21-09-2014، 14:47
5 عیب بزرگی که شایسته زن مسلمان نیست!!
آسیب شناسی، یعنی شناخت کاستی ها و ضعف ها و ارائه راهکارهای عملی و کاربردی برای رفع و دفع آسیب ها و آفت ها در این اجمال مروری داریم به آنچه جامعه زنان، را رنج داده و ذهن و زندگی آنان را تهدید می کنند باشد که زنان مسلمان و مسئول با مطالعه این متن در پی ریشه کن نمودن آفت های آزاردهنده علیه دختران و زنان جوان ما باشند.
فرصت
1- تمرکز ذهنی و زبانی و عملی بر مسائل سطحی، ناپایدار و قابل اغماض و غفلت از امور جدّی و پایدار و اصولی. به طور مثال کم نیستند زنانی که ساعت ها در بازارها و بوتیک ها و فروشگاه های بزرگ و کوچک در پی خرید نمکدان ها و بشقاب های همرنگ با پارچ و لیوان های موجود در منزل روان و دوانند. این گروه از زنان که روزها و هفته ها برای همسان سازی مبل و پرده و تخت و لوازم آشپزخانه اند، کمترین هزینه و حوصله را برای خرید محصولات فرهنگی لازم که در خشکاندن ریشه های تلخی ها و تنش ها و طلاق های عاطفی و ناسازگاری فرزندان شان سهم بسیار مهمی به عهده دارند، صرف نمی کنند.
گاهی نگارنده این سطور به عنوان مشاور خانواده شاهد اختلافات زن و شوهرهایی هستم که به خاطر مسائلی بسیار سطحی در پی جدایی و طلاق بوده و از حل کوچک ترین مسائل زندگی زناشویی عاجزند، امّا برای تهیه تخت خواب و لوازم آرایشی و اسکیت دختر و پسرشان و دادن میهمانی و افزودن بر تجملات غیر ضروری زندگی شان از هیچ تلاش و کوششی دریغ نمی کنند.
اینان ریشه ها را رها کرده و به شاخه می پردازند. این فرآیند معیوب آثار نامطلوب و آزاردهنده ای را در اکثر خانواده های آن چنانی بر جای نهاده و خیل عظیمی از زنان را در حاشیه ای تحقیرآمیز فرو نشانده است.
با عنایت به مطالب فوق، این واقعیت تلخ روشن می شود که: هیچ گروهی به اندازه خود زنان علیه زنان ظلم نمی کند. لذا برای مبارزه با ظلم و ستم علیه زنان می بایست، خود آنان حرکتی عمیق و سازنده ای را در جهت ارتقاء سطح علمی، ایمانی، فکری و فرهنگی خود آغاز و لااقل به قدر هزینه و حوصله و فرصتی که برای امور دینوی و ناپایداری صرف می کنند، به امور آموزشی و فرهنگی نیز اهمیت قائل شوند.
تنبلی، ضعف اعتقادات مذهبی، رویکرد مبتنی بر احساسات و هیجانات، دهن بینی و سطحی نگری، شتابزدگی در رسیدن به نتیجه، از اصلی ترین عوامل نفوذ خرافات در تصمیم گیری ها به شمار می آیند که متأسفانه در بین زنان بیش از مردان وجود دارد
2- توسل به رمّال و فالگیر و دعانویس هایی (که خود اهل دین و دعا نیستند) و نیز تکیه بر اعتقادات توأم با خرافات، از دیگر آسیب هایی است که اگر چه سطح وسیعی از طبقات مختلف اجتماعی ما را رنج می دهد، امّا طبق آمار، زنان بیش از مردان از تمامی طبقات برای حل مسائل و مشکلات زندگی به خرافات تکیه و تأکید می کنند.
خانواده های بسیاری، به جهت نفوذ خرافات متلاشی شده و پیوندهای زناشویی به جدایی انجامیده و کینه و کدورت های کشنده ای را بین فامیل ها و بستگان دو طرف زن و شوهر ایجاد کرده است.
براساس تحقیقات انجام شده بیش از 80% مراجعه کنندگان به رمال ها و فالگیرها و دعانویس های دروغین را زنان تشکیل می دهد.
دعوا
تنبلی، ضعف اعتقادات مذهبی، رویکرد مبتنی بر احساسات و هیجانات، دهن بینی و سطحی نگری، شتابزدگی در رسیدن به نتیجه، از اصلی ترین عوامل نفوذ خرافات در تصمیم گیری ها به شمار می آیند که متأسفانه در بین زنان بیش از مردان وجود دارد.
