امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

خواسته های عجیب و بی اساس قوم یهود

#1
ازخواسته های نامعقول و نابجای گروهی از بنی اسرائیل این بود که اگر حضرت موسی علیه السلام می خواهد به گفتار او ایمان آورند، باید خدا را به آن ها نشان دهد تا خدا را با چشم ظاهر ببینند!

خواسته های عجیب و بهانه گیری های بی اساس

بنی اسرائیل که سالیان متمادی تحت سلطه و استعمار فرعون قرار داشتند و در طول زمان نیز ساختار فکری و ذهنی شان به همین گونه شکل گرفته بود، با آزادی و ارمغانی که حضرت موسی علیه السلام برایشان آورده بود، کمتر تناسب داشت. آنان کمتر نوآوری و تغییری را در خود می پذیرفتند. ارزش ها و باورهای دوره فرزند کشی فرعون، به اندازه ای عمقی و ساختاری بود که آثار و بقایای آن همچنان باقی مانده بود.

آن ها نسبت به حضرت موسی علیه السلام که جهت خلاصی ایشان از استعمار فرعونی بسیار زجر کشیده هیچ علاقه و ابراز محبتی نشان ندادند و آزار و اذیت آن حضرت را به حد اعلی رساندند و هر چه حضرت موسی علیه السلام برای آسایش و راحتی آن ها انجام می داد یا از خداوند بزرگ تقاضای انجام آن را می نمود، دوباره آن ها درخواست جدیدی مطرح می کردند و بهانه جدیدی می تراشیدند: « وَ إِذْ قُلْتُمْ یا مُوسی لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتّی نَرَی اللّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْکُمُ الصّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ»؛ « و (نیز به یاد آورید) هنگامی را که گفتید: ای موسی! ما هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد؛ مگر اینکه خدا را آشکارا (با چشم خود) ببینیم! پس صاعقه شما را گرفت؛ در حالی که تماشا می کردید».(۱)

ازخواسته های نامعقول و نابجای گروهی از بنی اسرائیل این بود که اگر حضرت موسی علیه السلام می خواهد به گفتار او ایمان آورند، باید خدا را به آن ها نشان دهد تا خدا را با چشم ظاهر ببینند! این درخواست عجیب نشان داد که این قوم از آنچه تصور می شد، پا را فراتر گذاشته بودند. آن ها جمله ای بر زبان آوردند که به دنبال آن صاعقه ای خیره کننده بر کوه زد؛ به طوری که با مشاهده آن صاعقه بر زمین افتادند و جان دادند.(۲)

«و بنی اسرائیل را (سالم) از دریا عبور دادیم؛ (ناگاه) در راه خود به گروهی رسیدند که اطراف بت هایشان، با تواضع و خضوع گرد آمده بودند. (در این هنگام، بنی اسرائیل) به موسی گفتند: تو هم برای ما معبودی قرار ده، همان گونه که آن ها معبودان (و خدایانی) دارند! گفت: شما جمعیّتی جاهل و نادان هستید»اصالت حس و تجربه بنی اسرائیل، مردمی فرو رفته در مادیات بودند و جز لذائذ مادی و صوری چیز دیگری نمی شناختند؛ امتی که جز در برابر لذات و کمالات مادی تسلیم نمی شدند و به هیچ حقیقتی از حقایق ماوراء حس، ایمان نمی آورند؛ همچنان که امروز نیز همین گونه اند. این خوی و خصلت شان باعث شد که عقل و اراده شان تحت فرمان و انقیاد حس و ماده قرار گیرد و جز آنچه را که حس و ماده تجویز کند، چیز دیگری را جایز ندانند، غیر آن را اراده نکنند و هیچ سخنی را نپذیرند، مگر آنکه حس آن را تصدیق کند و اگر دست حس به تصدیق و تکذیب آن نرسد، آن را نپذیرند؛ هر چند که حق باشد.

