مشخصات:داريوش فرضيايي متولد اول مرداد 1355 شهر تهران، دوران دانش آموزي خود را
با مدرک ديپلم تجربي به پايان رساند و پس از آن تحصيلات خود را در رشته
گرافيک ادامه داد و با مدرک کارشناسي از دانشگاه فارغ التحصيل شد. از سال
1373 و در 21 سالگي وارد صدا و سيما شد و فعاليت خود را با گزارشگري راديو
آغاز کرد. پس از آن در برنامه عصر جمعه با راديو در تيپ هاي مختلفي ظاهر
شد که شاخص ترين آنها «گل پسر» و «ننه بلقيس» بود. با برنامه او «ما و
شما» که به کارتون هاي درخواستي بچه ها اختصاص داشت وارد دنياي تصوير و
تلويزيون شد. سال 78 با مجموعه «تورنگ و پورنگ» بين بچه ها چهره شد و پس
از آن با اجراي برنامه کودک و نوجوان و اسم مستعار هنري «عمو پورنگ» بين
مخاطبان کودک و بزرگسال محبوبيت يافت. از ديگر کارهاي فرضيايي مي توان به
«شبکه بي طرف»، «يکي و تکي»، «باز باران با طراوت» و ... اشاره کرد. عشق و
علاقه وصف ناپذير او به مادر مهربانش ستودني است و اجراهاي دلنشين و صميمي
او سبب شد بر اساس نظرسنجي هاي صورت گرفته 94% بيننده را به خود اختصاص
دهد.
* با کسب اجازه از آقاي فرضيايي، يا عمو پورنگ خودمون، سوالات را آغاز ميکنم.
عمو پورنگ چند سالشه؟هجده سال(باخنده)
داريوش فرضيايي چند سالشه؟
اونکه پانزده سالشه(باخنده)
عمو پورنگ کي قراره که بزرگ بشه و از عالم کودکي دربياد؟
شماهم که حرف مادرم رو ميزنيد! اونم که-الهي قربونش برم-دائم ميگه کي قراره دست از اين دنياي کودکي ات برداري!
سخت ترين سوال و زيباترين جمله اي که بچه ها تاکنون خطاب به عمو پورنگ
مطرح کرده اند، چيست؟
اين بوده که آيا اتفاق افتاده که بچه ها را فراموش
کنم؟ در پاسخ بايد بگويم هيچ گاه اين طور نبوده و من هميشه به ياد آنها
هستم و زيباترين جمله اي که به من گفته اند «عمو پورنگ دوستت دارم» بوده
است.
در دوران مدرسه و زماني که دانش آموز بوديد، بچه درس خواني بوديد يا نه؟
بله. علاوه بر درس، انشاء و داستان نويسي ام نيز خوب بود و به درس علوم هم
علاقه زيادي داشتم، کمي هم شيطان بودم اما همه مرا دوست داشتند.
کارتون مورد علاقه شما در دوران بچگي؟
گوريل انگوري، سندبا و يوگي و دوستان.
مجري مورد علاقه شما؟
من اجراي خانم رضايي رو خيلي دوست داشتم.هنوز هم اجراشون رو دوست دارم واگه برنامه داشته باشن تماشا ميکنم.
با پورنگ بيشتر احساس راحتي مي کنيد يا با داريوش فرضيايي؟
هر دو يکي
هستند. من زماني که با بچه ها هستم بيشتر احساس راحتي و جواني مي کنم حتي
در تنهايي هم فکر مي کنم کودکان مرا نگاه مي کنند و در واقع همين خود سازي
است که مرا به سوي يک الگوي رفتاري مناسب سوق مي دهد.
عمو پورنگ چگونه خود را به دنياي پاک و بي آلايش کودکان نزديک مي کند؟
سعي
مي کنم هميشه پاکي، نشاط و طراوت دوران کودکي در وجودم باشد. البته در اين
راه صميميت و صداقت گفتار را از ياد نخواهم برد. بچه ها را عاشقانه دوست
دارم و از بودن با آنها لذت مي برم.
به نظر خودتان گل اي جان رقيب عمو پورنگ است؟
هم رقيب و هم رفيق! گل اي
جان در عين رقيب بودن، دوست و رفيق من است و بچه ها هم خيلي او را دوست
دارند. او شخصيت لطيفي است و هر کس برداشت خاص خودش را از او دارد.
فکر مي کنيد نزد بچه ها محبوب هستيد يا مشهور؟
قطعا قبل از مشهور بودن،
محبوب هستم. محبوب بودن لطف دو چندان دارد چرا که محبوب بين دل هاي بي
گناه و پاک ماندگاري را تثبيت مي کند و اين لطف پروردگار است که شامل حال
من شده است.