3- ناسازگاری مادرشوهر و عروس، اگر نه در همه خانواده ها، یکی دیگر از آسیب های ویژه بانوان مذکور است، راز این چالش فرساینده و خانمانسوز چیست؟ مگر نه این است که براساس آموزه های دینی و عرفی و اخلاقی، عروس به عنوان دختر خانواده داماد، و مادرشوهر همچون مادر برای عروس جوان تلقی می شود؟
جالب اینجاست که این حدّ از اختلاف بین عروس و پدرزن از یک سو و داماد و مادرزن از سوی دیگر و نیز بین داماد و پدرزن دیده نمی شود.
زیدی می گفت: علت اصلی، این است که در فراز نخست، در هر دو طرف اختلاف، یک زن حضور دارند (عروس و مادرشوهر). و هر دو علاقمند به امور جزئی و زودگذر و سطحی.
احساسی و عاطفی بودن هر دو طرف و عدم توجه و تأکید آنان به آموزه های دینی و قرآنی، موجب درگیری ها و اختلافات و آسیب های جدّی و طاقت فرسا در بین طیف وسیعی از خانواده ها شده است.
حسادت، دخالت و حساسیت یکی علیه دیگری و ناتوانی مدیریت داماد بین عروس و مادرشوهر بعضاً زمینه های جدایی و کینه و کدورت های طولانی مدت را ایجاد می کند. کم نیستند خانواده هایی که در آن ها عروس، با ادب و تواضع و سازگاری در کنار مادرشوهر و مادرشوهر با گذشت و بزرگواری و عدم دخالت های بیجا نقش مادر و فرزندی را در کنار هم ایفا نموده و براساس عقیده و نه غریزه و خودخواهی زندگی دوستانه و پایداری را با هم تجربه می کنند.
4- عدم مدیریت زمان و اتلاف وقت گرابنها، از جمله کاستی ها و آسیب های بسیار پرهزینه ای است که در بخش وسیعی از طبقات اجتماعی زنان جامعه ما بوضوع دیده می شود.
تماشای برنامه های تکراری و سطحی تلویزیون و بعضاً ماهواره و دنبال کردن فیلم ها و سریال های دنباله دار از کانال های مختلف و رنگارنگ و اتلاف وقت در نشست ها و جلسات متعدد میهمانی ها و دید و بازدیدها و پرداختن به گفتگوهای کم مایه و بی نتیجه. و به حاشیه راندن برنامه های علمی، فکری، فرهنگی و خانوادگی بزرگترین ثروت و سرمایه زندگی (یعنی عمر) بسیاری از زنان جامعه ما را می بلعد و نابود می کند.
دخالت دادن خانواده خود در امور خصوصی و زناشویی و نیز عدم رازداری، یکی دیگر از آسیب هایی است که اگر چه گاهی مردان نیز به آن گرفتار می شوند، امّا طبق آمار و مراجعه کنندگان به دفاتر مشاوره، خانم ها بیش از آقایان در دام این آسیب گرفتار می شوند
خانه داری از دید این گروه از زنان یعنی پرداختن به امور صرفاً خدماتی و تبدیل خانه به رستوران و خوابگاه، در حالیکه آنان از یکسو به عنوان همسر می بایست آئین همسرداری و مهارت های ارتباط موثر و پایدار با همسر را بیاموزند و از سوی دیگر به عنوان مادر نقش چهار نقش کلیدی معلم، مشاور، دوست و پرستار را برای فرزندان خود به خوبی ایفا نمایند و در این میان آموزش، مطالعه و دانش افزایی را از اصلی ترین کارهای روزانه خود قرار دهند.
5- دخالت دادن خانواده خود در امور خصوصی و زناشویی و نیز عدم رازداری، یکی دیگر از آسیب هایی است که اگر چه گاهی مردان نیز به آن گرفتار می شوند، امّا طبق آمار و مراجعه کنندگان به دفاتر مشاوره، خانم ها بیش از آقایان در دام این آسیب گرفتار می شوند.
گاهی همه مشکلات زندگی خصوصی را با همه در میان می گذارند، جز مشاور! اگر حضور مشاوری آگاه و متعهد در زندگی را به رسمیت بشناسیم. جایی برای طرح مشکلات خانواده با اطرافیان باقی نمی ماند.
مشارکت دادن خانواده های دو طرف در زندگی خصوصی خود، نه تنها موجب کاهش مشکلات نخواهد شد، بلکه گستره مسائل و معضلات را افزایش می دهد.
بهره گیری از توانایی ها و تجارب و عمل مشاوران و کارشناسان خانواده موجب آرامش، هدفمندی، تصمیم گیری صحیح و به موقع و مانع دخالت دیگران در زندگی خواهد شد. این اصل مهم را فراموش نکنید.
توضیح مهم:
لازم بذکر نیست که آسیب های مذکور درباره بخش خاصی از بانوان جامعه امروز، می باشد. لذا تعمیم آن ها به همه زنان دور از منطق و واقعیت می باشد.
ضمناً در این نوشتار از طرح و تکرار مطالب شعاری و کلیشه ای خودداری شده است.
