26-10-2014، 13:51
سازمان سینمایی نشان داده استدلالهای قانونی درباره دو فیلم تحریفآمیز را نمیپذیرد پس به این شکل باید منتظر باشد مجلس و نهادهای دیگر قانونی وظیفهای را که سازمان انجام نمیدهد به انجام برسانند.
به گزارش جهان به نقل از فارس، این روزها باید اتفاقات مربوط به تلاش برای اکران دو فیلم «عصبانی نیستم» و «قصهها» را در کارنامه سازمان سینمایی و البته وزارت ارشاد ثبت کرد. تلاشی خستگی ناپذیر برای فیلم هایی که حتی با اکران های خصوصی هم نتوانسته نظر نهادها و ارگانهای موثر را جلب نماید و مسئولان سازمان هرچه جلوتر می روند گویی که رسوایی فیلم های تحت حمایتشان بیشتر خودنمایی می کند.
فیلم عصبانی نیستم را می توان یکی از توهین آمیزترین فیلم های تولید شده این سالها دانست. فیلمی که به سبب رویکرد عقده گشایانه و تنوع توهین هایش، دل هر مخاطبی که ذره ای انصاف در وجودش باشد را به درد می آورد.
فیلم علاوه بر ارجاعات مربوط به فتنه ۸۸ و نشانههای سبز که بسیار صریح و بیپرده است و اصلاحات نمایشی ارشاد هم چیز مهمی از آن را نکاسته، موارد دیگری نیز دارد که گویی کمتر به آن توجه شده است.
در این فیلم علاوه بر فحشهای و عبارتهای زشت و رکیک به کار رفته که به وفور و مرتب توسط شخصیت های داستان به کار می رود، بصورت آشکار و صریح به مذهبیها توهین شده و یکی از کاراکترهای منفی فیلم که شخصی مذهبی است بعنوان یک فرد متعصب و خشک مغز نشان داده می شود.
در سکانسی از فیلم، مرد بدترکیبی که ریش دارد و با انگشترهای درشت در حال گرداندن تسبیح است به جهت برخورد نامناسبش با یک خانم، «طالبان» خطاب می شود و به این شکل کارگردان با یک تیر دو نشان می زند.
غیر از این برخی صحنه های غیر متعارف در این فیلم مانند نزدیکی بیش از اندازه دختر و پسر به هم و دیالوگ های عاشقانه آنها و همینطور دیزالو لب ها آنها روی هم نشان می دهد که کارگردان هرچه در توان داشته خرج کرده تا صحنه های ممنوعه را به نوع دیگری خلق نماید.
علاوه بر این، تصویر این فیلم از ایرانیها و جامعه ایران آنقدر سیاه و اغراق شده است که گویی همه ما در یک جنگل زندگی میکنیم که در صورت غفلت، طرف مقابل به کسری از ثانیه دریده خواهد شد.
صحنه فروش کلیه دوم! یک شهروند به بن بست رسیده و صحنه های خودزنی او هم شاه بیت این قسمت از این سناریو است و جالب اینکه همین صحنه بعلاوه صحنههای اعدام شخصیت فیلم که از نسخه ایرانی آن حذف شده در خارج از ایران و برای مخاطب خارجی نمایش داده میشود.
و اینها همه بهایی است که یک ملت پرداخت می کند تا ایشان بتواند تور جهانگردی بگذارد و از دست خارجیها جایزه بگیرد.
درمیشیان با ساخت عصبانی نیستم نشان داده هیچ مرزی را نمی شناسد. کارگردان با ساخت این فیلم یک هدف گذاری کرده و گویی دارد به هدفش هم میرسد اما نکته مهمتر حمایت تام و تمام سازمان سینمایی از اوست.
حجت الله ایوبی تمام توان خود را به کار گرفته تا فیلمی را اکران کند که یکی از توهین آمیزترین فیلم سالهای اخیر است. صحبت از «اصلاح» فیلم هم طبق تجربه و سابقه ای که سازمان دارد بهانه ای بیش نخواهد بود و اینها همه برای رساندن فیلم به اکران است تا همزمان با آمریکا و آلمان ما هم روی پرده فیلم هایی درباره فتنه ۸۸ داشته باشیم.