برخي معتقدند در اجراي کودکانه بايد براي مخاطب نقش بازي کني تا هم ذات
پنداري بين کودک و مجري ايجاد شود. اين قضيه چقدر درباره اجراهاي عمو پورنگ
صادق است؟
هيچيکدام از کارهاي من نقش بازي کردن نيست. هميشه سعي کرده ام خودم
باشم. من نمي توانم از صداقت و پاکي درون کودکي جدا شوم. هنوز خودم را
کودک مي دانم و سعي مي کنم از شادي هاي زيباي کودکي فاصله نگيرم.
نحوه اجرايتان را صد در صد قبول داريد يا فکر مي کنيد مي توانيد بهتر از
اين باشد؟ مطمئنا کسي نمي تواند که درست کار کرده است و اين گفته به طور
صد در صد اشتباه است. من هم اميدوارم بتوانم بهتر از اين باشم. در واقع در
برنامه سازي براي کودکان بايد مثل آنها بشويم و براي اين منظور من بارها
به مهد کودک ها و دبستان ها رفته ام و کتاب هاي روان شناسي کودک را نيز
بسيار مطالعه مي کنم. در مجموع بايد تلاش کرد تا بهتر از اين بود.
در زندگي بيشتر به نام کدام يک از ائمه توسل مي جوييد؟ حضرت علي (ع) و حضرت ابوالفضل العباس (ع).
چه چيزي در زندگي به عمو پورنگ آرامش مي دهد؟ اين که بداني ديگران دوستت دارند، برايت دعا مي کنند و تو را باور دارند، بيش از هر چيز ديگري برايم آرامش بخش است.
خاطره انگيز ترين لحظه هاي اجرا براي شما کدامند؟
لحظه هايي که با بچه ها صحبت مي کنم و مثلا مي گويم: الان يک گرمکن پوشيده اي و او مي گويد: آره، آره عمو و من مي گويم موهايت هم کم است و او نيز فورا تاييد مي کند و فکر
مي کند که من واقعا او را مي بينم و اين حس که بچه ها فکر مي کنند ارتباط ما کاملا طبيعي و دو طرفه است و من واقعا آنها را مي بينم برايم خيلي لذت بخش و خاطره انگيز است.
از بين سرودهايي که اجرا کرده ايد کدام يک را بيشتر دوست داريد؟ چرا؟
همه سرودهايي را که براي بچه ها خوانده ام دوست دارم اما سرود «اردک تک تک» را
بيشتر مي پسندم. چون بچه ها هم آن را بيشتر دوست دارند و معمولا آن را زمزمه مي کنند.
تاکنون دل بچه اي را شکسته ايد؟ فکر نمي کنم اين طور بوده باشد. سعي کرده ام چنين اتفاقي نيفتد.
کار با بچه ها و اجرا براي کودکان سخت است يا آسان؟
کار با بچه ها بسيارمشکل است و شما بايد از کوچکترين فرصت نهايت استفاده را بکنيد تا بتوانيد
آموزش هاي مثبت و مناسبي را از طرق رسانه پر طرفدار تلويزيون به کودک منتقل کنيد.
آيا همه بچه ها و مخاطبانتان شما را دوست دارند؟
به طور قطع نمي توانم بگويم. اما قريب به اتفاق آنها مرا دوست دارند ولي لازم است اين را بگويم
که عمو پورنگ همه بچه ها را دوست دارد حتي آنهايي را که دوستش نداشته باشند! بچه ها تا زماني که بچه اند، پاک ترين حس را دارند و بهترين موجودات روي زمين هستند. بايد با آنها صادقانه برخورد کنيم.
تا به حال خودتان را براي اجراهايي که داشته ايد تحسين کرده ايد؟
اين که از کاري که انجام داده ام خرسند باشم، زياد پيش آمده اما تعريف و تمجيد را
ديگران بايد بکنند نه خود فرد.
موفقيت تان را بيشتر مديون چه کساني هستيد؟ اول خدا و ياري جد مادرم و دوم خود مادرم.(خانم سيده فاطمه گيلانپور) و تمامي عوامل برنامه خصوصا دوست خوبم مسلم آقاجانزاده که همين جا از همه آنها تشکر ميکنم.
از اين که خانواده هاي زيادي در کنار فرزندانشان بيننده برنامه شما هستند(حتي پيرمرد ها و پير زن ها) چه احساسي داريد؟
اميدوارم بتوانم جوابگوي محبت تک تک آنها باشم و به هدفم که از ابتدا ارائه يک کار خوب و مفيد بوده رسيده باشم. واقعا خوشحالم که مخاطبانم از کودکان فراتر رفته اند.
راستي شنيده بوديم عموپورنگ ازدواج کرده!
شايعه است اما همه واقعيت ها از شايعه شروع ميشه(باخنده)
پس ازدواج کرديد؟
نه
بابا ! به خدا ازدواج نکردم.اما نميدونم اين مسائل خصوصي چرا اينقدر براي
مردم مهمه.به نظر من مسائل مهمتر از ازدواج من هم وجود داره.
