21-09-2014، 10:40
استقلال دو هفتهای است که ناکام میشود چون به نظر میرسد هنوز نقشه راه مشخصی ندارد و 9 هفته پس از شروع لیگ هنوز مشغول محاسباتی است که معمولا زمان انجام آن یک ماه مانده به شروع لیگ است.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
به گزارش سرویس ورزشی جام نیوز، صرفنظر از دلایل متفاوتی که میتوان برای ثبت سومین شکست استقلال در فصل جاری لیگ برتر فوتبال کشور یافت، یک دلیل ریشهای و بسیار تاثیرگذار هم وجود دارد که بد نیست گروه مربیان آبی به آن بیندیشند و آن دلیل، تغییر دادن بیش از حد ترکیب تیم و به ویژه در دو خط دفاعی و میانی در آستانه اتمام یک سوم ابتدایی لیگ است.
درست است که برخی از این تغییرات به سبب مسائلی مثل آسیبدیدگیها (به خصوص حنیف و صادقی) و ناآمادگی ملیپوشان (آندو، حیدری و بیگزاده) گریز ناپذیر بوده و خلاف میل مربیان صورت پذیرفته اما امیر قلعهنویی حتی در هفتهای که 90 درصد نیروهایش را در اختیار داشته پیوسته دست به تغییرات تازه و مجددی در ترکیب تیمش زده و همین مساله عامل حیاتی ثبات و استمرار را از تیمش گرفته و فاکتور مضر نوسان را بر استقلال حاکم کرده است.
تغییر جای چند باره هاشم بیگزاده (از دفاع چپ به دفاع وسط و حتی دفاع راست) هر چند در کوتاه مدت موفق به نظر میرسید اما هم خود او را چند هوایی کرد و هم نفراتی را که بیگزاده جانشینشان در این پستها شد، دچار عارضه تردید و عدم اعتماد به نفس کرد.
* آنهایی که در نیم فصل میروند
از سوی دیگر هنوز معلوم نیست ژنرال در دلش چقدر به بازیکنانی مثل مهدی کریمیان و سجاد شهباززاده معتقد و مطمئن است. او البته امید ابراهیمی را بهترین هافبک وسط فعلی ایران معرفی میکند اما هنوز نمیداند اگر هم فخرالدینی در صحنه باشد و هم حیدری از آمادگی لازم بهره گیرد، برای استفاده توامان از آنها چه باید کرد و پژمان نوری در این تیم واقعا چکاره است.
آدمهایی مثل هرایر مگویان و محمدرضا خرسندنیا هم دایما در حال ورود و خروج از ترکیبند و نه اطمینان لازم را به مربیانشان دادهاند و نه هواداران را راضی کردهاند و با عادتی که امیر قلعهنویی در سالهای اخیر پیدا کرده، احتمال جواب کردن آنها در نیم فصل اصلا کم نیست.
* واقعهای کم سابقه
اینکه استقلال دو بازی متوالی را ببازد، لااقل در دوره زمامداری ژنرال واقعه کم سابقهای است و چون هر دوی این باختها در تهران بوده (ابتدا مقابل نفت و سپس فولاد) برخلاف آنچه سرمربی استقلال در نشست خبری جمعه شب گفت باید نگران این تیم شد و آن را یک زنگ خطر دانست.
شاید باخت برابر نفت در ورزشگاه تختی که قلعهنویی معتقد است تیمش هرگز در آن راحت نبوده، با چنین بهانهای قابل توجیه باشد اما شکست جمعه شب در ورزشگاه آزادی یعنی خانه آشنای آبیها مقابل فولادی که حداکثر هدفش گرفتن یک امتیاز بود، یک ناکامی قطعی و بدون تردید به نظر میرسد و محصول ادامه تغییرات بیش از حد و پایان ناپذیر در ترکیب تیمی است که در فاصله نه چندان زیادی تا هفته دهم لیگ هنوز ترکیب اصلیاش را نمیشناسد و بعد از 4 برد متوالی در هفتههای چهارم تا هفتم لیگ به این باور غلط رسیده بود که با هر ترکیبی به میدان بیاید، برنده میشود.
* بهانههای غیرقابل قبول
این ادعا و بهانه از جانب مربیان تیم هم که ما در جریان مسابقه فرصتسازی به حد کفایت کردیم و فقط قدرش را ندانستیم، بهانه قابل قبولی نیست و پیشتر بارها مشاهده شده بود که در زمان فرصتسوزیهای مکرر برهانی نیز استقلال متحمل شکست نشده بود.
بهانه شکست با گلهای دقایق آخر هم وسیلهای برای توجیه باختها نیست زیرا استقلال با همین سلاح و با همینگونه گلها استقلال خوزستان و سایپا را برده بود.
استقلال دو هفتهای است که ناکام میشود چون به نظر میرسد هنوز نقشه راه مشخصی ندارد و 9 هفته پس از شروع لیگ هنوز مشغول محاسباتی است که معمولا زمان انجام آن یک ماه مانده به شروع لیگ است.