رییس سازمان سینمایی و برخی اعضای پروانه ساخت و برخی کارگردانان با چشم پوشی از تخلف صریح کارگردان در تغییر فیلمنامه حالا به بهانه قانون گرایی به معترضین سیاسیترین فیلم این سالها انگ سیاسی میچسبانند و رسانهها و مجلس را به زیرپا گذاشتن قانون متهم میکنند که چرا وقتی ما میگوییم این فیلم اجتماعی است و به آن مجوز دادیم شما اعتراض می کنید.
غیر از مورد قانونی در فیلمنامه، برادران قانونگرا پاسخ نمی دهند با این همه لطفی که در حق درمیشیان کردند او چطور همان اصلاحات حداقلی را نیز برای شرکت در جشنواره های خارجی اعمال نکرد و امروز با فیلم اصلاح نشده در کشورهای مختلف و جشنواره های گوناگون شرکت می کند تا آبروی یک ملت هزینه گرفتن جایزه او از دست خارجی ها باشد؟
در قصه ها نیز بانوی عصبانی سینما، ندیده و نخوانده و تنها به جهت احساسات ناشی از عدم شناخت درست، فیلمش را تبدیل به یک بیانیه سیاه سیاسی کرده است. سازمان سینمایی خوب بود به جای هزینه کردن سازمان، وزیر و وزارت ارشاد برای اکران فیلمی که به یک دروغ بزرگ دامن می زند خانم کارگردان را توجیه می کرد که دروغی که از آن دم می زند را همان سال نماینده رسمی کاندیدای متوهم رد کرده بود.
بهرحال سازمان سینمایی باید بداند که مجلس مانند آنها خود را بدهکار جریان روشنفکری که نشان داده هیچ مرزی را به رسمیت نمی شناسد نمی داند ضمن اینکه غیر از مجلس نهادهای دیگری هم هستند که منتظر تصمیم سازمان سینمایی هستند تا کار بصورت مسالمت آمیز حل شود.
به گزارش جهان به نقل از فارس، این روزها باید اتفاقات مربوط به تلاش برای اکران دو فیلم «عصبانی نیستم» و «قصهها» را در کارنامه سازمان سینمایی و البته وزارت ارشاد ثبت کرد. تلاشی خستگی ناپذیر برای فیلم هایی که حتی با اکران های خصوصی هم نتوانسته نظر نهادها و ارگانهای موثر را جلب نماید و مسئولان سازمان هرچه جلوتر می روند گویی که رسوایی فیلم های تحت حمایتشان بیشتر خودنمایی می کند.
فیلم عصبانی نیستم را می توان یکی از توهین آمیزترین فیلم های تولید شده این سالها دانست. فیلمی که به سبب رویکرد عقده گشایانه و تنوع توهین هایش، دل هر مخاطبی که ذره ای انصاف در وجودش باشد را به درد می آورد.
فیلم علاوه بر ارجاعات مربوط به فتنه ۸۸ و نشانههای سبز که بسیار صریح و بیپرده است و اصلاحات نمایشی ارشاد هم چیز مهمی از آن را نکاسته، موارد دیگری نیز دارد که گویی کمتر به آن توجه شده است.
در این فیلم علاوه بر فحشهای و عبارتهای زشت و رکیک به کار رفته که به وفور و مرتب توسط شخصیت های داستان به کار می رود، بصورت آشکار و صریح به مذهبیها توهین شده و یکی از کاراکترهای منفی فیلم که شخصی مذهبی است بعنوان یک فرد متعصب و خشک مغز نشان داده می شود.
در سکانسی از فیلم، مرد بدترکیبی که ریش دارد و با انگشترهای درشت در حال گرداندن تسبیح است به جهت برخورد نامناسبش با یک خانم، «طالبان» خطاب می شود و به این شکل کارگردان با یک تیر دو نشان می زند.