درباره همکار کوچکتان، امير محمد براي ما بگيد.من سه سال به تنهايي برنامه را اجرا کردم و همواره بحث يکنواخت نشدن
و ايجاد فضاهاي شاد را داشتهايم. هميشه مرسوم بوده است که در چنين
برنامههايي از عروسک استفاده کردند و خود من هم از اين شيوه استفاده
کردهام اما هيچ وقت هيچ عروسکي را ثابت در برنامههايم نگه نداشتهام.اما
امير محمد يک کودک و يک عروسک واقعي است و بچهها ميتوانند با او ارتباط
برقرار کنند و اگر قرار است به کسي آموزش غير مستقيم داده شود. من به
همراه دوستانم معتقديم که بچهاي که بتواند اين توانايي را داشته باشد، به
مراتب بهتر از عروسک است. چون کودکان بسياري با امير محمد ارتباط برقرار
کردهاند.
آيا ممکن است امير محمد در برنامه بعدي شما، يعني بعد از فوق برنامه، حضور نداشته باشد؟ يا آيا ممکن است کسي ديگر، مثلا سهند يا متين، براي هميشه جاي اميرمحمد رابگيرند؟
امير محمد کودکي است که قابليتهاي بسياري دارد، اما هنوز جاي کار
دارد و بايد خيلي از نيروهاي نهفته و پتانسيلش فعال شود.اما بايد بگويم که
امير محمد هيچ وقت از اين برنامه نميرود. يک اشتباهي ما ميکنيم اين است
که فردي را که تجربه دارد کنار ميگذاريم و افراد ديگري را ميآوريم. اين
اشتباه است و من با آن مخالفم .به
اگر قرار بود،امير محمد برود چرا آمديم برايش زحمت کشيديم؟ امير محمد با
تجربه بيشتر ميماند. شايد حضور کمتري داشته باشد ولي پختهتر جلوي دوربين
ميآيد و بچههاي ديگر هم همينطور. من سعي ميکنم امير محمدها و
پورنگهاي ديگري را تربيت کنم. اين يک واقعيت است. من يک روز دورانم به
پايان ميرسد چه امسال چه چند سال ديگر و چه کسي بايد باشد که اين راه را
ادامه بدهد؟ من تجربه خود را در اختيار افرادي قرار ميدهم که آينده در
دستان آنهاست.
نظرتان درباره ي جذب مخاطب و سرگرمي چيست؟
جذب مخاطب و سرگرمي اعتقاد دارم و در کنار آن بايد به کودک آموزش داد و
اگر غير از اين باشد، مستقيمگويي ميشود و کودک تلويزيون را خاموش
ميکند. يکي از اشتباهات ما در برنامهسازي کودک همين مساله است. تا شروع
به برنامهسازي ميکنيم. قصد داريم تمام مفاهيم و پيامها را به او آموزش
بدهيم، در صورتيکه خود ما در دوران کودکي شايد بسيار پرخطاتر بودهايم.
فکر ميکنيد چقدر طول بکشد تا افراد ديگري مانند عمو پورنگ دوباره بيايد؟
اين را نميدانم. چنين مسائلي نه دست من است و نه دست ديگران. شعار
نميدهم، ولي 10 تا 11 سال طول کشيد و تلاش کردم تا به اين مرحله برسم و
بگويم که ميتوانم اين کار را انجام بدهم. شايد نفر بعد از من هم همين
مقدار طول بکشد تا به اين مرحله برسد. من از مسوولان درخواست ميکنم که
بيشتر روي اين مساله سرمايهگذاري کنند، چون ممکن است سن فرد بالاتر برود
يا فرصتها از دست برود. کاش من سال 73 که رفتم سازمان و پشت درهاي بسته
ماندم، کارم را آغاز کرده بودم. البته من اين مسائل را به فال نيک ميگيرم
که قدر جايگاه فعلي خود را بيشتر بدانم.فقط اميدوارم که مسئولان اعتماد
کنند و قابليتهاي افراد را بيشتر بشناسند.
دوست داريد بچه ها براي شما چه دعايي کنند؟ اين که سالم بمانم و بتوانم خدمتگزار آنها باشم، دچار لغزش نشوم، فريب شيطان را نخورم و صادقانه چون گذشته برايشان برنامه اجرا کنم.
و در پايان؟ از همه عزيزاني که مصاحبه را مي خوانند درخواست مي کنم که خوبي و صداقت را فراموش نکنيد و هميشه به ياد خدا باشيد.
مهربان و دوست داشتني است، از جنس خود بچه ها. اين روزها کمتر کسي را مي
توان يافت که به سراغ جعبه جادو برود و عمو پورنگ را با دنياي از شادي هاي
کودکانه اش به مهماني خانه دلش فرا نخواند. او به بچه ها عشق مي ورزد و مي
کوشد شکوفه هاي رنگارنگ لبخند را به آنان هديه دهد!
منبع این مصاحبه مجله ی اینترنتی کودک و نوجوان هستش .
اینم از مصاحبه با حافظه های برتر فوق برنامه
مصاحبه با محمدمتین حیدرینیا
محمدمتین حیدرینیا دوازده سال دارد و به شدت به کارهای فنی علاقهمند است و میخواهد مهندسی بخواند.