تسلیم شدنشان در برابر محسوسات باعث شد که هر چه را ماده پرستی صحیح بداند و بزرگان (آن ها که مادیات بیشتری دارند) آن را نیکو بشمارند، قبول کنند؛ هر چند حق نباشد. نتیجه این پستی و کوته فکریشان نیز این شد که در گفتار و کردار دچار تناقض شوند، برای مثال از یک سو در غیر محسوسات، دنبال روی کردن از دیگران را تقلید کورکورانه می خوانند و آن را مذمت می کنند؛ هر چند که عملی صحیح و سزاوار باشد و از سوی دیگر اگر دنباله روی در امور محسوس و مادی و سازگار با هوسرانی هایشان باشد، آن را می ستایند؛ هر چند که عملی زشت و خلاف باشد(۳):«وَ جاوَزْنا بِبَنی إِسْرائیلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلی قَوْمٍ یَعْکُفُونَ عَلی أَصْنامٍ لَهُمْ قالُوا یا مُوسَی اجْعَلْ لَنا إِلهًا کَما لَهُمْ آلِهَةٌ قالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ»؛ «و بنی اسرائیل را (سالم) از دریا عبور دادیم؛ (ناگاه) در راه خود به گروهی رسیدند که اطراف بت هایشان، با تواضع و خضوع گرد آمده بودند. (در این هنگام، بنی اسرائیل) به موسی گفتند: تو هم برای ما معبودی قرار ده، همان گونه که آن ها معبودان (و خدایانی) دارند! گفت: شما جمعیّتی جاهل و نادان هستید».(۴)

دنیا گرایی و علاقه شدید به جمع آوری ثروت

«لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النّاسِ عَلی حَیاةٍ وَ مِنَ الَّذینَ أَشْرَکُوا یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ أَنْ یُعَمَّرَ وَ اللّهُ بَصیرٌ بِما یَعْمَلُونَ»؛ « و آن ها را حریص ترین مردم ـ حتی حریص تر از مشرکان ـ بر زندگی (این دنیا و اندوختن ثروت) خواهی یافت؛ (تا آنجا) که هر یک از آن ها آرزو دارد هزار سال عمر به او داده شود؛ در حالی که این عمر طولانی، او را از کیفر (الهی) باز نخواهد داشت و خداوند به اعمال آن ها بیناست».(۵)

یهودی ها حریص ترین ملل در جمع آوری مال و ثروت هستند ، آن ها فقط دنیا را می خواهند و برایشان مهم نیست که راه به دست آمدن آن حلال باشد یا حرام؛ حتی آن ها از مشرکان که به طور طبیعی باید در جمع آوری ثروت از همه حریص تر باشند و در مورد راه به دست آمدن پول باکی نداشته باشند، حریص ترند.

حرص و ولعشان به قدری زیاد است که دوست دارند هزار سال زنده بمانند و مال و ثروت جمع کنند. شاید از این جهت که از کردار بد خویش مطلعند و می دانند در آنجا دقیقاً به حساب ها رسیدگی می شود، دوست دارند زنده بمانند و مرگ هرگز به سراغشان نرود و به همین سبب از مرگ واقعاً وحشت دارند: «قُلْ یا أَیُّهَا الَّذینَ هادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیاءُ لِلّهِ مِنْ دُونِ النّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ * وَ لا یَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا بِما قَدَّمَتْ أَیْدیهِمْ وَ اللّهُ عَلیمٌ بِالظّالِمینَ»؛ «بگو: ای یهودیان! اگر گمان می کنید که (فقط) شما دوستان خدائید نه سایر مردم، پس آرزوی مرگ کنید؛ اگر راست می گویید (تا به لقای محبوبتان برسید) ولی آنان هرگز تمنای مرگ نمی کنند، به خاطر اعمالی که از پیش فرستاده اند و خداوند ظالمان را به خوبی می شناسد».(۶)

البته این موضوع همچنان به عنوان یک ویژگی اصلی و عمیق در یهود تداوم یافته است: «فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْکِتابَ یَأْخُذُونَ عَرَضَ هذَا اْلأَدْنی وَ یَقُولُونَ سَیُغْفَرُ لَنا وَ إِنْ یَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِثْلُهُ یَأْخُذُوهُ أَ لَمْ یُؤْخَذْ عَلَیْهِمْ میثاقُ الْکِتابِ أَنْ لا یَقُولُوا عَلَی اللّهِ إِلاَّ الْحَقَّ وَ دَرَسُوا ما فیهِ وَ الدّارُ اْلآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذینَ یَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ»؛ «پس از آن ها، فرزندانی جای آن ها را گرفتند که وارث کتاب (آسمانی، تورات) شدند؛ (امّا با این حال،) متاع این دنیای پست را گرفته، (بر اطاعت فرمان خدا ترجیح می دهند) و می گویند: (اگر ما گنهکاریم توبه می کنیم و) به زودی بخشیده خواهیم شد! اما اگر متاع دیگری همانند آن به دستشان بیفتد، آن را (نیز) می گیرند، (و باز حکم خدا را پشت سر می افکنند.) آیا پیمان کتاب (خدا) از آن ها گرفته نشده که بر خدا (دروغ نبندند، و) جز حق نگویند و آنان بارها آن را خوانده اند؟! و سرای آخرت برای پرهیزگاران بهتر است، آیا نمی فهمید؟».(۷)

