14-11-2014، 11:27
(آخرین ویرایش در این ارسال: 14-11-2014، 11:28، توسط Jack Daniel'ѕ.)
مبنای کار توربینهای گاز از نظر ترمودینامیکی، بر اساس چرخهٔ برایتون است که در آن، هوا به صورت بیدررو فشرده شده، احتراق در فشار ثابت رخ داده و انبساط هوای فشرده و داغ در توربین، به صورت بیدررو رخ میدهد و هوا به فشار اولیه میرسد. در عمل، اصطکاک و توربولانس باعث میشوند که:
فشردهسازی هوا در کمپرسور به صورت بیدررو نباشد. این موجب میشود که برای دستیافتن به یک نسبت فشار معین، دمای خروجی کمپرسور بیشتر از حالت ایدهآل باشد.
انبساط هوا در توربین به صورت بیدررو نباشد. این موجب میشود که با ثابت بودن مقدار کاهش دما در توربین، کاهش فشار ناشی از آن افزایش یافته و انبساط کمتری برای تولید کار در توربین فراهم باشد.
افت فشار در ورودی هوا، محفظهٔ احتراق و اگزوز وجود داشته باشد. این موضوع باعث میشود که نسبت فشار موجود برای تولید کار کاهش یابد. افت فشار در ورودی هوا باعث کاهش فشار در ورودی کمپرسور و در نتیجه کاهش فشار ورودی محفظهٔ احتراق و توربین میشود. افت فشار در محفظه و اگزوز، به ترتیب به کاهش فشار ورودی به توربین و افزایش فشار خروجی توربین میانجامند که همهٔ این عوامل، باعث کاهش نسبت فشار موجود در توربین برای تولید کار میشوند.
با افزایش دمای هوای ورودی به توربین، راندمان توربینهای گاز افزایش مییابد. بنابراین، بهتر است که این دما هر چه بیشتر انتخاب شود. اما در این مورد از نظر تحمل مواد تشکیلدهندهٔ محفظهٔ احتراق و پرههای توربین، محدودیت وجود دارد. بنابراین، در این قسمتها که به آنها بخشهای داغ، (به انگلیسی: Hot Sections)، گفته میشود، از مواد مقاوم به دماهای زیاد مانند سوپرآلیاژها استفاده میشود. همچنین این قسمتها با استفاده از تکنولوژیهای پیچیدهای، خنککاری میشوند.