- محمدمتین در چه فیلمهایی بازی کردهای؟
* در فیلمهای «رز سرخ»، «مدیوم کلاس»، «مسیر عشق» و سریالهای «یه جور دیگه» و «پنجمین خورشید».
- محمد چهطور شد به فوق برنامه دعوت شدی؟
* با کارگردان فوق برنامه در فیلم «شادونه و شبح سیاه» کار کرده بودم و حالا از اینکه اجرا را نیز تجربه میکنم خوشحالم. این برنامه فضایی گرم و صمیمی دارد. وقتی میبینم که بچهها شاد هستند من هم خوشحال میشوم.
محمدمتین حیدرینیا در جشنواره فیلم کودک و نوجوان برنده لوح تقدیر و یک سکه طلا شد. او به برنامه کودک علاقه خاصی دارد و این روزها هم سریال «مسافران» را تماشا میکند. «متین» بسیار انتقادپذیر است و میگوید: * همیشه نظر اطرافیان و دوستانم را راجع به کارهایم میپرسم. وقتی میگویند خوب است انرژی مثبت میگیرم و وقتی دوستانم میگویند کارم ضعیف بوده توی دلم فکر میکنم که چرا بد بازی کردم و تلاش میکنم جبران کنم.
محمد متین به بچهها میگوید که صبور باشند و زود از هر چیزی ناراحت نشوند.
مصاحبه با سهند جاهدی
سهند جاهدی کلاس سوم راهنمایی است و قصد دارد در آینده کارگردان بشود.
- سهند چه طور شد به «فوق برنامه» دعوت شدی؟
* در خانه نشسته بودم که تلفن زنگ زد. کارگردان فوق برنامه از من دعوت کرد. من هم امتحان بازیگری دادم و قبول شدم.
- برای شرکت در برنامه چهطور آماده میشوی؟
* متن را همان روزی که به دستم میرسد یکی، دوبار میخوانم. و روز بعد را استراحت میکنم. سعی میکنم گفتگوها را موقع تمرین دستهجمعی به خاطر بسپارم. اجرای زنده اوایل برایم سخت بود. اما حالا دیگر راحتتر شده. ضمن اینکه عمو پورنگ هم خیلی کمکم میکند.
- در چه فیلمهایی بازی داشتهای؟
* نقش پوریا در «مدرسه ما» و تله فیلمهای «مهمانخانهای در برف» و «جستوجو در مه» را بازی کردهام.
سهند جاهدی به فیلمهای سینمایی علاقهمند است.
ورزش مورد علاقهاش فوتبال است و سعی میکند فوتبال تیمهای خارجی را تماشا کند. برای همین در «فوق برنامه» هم دایم از ورزش حرف میزند.
سهند به بچهها میگوید: «اعتماد به نفس داشته باشید.»
مصاحبه با امیر محمد متقیان
امیرمحمد کلاس سوم راهنمایی است و طی این سالها که در کنار عموپورنگ بوده کلی تجربه به دست آورده و برای خودش یک مجری تمام عیار شده است.
- امیرمحمد از اینکه در کنار چند مجری دیگر قرار گرفتهای، چه احساسی داری؟
* فرصت خوبی است تا با دیگران اجرا داشته باشم. بالاخره برنامه باید تنوع داشته باشد. مردم خیلی فهیم هستند و وقتی مرا در کنار دیگران میبینند فرصت مقایسه پیدا میکنند. من هم اصلاً حسادت نمیکنم.
- آیا در اجرا به متن وابسته هستی؟
* در برنامههای قبلی زیاد به متن وابسته نبودم. موضوع را میگرفتم و اگر هنگام اجرا چیزی یادم میرفت، در همان چهارچوب مطلب دیگری جایگزین میکردم. اما در مجموعه جدید، نود درصد به متن وابستهام و ده درصد از خودم جمله میسازم . چون بچهها را در نظر میگیرم. اگر مطلب دیگری بگویم آنها قاتی میکنند.
- آیا اجرایت نسبت به قبل تغییر کرده است؟
* روزهای اول اگر عمو پوررنگ چیزی را آرام به من میگفت، متوجه نمیشدم اما الان با یک اشاره کوچک زود میفهمم. برای همین اجرایم تغییر کرده و بهتر از قبل شده است.
- اوقات فراغت خودت را چگونه میگذرانی؟
* کمی میخوابم. گاهی استخر میروم و گاهی هم پلیاستیش بازی میکنم.
امیرمحمد کتاب میخواند و از مجموعه داستانهای کوتاه خوشش میآید. او از هم اکنون به فکر آیندهاش است و تلاش میکند. اما دقیقاً نمیگوید که قصد دارد چه کاره بشود!
امیرمحمد به بچهها میگوید: «من همه بچهها را دوست دارم و از لطفشان سپاسگزارم، اما اگر مرا دیدند که کمی خسته بودم، درکم کنند.»
