18-01-2015، 11:21
جواد بوشهري، ملقب به اميرهمايون فرزند حاج محمد معينالتجار، تاجر معروف دوره مشروطيت، در سال 1284 در بوشهر متولد شد. پس از پايان تحصيلات قديمي در بوشهر به تهران رفت و از مدرسه آلمانيها فارغالتحصيل شد. جواد بوشهري براي ادامه تحصيل راهي اروپا شد و در انگلستان و سويس در رشته تجارت و اقتصاد به تحصيل ادامه داد. آنگاه به ايران بازگشت و تجارت را پيشه خود کرد، همچنين به سياست نيز پرداخت. او ازسياستمداران متمايل به انگلستان بود ولي در جريان کودتاي سوم اسفند 1299، سيد ضياءالدين طباطبايي نخستوزير وقت دستور دستگيري عدهاي از رجال را صادر کرد تا وانمود شود که مخالفان دولتش بسيارند؛ اميرهمايون نيز يکي از بازداشتشدگان بود. او پس از سقوط دولت سيدضياء در 1300 آزاد شد و از اعضاي مجلس مؤسساني بود که در 1304 به انقراض قاجاريه رأي مثبت داد و در دوره هفتم مجلس شوراي ملي در 1307 نيز به نمايندگي از تهران به مجلس راه يافت. او که از حاميان رضاخان پهلوي بود چون ديگر ياران وي مورد غضب واقع شد و حتي شاه قصد بازداشت او را داشت اما بوشهري که احساس خطر ميکرد در 1312 از ايران به اروپا گريخت و تا زمان سقوط شاه در آنجا مقيم بود.
بوشهري پس از شهريور 1320 به ايران بازگشت. در 1322 به همراه عدهاي ديگر از دولتمردان پهلوي به جرم همکاري با آلمانيها از سوي متفقين دستگير شد و مدتها در بازداشت آنها در اراک بود. اما واقعيت اين است که اين عده اکثراً انگلوفيل بودند تا آلمانوفيل. در 1325ش محمدرضا پهلوي او را به استانداري فارس منصوب کرد و يک سال بعد 1326ش به دولت قوامالسلطنه راه يافت و در دولت عبدالحسين هژير نيز وزير کشاورزي بود. او در 1328 به مجلس سنا راه يافت ولي در همان سال نيز استعفا کرد تا اينکه در سال 1330 نخستوزير وقت دکتر مصدق وي را به وزارت راه منصوب کرد. با توجه به سابقه انگليسي بودن بوشهري اين عمل دکتر مصدق اعتراض بسياري را برانگيخت اما بوشهري تا 1331 در اين سمت باقي ماند و از اعضاي هيئت همراه دکتر مصدق در سفر به شوراي امنيت در امريکا بود.
بوشهري در دولت دکتر مصدق مأمور مهمانداري از لرد استوکس (خزانهدار و وزير مشاور دولت انگليس که براي حل مشکل نفت به ايران سفر کرده بود) شد. انگليسيها وي را کانديداي مناسبي براي نخستوزيري به جاي دکتر مصدق ميدانستند. کاردار سفارت انگلستان در گزارش خود به وزارت امور خارجه نوشت : « اگر زاهدي يا بوشهري و يا حتي مکي نخستوزير شوند بيشتر اهل سازشند...» 1
بوشهري در 1331 از دولت مصدق کنار گذاشته شد و تا دوره پنجم مجلس سنا (1348) از سناتورهاي انتصابي تهران بود. او در 1339 از سوي شاه به رياست کميسيون مالي و نايب رئيسي شوراي مرکزي جشنهاي شاهنشاهي منصوب و در 1347 رياست اين شورا را عهدهدار شد.
برنامهريزي جشنها بيشتر بر عهده وي بود. پس از پايان اين جشنها او به سمت مشاور دربار منصوب شد اما عمرش چندان کفاف اين منصب را نداد و در 1351 درگذشت. ساواک در گزارش خود او را چنين معرفي ميکند :
... داراي استبداد راي ميباشد. زياد باهوش نيست ولي فوقالعاده مبادي آداب را حفظ ميکند. بين دوستان خود به درستي شهرت دارد... به طرفداري از سياست غرب بالاخص انگلستان شهرت دارد. در حال حاضر در درجه اول به سياست انگلستان و بعد امريکا تمايل دارد. 2
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. مصطفي الموتي. ايران در عصر پهلوي. لندن، پکا، ص 40 و 439 .
2. بزم اهريمن، جشنهاي دوهزار و پانصد ساله به روايت اسناد ساواک. تهران، مرکز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، 1377. ص 59- 58 .
بوشهري پس از شهريور 1320 به ايران بازگشت. در 1322 به همراه عدهاي ديگر از دولتمردان پهلوي به جرم همکاري با آلمانيها از سوي متفقين دستگير شد و مدتها در بازداشت آنها در اراک بود. اما واقعيت اين است که اين عده اکثراً انگلوفيل بودند تا آلمانوفيل. در 1325ش محمدرضا پهلوي او را به استانداري فارس منصوب کرد و يک سال بعد 1326ش به دولت قوامالسلطنه راه يافت و در دولت عبدالحسين هژير نيز وزير کشاورزي بود. او در 1328 به مجلس سنا راه يافت ولي در همان سال نيز استعفا کرد تا اينکه در سال 1330 نخستوزير وقت دکتر مصدق وي را به وزارت راه منصوب کرد. با توجه به سابقه انگليسي بودن بوشهري اين عمل دکتر مصدق اعتراض بسياري را برانگيخت اما بوشهري تا 1331 در اين سمت باقي ماند و از اعضاي هيئت همراه دکتر مصدق در سفر به شوراي امنيت در امريکا بود.
بوشهري در دولت دکتر مصدق مأمور مهمانداري از لرد استوکس (خزانهدار و وزير مشاور دولت انگليس که براي حل مشکل نفت به ايران سفر کرده بود) شد. انگليسيها وي را کانديداي مناسبي براي نخستوزيري به جاي دکتر مصدق ميدانستند. کاردار سفارت انگلستان در گزارش خود به وزارت امور خارجه نوشت : « اگر زاهدي يا بوشهري و يا حتي مکي نخستوزير شوند بيشتر اهل سازشند...» 1
بوشهري در 1331 از دولت مصدق کنار گذاشته شد و تا دوره پنجم مجلس سنا (1348) از سناتورهاي انتصابي تهران بود. او در 1339 از سوي شاه به رياست کميسيون مالي و نايب رئيسي شوراي مرکزي جشنهاي شاهنشاهي منصوب و در 1347 رياست اين شورا را عهدهدار شد.
برنامهريزي جشنها بيشتر بر عهده وي بود. پس از پايان اين جشنها او به سمت مشاور دربار منصوب شد اما عمرش چندان کفاف اين منصب را نداد و در 1351 درگذشت. ساواک در گزارش خود او را چنين معرفي ميکند :
... داراي استبداد راي ميباشد. زياد باهوش نيست ولي فوقالعاده مبادي آداب را حفظ ميکند. بين دوستان خود به درستي شهرت دارد... به طرفداري از سياست غرب بالاخص انگلستان شهرت دارد. در حال حاضر در درجه اول به سياست انگلستان و بعد امريکا تمايل دارد. 2
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. مصطفي الموتي. ايران در عصر پهلوي. لندن، پکا، ص 40 و 439 .
2. بزم اهريمن، جشنهاي دوهزار و پانصد ساله به روايت اسناد ساواک. تهران، مرکز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، 1377. ص 59- 58 .