درست است که فشارهای تیم ملی به استقلال در بیمار شدن تیم قلعهنویی نقش مستقیم و غیرقابل انکاری داشته اما روش و چگونگی اعمال تغییرات در این بدن بیمار توسط این سرمربی نیز در باقی ماندن عوارض و ترسیم وضعیت کنونی استقلال سهم زیادی را به خود اختصاص میدهد.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
به گزارش سرویس ورزشی جام نیوز، صرفنظر از دلایل متفاوتی که میتوان برای ثبت سومین شکست استقلال در فصل جاری لیگ برتر فوتبال کشور یافت، یک دلیل ریشهای و بسیار تاثیرگذار هم وجود دارد که بد نیست گروه مربیان آبی به آن بیندیشند و آن دلیل، تغییر دادن بیش از حد ترکیب تیم و به ویژه در دو خط دفاعی و میانی در آستانه اتمام یک سوم ابتدایی لیگ است.
درست است که برخی از این تغییرات به سبب مسائلی مثل آسیبدیدگیها (به خصوص حنیف و صادقی) و ناآمادگی ملیپوشان (آندو، حیدری و بیگزاده) گریز ناپذیر بوده و خلاف میل مربیان صورت پذیرفته اما امیر قلعهنویی حتی در هفتهای که 90 درصد نیروهایش را در اختیار داشته پیوسته دست به تغییرات تازه و مجددی در ترکیب تیمش زده و همین مساله عامل حیاتی ثبات و استمرار را از تیمش گرفته و فاکتور مضر نوسان را بر استقلال حاکم کرده است.
تغییر جای چند باره هاشم بیگزاده (از دفاع چپ به دفاع وسط و حتی دفاع راست) هر چند در کوتاه مدت موفق به نظر میرسید اما هم خود او را چند هوایی کرد و هم نفراتی را که بیگزاده جانشینشان در این پستها شد، دچار عارضه تردید و عدم اعتماد به نفس کرد.
* آنهایی که در نیم فصل میروند
از سوی دیگر هنوز معلوم نیست ژنرال در دلش چقدر به بازیکنانی مثل مهدی کریمیان و سجاد شهباززاده معتقد و مطمئن است. او البته امید ابراهیمی را بهترین هافبک وسط فعلی ایران معرفی میکند اما هنوز نمیداند اگر هم فخرالدینی در صحنه باشد و هم حیدری از آمادگی لازم بهره گیرد، برای استفاده توامان از آنها چه باید کرد و پژمان نوری در این تیم واقعا چکاره است.
آدمهایی مثل هرایر مگویان و محمدرضا خرسندنیا هم دایما در حال ورود و خروج از ترکیبند و نه اطمینان لازم را به مربیانشان دادهاند و نه هواداران را راضی کردهاند و با عادتی که امیر قلعهنویی در سالهای اخیر پیدا کرده، احتمال جواب کردن آنها در نیم فصل اصلا کم نیست.
* واقعهای کم سابقه
اینکه استقلال دو بازی متوالی را ببازد، لااقل در دوره زمامداری ژنرال واقعه کم سابقهای است و چون هر دوی این باختها در تهران بوده (ابتدا مقابل نفت و سپس فولاد) برخلاف آنچه سرمربی استقلال در نشست خبری جمعه شب گفت باید نگران این تیم شد و آن را یک زنگ خطر دانست.
شاید باخت برابر نفت در ورزشگاه تختی که قلعهنویی معتقد است تیمش هرگز در آن راحت نبوده، با چنین بهانهای قابل توجیه باشد اما شکست جمعه شب در ورزشگاه آزادی یعنی خانه آشنای آبیها مقابل فولادی که حداکثر هدفش گرفتن یک امتیاز بود، یک ناکامی قطعی و بدون تردید به نظر میرسد و محصول ادامه تغییرات بیش از حد و پایان ناپذیر در ترکیب تیمی است که در فاصله نه چندان زیادی تا هفته دهم لیگ هنوز ترکیب اصلیاش را نمیشناسد و بعد از 4 برد متوالی در هفتههای چهارم تا هفتم لیگ به این باور غلط رسیده بود که با هر ترکیبی به میدان بیاید، برنده میشود.
* بهانههای غیرقابل قبول
این ادعا و بهانه از جانب مربیان تیم هم که ما در جریان مسابقه فرصتسازی به حد کفایت کردیم و فقط قدرش را ندانستیم، بهانه قابل قبولی نیست و پیشتر بارها مشاهده شده بود که در زمان فرصتسوزیهای مکرر برهانی نیز استقلال متحمل شکست نشده بود.
بهانه شکست با گلهای دقایق آخر هم وسیلهای برای توجیه باختها نیست زیرا استقلال با همین سلاح و با همینگونه گلها استقلال خوزستان و سایپا را برده بود.
استقلال دو هفتهای است که ناکام میشود چون به نظر میرسد هنوز نقشه راه مشخصی ندارد و 9 هفته پس از شروع لیگ هنوز مشغول محاسباتی است که معمولا زمان انجام آن یک ماه مانده به شروع لیگ است.
درست است که فشارهای تیم ملی به استقلال در بیمار شدن تیم قلعهنویی نقش مستقیم و غیرقابل انکاری داشته اما روش و چگونگی اعمال تغییرات در این بدن بیمار توسط این سرمربی نیز در باقی ماندن عوارض و ترسیم وضعیت کنونی استقلال سهم زیادی را به خود اختصاص میدهد.