منبع مصاحبه سروش کودکان هستش .
با مدرک ديپلم تجربي به پايان رساند و پس از آن تحصيلات خود را در رشته
گرافيک ادامه داد و با مدرک کارشناسي از دانشگاه فارغ التحصيل شد. از سال
1373 و در 21 سالگي وارد صدا و سيما شد و فعاليت خود را با گزارشگري راديو
آغاز کرد. پس از آن در برنامه عصر جمعه با راديو در تيپ هاي مختلفي ظاهر
شد که شاخص ترين آنها «گل پسر» و «ننه بلقيس» بود. با برنامه او «ما و
شما» که به کارتون هاي درخواستي بچه ها اختصاص داشت وارد دنياي تصوير و
تلويزيون شد. سال 78 با مجموعه «تورنگ و پورنگ» بين بچه ها چهره شد و پس
از آن با اجراي برنامه کودک و نوجوان و اسم مستعار هنري «عمو پورنگ» بين
مخاطبان کودک و بزرگسال محبوبيت يافت. از ديگر کارهاي فرضيايي مي توان به
«شبکه بي طرف»، «يکي و تکي»، «باز باران با طراوت» و ... اشاره کرد. عشق و
علاقه وصف ناپذير او به مادر مهربانش ستودني است و اجراهاي دلنشين و صميمي
او سبب شد بر اساس نظرسنجي هاي صورت گرفته 94% بيننده را به خود اختصاص
دهد.
* با کسب اجازه از آقاي فرضيايي، يا عمو پورنگ خودمون، سوالات را آغاز ميکنم.
عمو پورنگ چند سالشه؟هجده سال(باخنده)
داريوش فرضيايي چند سالشه؟
اونکه پانزده سالشه(باخنده)
عمو پورنگ کي قراره که بزرگ بشه و از عالم کودکي دربياد؟
شماهم که حرف مادرم رو ميزنيد! اونم که-الهي قربونش برم-دائم ميگه کي قراره دست از اين دنياي کودکي ات برداري!
سخت ترين سوال و زيباترين جمله اي که بچه ها تاکنون خطاب به عمو پورنگ
مطرح کرده اند، چيست؟
اين بوده که آيا اتفاق افتاده که بچه ها را فراموش
کنم؟ در پاسخ بايد بگويم هيچ گاه اين طور نبوده و من هميشه به ياد آنها
هستم و زيباترين جمله اي که به من گفته اند «عمو پورنگ دوستت دارم» بوده
است.
در دوران مدرسه و زماني که دانش آموز بوديد، بچه درس خواني بوديد يا نه؟
بله. علاوه بر درس، انشاء و داستان نويسي ام نيز خوب بود و به درس علوم هم
علاقه زيادي داشتم، کمي هم شيطان بودم اما همه مرا دوست داشتند.
کارتون مورد علاقه شما در دوران بچگي؟
گوريل انگوري، سندبا و يوگي و دوستان.
مجري مورد علاقه شما؟
من اجراي خانم رضايي رو خيلي دوست داشتم.هنوز هم اجراشون رو دوست دارم واگه برنامه داشته باشن تماشا ميکنم.
با پورنگ بيشتر احساس راحتي مي کنيد يا با داريوش فرضيايي؟
هر دو يکي
هستند. من زماني که با بچه ها هستم بيشتر احساس راحتي و جواني مي کنم حتي
در تنهايي هم فکر مي کنم کودکان مرا نگاه مي کنند و در واقع همين خود سازي
است که مرا به سوي يک الگوي رفتاري مناسب سوق مي دهد.
عمو پورنگ چگونه خود را به دنياي پاک و بي آلايش کودکان نزديک مي کند؟
سعي
مي کنم هميشه پاکي، نشاط و طراوت دوران کودکي در وجودم باشد. البته در اين
راه صميميت و صداقت گفتار را از ياد نخواهم برد. بچه ها را عاشقانه دوست
دارم و از بودن با آنها لذت مي برم.
به نظر خودتان گل اي جان رقيب عمو پورنگ است؟
هم رقيب و هم رفيق! گل اي
جان در عين رقيب بودن، دوست و رفيق من است و بچه ها هم خيلي او را دوست
دارند. او شخصيت لطيفي است و هر کس برداشت خاص خودش را از او دارد.
فکر مي کنيد نزد بچه ها محبوب هستيد يا مشهور؟
قطعا قبل از مشهور بودن،
محبوب هستم. محبوب بودن لطف دو چندان دارد چرا که محبوب بين دل هاي بي
گناه و پاک ماندگاري را تثبيت مي کند و اين لطف پروردگار است که شامل حال
من شده است.
برخي معتقدند در اجراي کودکانه بايد براي مخاطب نقش بازي کني تا هم ذات
پنداري بين کودک و مجري ايجاد شود. اين قضيه چقدر درباره اجراهاي عمو پورنگ
صادق است؟
هيچيکدام از کارهاي من نقش بازي کردن نيست. هميشه سعي کرده ام خودم
باشم. من نمي توانم از صداقت و پاکي درون کودکي جدا شوم. هنوز خودم را
کودک مي دانم و سعي مي کنم از شادي هاي زيباي کودکي فاصله نگيرم.