شرایطی که در نبودن حضرت موسی علیه السلام در قوم او به وجود آمده بود، آنقدر برای حضرت سنگین بود که نتوانست تحمل کند و برادر خویش را مورد سرزنش و توبیخ قرار داد

گوساله پرستی

«وَ لَمّا رَجَعَ مُوسی إِلی قَوْمِهِ غَضْبانَ أَسِفًا قالَ بِئْسَما خَلَفْتُمُونی مِنْ بَعْدی أَ عَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّکُمْ وَ أَلْقَی اْلأَلْواحَ وَ أَخَذَ بِرَأْسِ أَخیهِ یَجُرُّهُ إِلَیْهِ قالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونی وَ کادُوا یَقْتُلُونَنی فَلا تُشْمِتْ بِیَ اْلأَعْداءَ وَ لا تَجْعَلْنی مَعَ الْقَوْمِ الظّالِمین ؛ « و هنگامی که موسی خشمگین و اندوهناک به سوی قوم خود بازگشت، گفت: پس از من، بد جانشینانی برایم بودید (و آیین مرا ضایع کردید)! آیا درمورد فرمان پروردگارتان (و تمدید مدّت میعاد او)، عجله نمودید (و زود قضاوت کردید؟!) سپس الواح را افکند، و سر برادر خود را گرفت (و با عصبانیت) به سوی خود کشید؛ او گفت: فرزند مادرم! این گروه، مرا در فشار گذاردند و ناتوان کردند؛ و نزدیک بود مرا بکشند؛ پس کاری نکن که دشمنان مرا شماتت کنند و مرا با گروه ستمکاران قرار مده».(۸)

هنگامی که حضرت موسی علیه السلام برای مناجات و گرفتن تورات به کوه طور رفت، برادرش هارون را به عنوان جانشین خویش برگزید و سی روز در کوه طور به مناجات و راز و نیاز پرداخت که این مأموریت، ده روز دیگر از سوی خداوند بزرگ تمدید شد. حضرت موسی علیه السلام در پایان مأموریت در همان کوه طور به وسیله خداوند از انحرافی که در قوم او حاصل شده بود، مطلع گردید؛ از این رو با عصبانیت به سوی قوم خود مراجعت نمود. پس از بازگشت و مشاهده صحنه گوساله پرستی قوم بنی اسرائیل، تحت تأثیر شرایط اجتماعی به وجود آمده، بر خشم و غضب او افزوده گردید و الواحی که تورات بر آن نوشته شده بود، بر زمین زد و سر برادرش هارون را گرفت و به طرف خویش کشید.

شرایطی که در نبودن حضرت موسی علیه السلام در قوم او به وجود آمده بود، آنقدر برای حضرت سنگین بود که نتوانست تحمل کند و برادر خویش را مورد سرزنش و توبیخ قرار داد. این مدت ۴۰ روز بیانگر سطحی بودن ایمان قوم بنی اسرائیل است. اگر چه آن ها از قبل نیز تحت تأثیر گوساله پرستی مصریان قرار داشتند و این گرایش در وجودشان به حدی ریشه دوانده بود که در جریان عبور از رود نیل و دیدن صحنه های بت پرستی، از حضرت موسی علیه السلام تقاضا کردند برای آن ها نیز بتانی همانند بتان آن ها بتراشد تا خدایانی عینی و ملموس داشته باشند.(۹)

پی نوشت ها:

۱. بقره: ۵۵.

۲. تفسیر نمونه، ج۱، ص۱۷۴.

۳. المیزان، ج۸، ص۳۰۰.

۴. اعراف: ۱۳۸.

۵. بقره: ۹۶.

۶. جمعه: ۷-۶.

۷. اعراف: ۱۶۹.

۸. اعراف: ۱۵۰.

۹. تفسیر نمونه، ج۱، ص ۲۴۷ و ج ۱۳، ص۲۶۶.
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  یافتن بر اساس افاعیل
  تاثیر دعا برای رسیدن به خواسته ها.......
  فتوای عجیب و مضحک وهابیون
  ده شباهت عجیب یحیی بن زکریا و امام حسین(ع)
  حکایتی عجیب از علم امام محمد باقر(ع)
  پسران خوش تیپ یا عجیب غریب؟
  عجیب ها
  خاطره ای عجیب از علامه حسن زاده آملی
  حاجت هایی که در سجده خواسته می شوند مستجاب میگردند
  اثرات عجیب لقمه حرام در نسل انسان

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان