .
این آیین پس از اسلام – به ویژه از دوران صفوی - خود را با مضامین، روایات و احادیث اسلامی – به ویژه شیعه – منطبق کرده و به حیات خود ادامه داده است.نوروز خواني در واقع نمايشي ترکيبي است که در آن شعر و موسيقي و آواز و نمايش در کنار يکديگر مي آمدند و کارناوالي از جشن و سرور به راه مي انداختند . اشعار اين گروه ها که با همراهي ساز و پاسخ همخوانان خوانده مي شد مردم شهر و روستا را دعوت مي کرد که براي تيمن و تبريک چيزي به نوروز خوانان بدهند . و از آنجات که ريشه اين پيکها ي نوروزي همان مير نوروزي است ، حاجي فيروزها مي خوانند ( حاجي فيروزه ، عيد نوروزه ، سالي چند روزه )
آيين نوروز نه يک اتفاق ساده و نه يک رويداد اجتماعي گذرا ، که آييني بي همتا و به دور از کهنگي است که همه اسطوره و آرمان و فرهنگ و ادب و تاريخ هزاران ساله ايرانيان را يک جا در خود فراهم آوره است و سالي يک بار آنها را به سرآغاز و سرچشمه حيات فرهنگي شان مي برد تا بهار، فرصت نوجويي و ظلم ستيزي و آزادگي ايرانيان باشد .
ما در ایام قدیم نغمات خاصی داشتهایم که مخصوص جشن و شادی بوده و هنوز نام آن الحان در کتابها باقیمانده است. مانند نوروز، خسروانی سرود، آیین جمشید، روشنچراغ، گنج بادآورد، شادباد، دلانگیزان، سبزهدرسبزه، شب فرخ، سبز بهار، اورنگی، کیخسرو، فرخروز، ساز نوروز و ...
افسوس که چون خط موسیقی نداشتهایم که الحان خود را ثبت کنیم، این نواها را نمیدانیم ولی هماکنون نیز در ردیف دستگاههای موسیقی ایران کم و بیش نمونهای از این کلمات و نغمات دیده میشود که آثار دوران گذشته است. مانند مجلس افروز، دلکش، طربانگیز، ارجوزه یا رجز، نوروز، خجسته، روحافزا و ...
در میان این الحان نغمهی نوروز هماکنون نیز در دستگاه همایون نواخته میشود.همچنان که جشن نوروز از دیرباز برای ما باقی مانده و اولین روز سال ایرانی و بزرگترین جشن و عید ملی ماست، نغمهی مخصوص آن هم هنوز در خاطر ما مانده است و هرگز فراموش نمیشود و این نشانه دلبستگی مردم دیار ما به جشن و شادی بوده است.
هنوز نشانههایی از مراسم شادی ایام نوروز برای ما به یادگار مانده است چنان که از چند هفته پیش از نوروز دستههایی در شهرها راه میافتند، ساز و دهل و سرنا میزنند و لباس رنگ به رنگ میپوشند و با اشعار شادیبخش و حرکات مناسب و نغمات موزون مردم را به پایکوبی میکشانند، خود نیز دفزنان پای میکوبند و تهنیت سال نو میگویند. در ایام قدیم هم درویشان، جلوی در خانهها چادر میزدند و تبریک میگفتند یا در دهات دختران وپسران در روز عید به جشن و شادی و رقص و طرب میپرداختند. از جمله آهنگهایی که در شمال ایران میخوانند یکی هم لحن خاصی است که «نوروزخوانی» گفته میشود.
نوروز خواني معمولاً ده تا پانزده روز قبل از فرارسيدن ايام عيد نوروز شروع مي شود .
در مراسم نوروز خواني ، نوروز خوانان معمولاً به داخل روستا مي آيند و با خواندن اشعار در مدح امامان و يا ترانه هاي محلي ، طليعه سال نو به آنان مژده داده و تبريک مي گويند .
نموروز خوانان چند نفر هستند که يکي از آنان اشعار مي خواند ، يک نفر ساز مي زند و با خواننده اشعار عباراتي را همراهي مي کند . و يا جواب مي دهد و بالاخره نفر ديگر که به آن کوله کش (بارکش) مي گويند ، هدايا را حمل ميکند و همه با هم به خانه هاي مردم مي روند و مي خوانند :
بخوانم من امام اولين را شه کشور اميرالمومنين را . . . .
و يا اشعار با اين مضامين :
بهار آمد ، بهار آمد ، خوش آمد علي با ذوالفقار آمد ، خوش آمد
نوروزتان نوروز ديگر شما را سال نو باشد مبارک
صاحب خانه نيز با دادن پول و شيريني ، گردو ، تخم مرغ ،برنج ، و يا نخود و کشمش به گرمي از آنان پذيرايي مي کند .