نحوه اجرايتان را صد در صد قبول داريد يا فکر مي کنيد مي توانيد بهتر از
اين باشد؟ مطمئنا کسي نمي تواند که درست کار کرده است و اين گفته به طور
صد در صد اشتباه است. من هم اميدوارم بتوانم بهتر از اين باشم. در واقع در
برنامه سازي براي کودکان بايد مثل آنها بشويم و براي اين منظور من بارها
به مهد کودک ها و دبستان ها رفته ام و کتاب هاي روان شناسي کودک را نيز
بسيار مطالعه مي کنم. در مجموع بايد تلاش کرد تا بهتر از اين بود.
در زندگي بيشتر به نام کدام يک از ائمه توسل مي جوييد؟ حضرت علي (ع) و حضرت ابوالفضل العباس (ع).
چه چيزي در زندگي به عمو پورنگ آرامش مي دهد؟ اين که بداني ديگران دوستت دارند، برايت دعا مي کنند و تو را باور دارند، بيش از هر چيز ديگري برايم آرامش بخش است.
خاطره انگيز ترين لحظه هاي اجرا براي شما کدامند؟
لحظه هايي که با بچه ها صحبت مي کنم و مثلا مي گويم: الان يک گرمکن پوشيده اي و او مي گويد: آره، آره عمو و من مي گويم موهايت هم کم است و او نيز فورا تاييد مي کند و فکر
مي کند که من واقعا او را مي بينم و اين حس که بچه ها فکر مي کنند ارتباط ما کاملا طبيعي و دو طرفه است و من واقعا آنها را مي بينم برايم خيلي لذت بخش و خاطره انگيز است.
از بين سرودهايي که اجرا کرده ايد کدام يک را بيشتر دوست داريد؟ چرا؟
همه سرودهايي را که براي بچه ها خوانده ام دوست دارم اما سرود «اردک تک تک» را
بيشتر مي پسندم. چون بچه ها هم آن را بيشتر دوست دارند و معمولا آن را زمزمه مي کنند.
تاکنون دل بچه اي را شکسته ايد؟ فکر نمي کنم اين طور بوده باشد. سعي کرده ام چنين اتفاقي نيفتد.
کار با بچه ها و اجرا براي کودکان سخت است يا آسان؟
کار با بچه ها بسيارمشکل است و شما بايد از کوچکترين فرصت نهايت استفاده را بکنيد تا بتوانيد
آموزش هاي مثبت و مناسبي را از طرق رسانه پر طرفدار تلويزيون به کودک منتقل کنيد.
آيا همه بچه ها و مخاطبانتان شما را دوست دارند؟
به طور قطع نمي توانم بگويم. اما قريب به اتفاق آنها مرا دوست دارند ولي لازم است اين را بگويم
که عمو پورنگ همه بچه ها را دوست دارد حتي آنهايي را که دوستش نداشته باشند! بچه ها تا زماني که بچه اند، پاک ترين حس را دارند و بهترين موجودات روي زمين هستند. بايد با آنها صادقانه برخورد کنيم.
تا به حال خودتان را براي اجراهايي که داشته ايد تحسين کرده ايد؟
اين که از کاري که انجام داده ام خرسند باشم، زياد پيش آمده اما تعريف و تمجيد را
ديگران بايد بکنند نه خود فرد.
موفقيت تان را بيشتر مديون چه کساني هستيد؟ اول خدا و ياري جد مادرم و دوم خود مادرم.(خانم سيده فاطمه گيلانپور) و تمامي عوامل برنامه خصوصا دوست خوبم مسلم آقاجانزاده که همين جا از همه آنها تشکر ميکنم.
از اين که خانواده هاي زيادي در کنار فرزندانشان بيننده برنامه شما هستند(حتي پيرمرد ها و پير زن ها) چه احساسي داريد؟
اميدوارم بتوانم جوابگوي محبت تک تک آنها باشم و به هدفم که از ابتدا ارائه يک کار خوب و مفيد بوده رسيده باشم. واقعا خوشحالم که مخاطبانم از کودکان فراتر رفته اند.
راستي شنيده بوديم عموپورنگ ازدواج کرده!
شايعه است اما همه واقعيت ها از شايعه شروع ميشه(باخنده)
پس ازدواج کرديد؟
نه
بابا ! به خدا ازدواج نکردم.اما نميدونم اين مسائل خصوصي چرا اينقدر براي
مردم مهمه.به نظر من مسائل مهمتر از ازدواج من هم وجود داره.