آسیب شناسی، یعنی شناخت کاستی ها و ضعف ها و ارائه راهکارهای عملی و کاربردی برای رفع و دفع آسیب ها و آفت ها در این اجمال مروری داریم به آنچه جامعه زنان، را رنج داده و ذهن و زندگی آنان را تهدید می کنند باشد که زنان مسلمان و مسئول با مطالعه این متن در پی ریشه کن نمودن آفت های آزاردهنده علیه دختران و زنان جوان ما باشند.
فرصت
1- تمرکز ذهنی و زبانی و عملی بر مسائل سطحی، ناپایدار و قابل اغماض و غفلت از امور جدّی و پایدار و اصولی. به طور مثال کم نیستند زنانی که ساعت ها در بازارها و بوتیک ها و فروشگاه های بزرگ و کوچک در پی خرید نمکدان ها و بشقاب های همرنگ با پارچ و لیوان های موجود در منزل روان و دوانند. این گروه از زنان که روزها و هفته ها برای همسان سازی مبل و پرده و تخت و لوازم آشپزخانه اند، کمترین هزینه و حوصله را برای خرید محصولات فرهنگی لازم که در خشکاندن ریشه های تلخی ها و تنش ها و طلاق های عاطفی و ناسازگاری فرزندان شان سهم بسیار مهمی به عهده دارند، صرف نمی کنند.
گاهی نگارنده این سطور به عنوان مشاور خانواده شاهد اختلافات زن و شوهرهایی هستم که به خاطر مسائلی بسیار سطحی در پی جدایی و طلاق بوده و از حل کوچک ترین مسائل زندگی زناشویی عاجزند، امّا برای تهیه تخت خواب و لوازم آرایشی و اسکیت دختر و پسرشان و دادن میهمانی و افزودن بر تجملات غیر ضروری زندگی شان از هیچ تلاش و کوششی دریغ نمی کنند.
اینان ریشه ها را رها کرده و به شاخه می پردازند. این فرآیند معیوب آثار نامطلوب و آزاردهنده ای را در اکثر خانواده های آن چنانی بر جای نهاده و خیل عظیمی از زنان را در حاشیه ای تحقیرآمیز فرو نشانده است.
با عنایت به مطالب فوق، این واقعیت تلخ روشن می شود که: هیچ گروهی به اندازه خود زنان علیه زنان ظلم نمی کند. لذا برای مبارزه با ظلم و ستم علیه زنان می بایست، خود آنان حرکتی عمیق و سازنده ای را در جهت ارتقاء سطح علمی، ایمانی، فکری و فرهنگی خود آغاز و لااقل به قدر هزینه و حوصله و فرصتی که برای امور دینوی و ناپایداری صرف می کنند، به امور آموزشی و فرهنگی نیز اهمیت قائل شوند.
تنبلی، ضعف اعتقادات مذهبی، رویکرد مبتنی بر احساسات و هیجانات، دهن بینی و سطحی نگری، شتابزدگی در رسیدن به نتیجه، از اصلی ترین عوامل نفوذ خرافات در تصمیم گیری ها به شمار می آیند که متأسفانه در بین زنان بیش از مردان وجود دارد
2- توسل به رمّال و فالگیر و دعانویس هایی (که خود اهل دین و دعا نیستند) و نیز تکیه بر اعتقادات توأم با خرافات، از دیگر آسیب هایی است که اگر چه سطح وسیعی از طبقات مختلف اجتماعی ما را رنج می دهد، امّا طبق آمار، زنان بیش از مردان از تمامی طبقات برای حل مسائل و مشکلات زندگی به خرافات تکیه و تأکید می کنند.
خانواده های بسیاری، به جهت نفوذ خرافات متلاشی شده و پیوندهای زناشویی به جدایی انجامیده و کینه و کدورت های کشنده ای را بین فامیل ها و بستگان دو طرف زن و شوهر ایجاد کرده است.
براساس تحقیقات انجام شده بیش از 80% مراجعه کنندگان به رمال ها و فالگیرها و دعانویس های دروغین را زنان تشکیل می دهد.
دعوا
تنبلی، ضعف اعتقادات مذهبی، رویکرد مبتنی بر احساسات و هیجانات، دهن بینی و سطحی نگری، شتابزدگی در رسیدن به نتیجه، از اصلی ترین عوامل نفوذ خرافات در تصمیم گیری ها به شمار می آیند که متأسفانه در بین زنان بیش از مردان وجود دارد.