غیر از این برخی صحنه های غیر متعارف در این فیلم مانند نزدیکی بیش از اندازه دختر و پسر به هم و دیالوگ های عاشقانه آنها و همینطور دیزالو لب ها آنها روی هم نشان می دهد که کارگردان هرچه در توان داشته خرج کرده تا صحنه های ممنوعه را به نوع دیگری خلق نماید.
علاوه بر این، تصویر این فیلم از ایرانیها و جامعه ایران آنقدر سیاه و اغراق شده است که گویی همه ما در یک جنگل زندگی میکنیم که در صورت غفلت، طرف مقابل به کسری از ثانیه دریده خواهد شد.
صحنه فروش کلیه دوم! یک شهروند به بن بست رسیده و صحنه های خودزنی او هم شاه بیت این قسمت از این سناریو است و جالب اینکه همین صحنه بعلاوه صحنههای اعدام شخصیت فیلم که از نسخه ایرانی آن حذف شده در خارج از ایران و برای مخاطب خارجی نمایش داده میشود.
و اینها همه بهایی است که یک ملت پرداخت می کند تا ایشان بتواند تور جهانگردی بگذارد و از دست خارجیها جایزه بگیرد.
درمیشیان با ساخت عصبانی نیستم نشان داده هیچ مرزی را نمی شناسد. کارگردان با ساخت این فیلم یک هدف گذاری کرده و گویی دارد به هدفش هم میرسد اما نکته مهمتر حمایت تام و تمام سازمان سینمایی از اوست.
حجت الله ایوبی تمام توان خود را به کار گرفته تا فیلمی را اکران کند که یکی از توهین آمیزترین فیلم سالهای اخیر است. صحبت از «اصلاح» فیلم هم طبق تجربه و سابقه ای که سازمان دارد بهانه ای بیش نخواهد بود و اینها همه برای رساندن فیلم به اکران است تا همزمان با آمریکا و آلمان ما هم روی پرده فیلم هایی درباره فتنه ۸۸ داشته باشیم.
رییس سازمان سینمایی و برخی اعضای پروانه ساخت و برخی کارگردانان با چشم پوشی از تخلف صریح کارگردان در تغییر فیلمنامه حالا به بهانه قانون گرایی به معترضین سیاسیترین فیلم این سالها انگ سیاسی میچسبانند و رسانهها و مجلس را به زیرپا گذاشتن قانون متهم میکنند که چرا وقتی ما میگوییم این فیلم اجتماعی است و به آن مجوز دادیم شما اعتراض می کنید.
غیر از مورد قانونی در فیلمنامه، برادران قانونگرا پاسخ نمی دهند با این همه لطفی که در حق درمیشیان کردند او چطور همان اصلاحات حداقلی را نیز برای شرکت در جشنواره های خارجی اعمال نکرد و امروز با فیلم اصلاح نشده در کشورهای مختلف و جشنواره های گوناگون شرکت می کند تا آبروی یک ملت هزینه گرفتن جایزه او از دست خارجی ها باشد؟
در قصه ها نیز بانوی عصبانی سینما، ندیده و نخوانده و تنها به جهت احساسات ناشی از عدم شناخت درست، فیلمش را تبدیل به یک بیانیه سیاه سیاسی کرده است. سازمان سینمایی خوب بود به جای هزینه کردن سازمان، وزیر و وزارت ارشاد برای اکران فیلمی که به یک دروغ بزرگ دامن می زند خانم کارگردان را توجیه می کرد که دروغی که از آن دم می زند را همان سال نماینده رسمی کاندیدای متوهم رد کرده بود.
بهرحال سازمان سینمایی باید بداند که مجلس مانند آنها خود را بدهکار جریان روشنفکری که نشان داده هیچ مرزی را به رسمیت نمی شناسد نمی داند ضمن اینکه غیر از مجلس نهادهای دیگری هم هستند که منتظر تصمیم سازمان سینمایی هستند تا کار بصورت مسالمت آمیز حل شود.