درباره همکار کوچکتان، امير محمد براي ما بگيد.من سه سال به تنهايي برنامه را اجرا کردم و همواره بحث يکنواخت نشدن
و ايجاد فضاهاي شاد را داشتهايم. هميشه مرسوم بوده است که در چنين
برنامههايي از عروسک استفاده کردند و خود من هم از اين شيوه استفاده
کردهام اما هيچ وقت هيچ عروسکي را ثابت در برنامههايم نگه نداشتهام.اما
امير محمد يک کودک و يک عروسک واقعي است و بچهها ميتوانند با او ارتباط
برقرار کنند و اگر قرار است به کسي آموزش غير مستقيم داده شود. من به
همراه دوستانم معتقديم که بچهاي که بتواند اين توانايي را داشته باشد، به
مراتب بهتر از عروسک است. چون کودکان بسياري با امير محمد ارتباط برقرار
کردهاند.
آيا ممکن است امير محمد در برنامه بعدي شما، يعني بعد از فوق برنامه، حضور نداشته باشد؟ يا آيا ممکن است کسي ديگر، مثلا سهند يا متين، براي هميشه جاي اميرمحمد رابگيرند؟
امير محمد کودکي است که قابليتهاي بسياري دارد، اما هنوز جاي کار
دارد و بايد خيلي از نيروهاي نهفته و پتانسيلش فعال شود.اما بايد بگويم که
امير محمد هيچ وقت از اين برنامه نميرود. يک اشتباهي ما ميکنيم اين است
که فردي را که تجربه دارد کنار ميگذاريم و افراد ديگري را ميآوريم. اين
اشتباه است و من با آن مخالفم .به
اگر قرار بود،امير محمد برود چرا آمديم برايش زحمت کشيديم؟ امير محمد با
تجربه بيشتر ميماند. شايد حضور کمتري داشته باشد ولي پختهتر جلوي دوربين
ميآيد و بچههاي ديگر هم همينطور. من سعي ميکنم امير محمدها و
پورنگهاي ديگري را تربيت کنم. اين يک واقعيت است. من يک روز دورانم به
پايان ميرسد چه امسال چه چند سال ديگر و چه کسي بايد باشد که اين راه را
ادامه بدهد؟ من تجربه خود را در اختيار افرادي قرار ميدهم که آينده در
دستان آنهاست.
نظرتان درباره ي جذب مخاطب و سرگرمي چيست؟
جذب مخاطب و سرگرمي اعتقاد دارم و در کنار آن بايد به کودک آموزش داد و
اگر غير از اين باشد، مستقيمگويي ميشود و کودک تلويزيون را خاموش
ميکند. يکي از اشتباهات ما در برنامهسازي کودک همين مساله است. تا شروع
به برنامهسازي ميکنيم. قصد داريم تمام مفاهيم و پيامها را به او آموزش
بدهيم، در صورتيکه خود ما در دوران کودکي شايد بسيار پرخطاتر بودهايم.
فکر ميکنيد چقدر طول بکشد تا افراد ديگري مانند عمو پورنگ دوباره بيايد؟
اين را نميدانم. چنين مسائلي نه دست من است و نه دست ديگران. شعار
نميدهم، ولي 10 تا 11 سال طول کشيد و تلاش کردم تا به اين مرحله برسم و
بگويم که ميتوانم اين کار را انجام بدهم. شايد نفر بعد از من هم همين
مقدار طول بکشد تا به اين مرحله برسد. من از مسوولان درخواست ميکنم که
بيشتر روي اين مساله سرمايهگذاري کنند، چون ممکن است سن فرد بالاتر برود
يا فرصتها از دست برود. کاش من سال 73 که رفتم سازمان و پشت درهاي بسته
ماندم، کارم را آغاز کرده بودم. البته من اين مسائل را به فال نيک ميگيرم
که قدر جايگاه فعلي خود را بيشتر بدانم.فقط اميدوارم که مسئولان اعتماد
کنند و قابليتهاي افراد را بيشتر بشناسند.
دوست داريد بچه ها براي شما چه دعايي کنند؟ اين که سالم بمانم و بتوانم خدمتگزار آنها باشم، دچار لغزش نشوم، فريب شيطان را نخورم و صادقانه چون گذشته برايشان برنامه اجرا کنم.
و در پايان؟ از همه عزيزاني که مصاحبه را مي خوانند درخواست مي کنم که خوبي و صداقت را فراموش نکنيد و هميشه به ياد خدا باشيد.
مهربان و دوست داشتني است، از جنس خود بچه ها. اين روزها کمتر کسي را مي
توان يافت که به سراغ جعبه جادو برود و عمو پورنگ را با دنياي از شادي هاي
کودکانه اش به مهماني خانه دلش فرا نخواند. او به بچه ها عشق مي ورزد و مي
کوشد شکوفه هاي رنگارنگ لبخند را به آنان هديه دهد!
منبع این مصاحبه مجله ی اینترنتی کودک و نوجوان هستش .
اینم از مصاحبه با حافظه های برتر فوق برنامه
مصاحبه با محمدمتین حیدرینیا
محمدمتین حیدرینیا دوازده سال دارد و به شدت به کارهای فنی علاقهمند است و میخواهد مهندسی بخواند.