3- ناسازگاری مادرشوهر و عروس، اگر نه در همه خانواده ها، یکی دیگر از آسیب های ویژه بانوان مذکور است، راز این چالش فرساینده و خانمانسوز چیست؟ مگر نه این است که براساس آموزه های دینی و عرفی و اخلاقی، عروس به عنوان دختر خانواده داماد، و مادرشوهر همچون مادر برای عروس جوان تلقی می شود؟
جالب اینجاست که این حدّ از اختلاف بین عروس و پدرزن از یک سو و داماد و مادرزن از سوی دیگر و نیز بین داماد و پدرزن دیده نمی شود.
زیدی می گفت: علت اصلی، این است که در فراز نخست، در هر دو طرف اختلاف، یک زن حضور دارند (عروس و مادرشوهر). و هر دو علاقمند به امور جزئی و زودگذر و سطحی.
احساسی و عاطفی بودن هر دو طرف و عدم توجه و تأکید آنان به آموزه های دینی و قرآنی، موجب درگیری ها و اختلافات و آسیب های جدّی و طاقت فرسا در بین طیف وسیعی از خانواده ها شده است.
حسادت، دخالت و حساسیت یکی علیه دیگری و ناتوانی مدیریت داماد بین عروس و مادرشوهر بعضاً زمینه های جدایی و کینه و کدورت های طولانی مدت را ایجاد می کند. کم نیستند خانواده هایی که در آن ها عروس، با ادب و تواضع و سازگاری در کنار مادرشوهر و مادرشوهر با گذشت و بزرگواری و عدم دخالت های بیجا نقش مادر و فرزندی را در کنار هم ایفا نموده و براساس عقیده و نه غریزه و خودخواهی زندگی دوستانه و پایداری را با هم تجربه می کنند.
4- عدم مدیریت زمان و اتلاف وقت گرابنها، از جمله کاستی ها و آسیب های بسیار پرهزینه ای است که در بخش وسیعی از طبقات اجتماعی زنان جامعه ما بوضوع دیده می شود.
تماشای برنامه های تکراری و سطحی تلویزیون و بعضاً ماهواره و دنبال کردن فیلم ها و سریال های دنباله دار از کانال های مختلف و رنگارنگ و اتلاف وقت در نشست ها و جلسات متعدد میهمانی ها و دید و بازدیدها و پرداختن به گفتگوهای کم مایه و بی نتیجه. و به حاشیه راندن برنامه های علمی، فکری، فرهنگی و خانوادگی بزرگترین ثروت و سرمایه زندگی (یعنی عمر) بسیاری از زنان جامعه ما را می بلعد و نابود می کند.
دخالت دادن خانواده خود در امور خصوصی و زناشویی و نیز عدم رازداری، یکی دیگر از آسیب هایی است که اگر چه گاهی مردان نیز به آن گرفتار می شوند، امّا طبق آمار و مراجعه کنندگان به دفاتر مشاوره، خانم ها بیش از آقایان در دام این آسیب گرفتار می شوند
خانه داری از دید این گروه از زنان یعنی پرداختن به امور صرفاً خدماتی و تبدیل خانه به رستوران و خوابگاه، در حالیکه آنان از یکسو به عنوان همسر می بایست آئین همسرداری و مهارت های ارتباط موثر و پایدار با همسر را بیاموزند و از سوی دیگر به عنوان مادر نقش چهار نقش کلیدی معلم، مشاور، دوست و پرستار را برای فرزندان خود به خوبی ایفا نمایند و در این میان آموزش، مطالعه و دانش افزایی را از اصلی ترین کارهای روزانه خود قرار دهند.
5- دخالت دادن خانواده خود در امور خصوصی و زناشویی و نیز عدم رازداری، یکی دیگر از آسیب هایی است که اگر چه گاهی مردان نیز به آن گرفتار می شوند، امّا طبق آمار و مراجعه کنندگان به دفاتر مشاوره، خانم ها بیش از آقایان در دام این آسیب گرفتار می شوند.
گاهی همه مشکلات زندگی خصوصی را با همه در میان می گذارند، جز مشاور! اگر حضور مشاوری آگاه و متعهد در زندگی را به رسمیت بشناسیم. جایی برای طرح مشکلات خانواده با اطرافیان باقی نمی ماند.
مشارکت دادن خانواده های دو طرف در زندگی خصوصی خود، نه تنها موجب کاهش مشکلات نخواهد شد، بلکه گستره مسائل و معضلات را افزایش می دهد.
بهره گیری از توانایی ها و تجارب و عمل مشاوران و کارشناسان خانواده موجب آرامش، هدفمندی، تصمیم گیری صحیح و به موقع و مانع دخالت دیگران در زندگی خواهد شد. این اصل مهم را فراموش نکنید.
توضیح مهم:
لازم بذکر نیست که آسیب های مذکور درباره بخش خاصی از بانوان جامعه امروز، می باشد. لذا تعمیم آن ها به همه زنان دور از منطق و واقعیت می باشد.
ضمناً در این نوشتار از طرح و تکرار مطالب شعاری و کلیشه ای خودداری شده است.