- محمدمتین در چه فیلمهایی بازی کردهای؟
* در فیلمهای «رز سرخ»، «مدیوم کلاس»، «مسیر عشق» و سریالهای «یه جور دیگه» و «پنجمین خورشید».
- محمد چهطور شد به فوق برنامه دعوت شدی؟
* با کارگردان فوق برنامه در فیلم «شادونه و شبح سیاه» کار کرده بودم و حالا از اینکه اجرا را نیز تجربه میکنم خوشحالم. این برنامه فضایی گرم و صمیمی دارد. وقتی میبینم که بچهها شاد هستند من هم خوشحال میشوم.
محمدمتین حیدرینیا در جشنواره فیلم کودک و نوجوان برنده لوح تقدیر و یک سکه طلا شد. او به برنامه کودک علاقه خاصی دارد و این روزها هم سریال «مسافران» را تماشا میکند. «متین» بسیار انتقادپذیر است و میگوید: * همیشه نظر اطرافیان و دوستانم را راجع به کارهایم میپرسم. وقتی میگویند خوب است انرژی مثبت میگیرم و وقتی دوستانم میگویند کارم ضعیف بوده توی دلم فکر میکنم که چرا بد بازی کردم و تلاش میکنم جبران کنم.
محمد متین به بچهها میگوید که صبور باشند و زود از هر چیزی ناراحت نشوند.
مصاحبه با سهند جاهدی
سهند جاهدی کلاس سوم راهنمایی است و قصد دارد در آینده کارگردان بشود.
- سهند چه طور شد به «فوق برنامه» دعوت شدی؟
* در خانه نشسته بودم که تلفن زنگ زد. کارگردان فوق برنامه از من دعوت کرد. من هم امتحان بازیگری دادم و قبول شدم.
- برای شرکت در برنامه چهطور آماده میشوی؟
* متن را همان روزی که به دستم میرسد یکی، دوبار میخوانم. و روز بعد را استراحت میکنم. سعی میکنم گفتگوها را موقع تمرین دستهجمعی به خاطر بسپارم. اجرای زنده اوایل برایم سخت بود. اما حالا دیگر راحتتر شده. ضمن اینکه عمو پورنگ هم خیلی کمکم میکند.
- در چه فیلمهایی بازی داشتهای؟
* نقش پوریا در «مدرسه ما» و تله فیلمهای «مهمانخانهای در برف» و «جستوجو در مه» را بازی کردهام.
سهند جاهدی به فیلمهای سینمایی علاقهمند است.
ورزش مورد علاقهاش فوتبال است و سعی میکند فوتبال تیمهای خارجی را تماشا کند. برای همین در «فوق برنامه» هم دایم از ورزش حرف میزند.
سهند به بچهها میگوید: «اعتماد به نفس داشته باشید.»
مصاحبه با امیر محمد متقیان
امیرمحمد کلاس سوم راهنمایی است و طی این سالها که در کنار عموپورنگ بوده کلی تجربه به دست آورده و برای خودش یک مجری تمام عیار شده است.
- امیرمحمد از اینکه در کنار چند مجری دیگر قرار گرفتهای، چه احساسی داری؟
* فرصت خوبی است تا با دیگران اجرا داشته باشم. بالاخره برنامه باید تنوع داشته باشد. مردم خیلی فهیم هستند و وقتی مرا در کنار دیگران میبینند فرصت مقایسه پیدا میکنند. من هم اصلاً حسادت نمیکنم.
- آیا در اجرا به متن وابسته هستی؟
* در برنامههای قبلی زیاد به متن وابسته نبودم. موضوع را میگرفتم و اگر هنگام اجرا چیزی یادم میرفت، در همان چهارچوب مطلب دیگری جایگزین میکردم. اما در مجموعه جدید، نود درصد به متن وابستهام و ده درصد از خودم جمله میسازم . چون بچهها را در نظر میگیرم. اگر مطلب دیگری بگویم آنها قاتی میکنند.
- آیا اجرایت نسبت به قبل تغییر کرده است؟
* روزهای اول اگر عمو پوررنگ چیزی را آرام به من میگفت، متوجه نمیشدم اما الان با یک اشاره کوچک زود میفهمم. برای همین اجرایم تغییر کرده و بهتر از قبل شده است.
- اوقات فراغت خودت را چگونه میگذرانی؟
* کمی میخوابم. گاهی استخر میروم و گاهی هم پلیاستیش بازی میکنم.
امیرمحمد کتاب میخواند و از مجموعه داستانهای کوتاه خوشش میآید. او از هم اکنون به فکر آیندهاش است و تلاش میکند. اما دقیقاً نمیگوید که قصد دارد چه کاره بشود!
امیرمحمد به بچهها میگوید: «من همه بچهها را دوست دارم و از لطفشان سپاسگزارم، اما اگر مرا دیدند که کمی خسته بودم، درکم کنند.»
منبع مصاحبه سروش کودکان هستش .