11-09-2014، 9:48
زندگی پرهیاهو در کلان شهرهای امروزی، موجب شده تا بخش زیادی از زندگی روزمره ما در انبوهی از صداها و تصاویر شلوغ، سپری شود. کسی که از خانه خارج می شود، از همان ابتدای صبح با انواع هیاهوها مواجه است و در هر نقطه از شهر که حرکت کند، این شلوغی ها او را همراهی می کنند.
حتی آن دسته از افرادی که در منزل هستند هم، به نوعی از شلوغی ها جدا نیستند. چون آلودگی های صوتی را تجربه می کنند و از همه مهمتر اینکه تلویزیون آنها را رها نمی کند. اما همین عوامل موجب می شود تا افراد بخشی از یک نیاز مهم را فراموش کنند و آن نیاز به گذراندن اوقاتی از زندگی روزمره در سکوت است.
برخی از افراد برای ارضای این نیاز، نیمه شب و نزدیکی های صبح را انتخاب می کنند. مثلا ساعت چهار صبح ممکن است برای برخی از افراد، محبوت ترین زمان باشد. چرا که این زمان، زمانی است که همه جا در سکوت فرو رفته. صدایی از خیابان به گوش نمی رسد، فرزندان در خواب هستند، تلویزیون خاموش است و تلفنی زنگ نمی خورد. به این ترتیب آرامشی دلچسب فراهم است.
سکوت موجب می شود تا هر فردی این فرصت را پیدا کند تا در تنهایی خود فرو رود و به خود بیندیشد. این زمان، فرصت آزادی برای فرد است. فرصتی که کسی از ما چیزی را نمی خواهد و می توان اوقاتی را با حس رهایی سپری کرد.
به نظر می رسد بسیاری از افراد از این بخش از نیازهای درونی خود غافلند و برای هر چیزی وقت گذاری می کنند جز وقتی برای سکوت و آرامش شخصی شان.
باید باور کنید که سکوت، بخشی حیاتی و مهم در زندگی شماست و موجب برقراری تعادل فکری می شود. تنها بودن، برای مدت زمانی مشخص، لحظاتی مفید و مناسب برای تامل داشتن، کار کردن، به علائق شخصی فکر کردن و صرفا از آرامش لذت بردن، احساس جوانی و آسایشی دلچسب را برای انسان به ارمغان می آورد.
اغلب افرادی که با مشکلات و استرس های عصبی مواجه هستند، وقتی لب به سخن باز می کنند به این موضوع اشاره دارند که در جستجوی دقایقی برای سکوت و آرامش هستند
بنابراین این موضوع را فراموش نکنید که سکوت، یک بخش حیاتی در زندگی است. سکوت، فرصتی است برای نظم دهی به تمام هیاهوها، سرو صداها و مشغله های روزمره. سکوت می تواند فرصتی باشد برای دستیابی دوباره به انرژی های از دست رفته و یا تبدیل انرژی های منفی به مثبت.
آنچه مسلم است اینکه اغلب افرادی که در دنیای امروز زندگی می کنند، نیاز مبرمی به تجربه سکوت و آرامش در زندگی روزمره دارند ولی نسبت به این موضوع بی اهمیت هستند و این نیاز را نادیده می گیرند. همین امر موجب خستگی روحی آنها می شود و کسالت را به دنبال دارد. بهتر است همه ما در رابطه با نحوه گذران زندگی مان، قدری تامل داشته باشیم.
به خود احترام بگذاریم و وقتی را برای خود اختصاص دهیم. وقتی که تنها و تنها در اختیار ما باشد تا بتوانیم برای مدت زمانی کوتاه، خودمان را از تمامی دغدغه ها فارغ کنیم. نفس عمیقی بکشیم و از خداوند بخواهیم به ما کمک کند تا روزهایی خوب و سرشار از انرژی را تجربه کنیم.
از چیزهایی که موجب عصبی شدن ما می شوند دوری کنیم و یا اینکه سعی کنیم در مواجهه به آنها، صبور باشیم. تمرین این صبوری ها به همان اوقات سکوت ما باز می گردد. پس بهتر است برای این اوقات سکوت ارزش بیشتری قائل باشیم و سعی کنیم به هر نحوی که ممکن است این اوقات را در زندگی روزمره مان، جا دهیم.
حتی آن دسته از افرادی که در منزل هستند هم، به نوعی از شلوغی ها جدا نیستند. چون آلودگی های صوتی را تجربه می کنند و از همه مهمتر اینکه تلویزیون آنها را رها نمی کند. اما همین عوامل موجب می شود تا افراد بخشی از یک نیاز مهم را فراموش کنند و آن نیاز به گذراندن اوقاتی از زندگی روزمره در سکوت است.
برخی از افراد برای ارضای این نیاز، نیمه شب و نزدیکی های صبح را انتخاب می کنند. مثلا ساعت چهار صبح ممکن است برای برخی از افراد، محبوت ترین زمان باشد. چرا که این زمان، زمانی است که همه جا در سکوت فرو رفته. صدایی از خیابان به گوش نمی رسد، فرزندان در خواب هستند، تلویزیون خاموش است و تلفنی زنگ نمی خورد. به این ترتیب آرامشی دلچسب فراهم است.
سکوت موجب می شود تا هر فردی این فرصت را پیدا کند تا در تنهایی خود فرو رود و به خود بیندیشد. این زمان، فرصت آزادی برای فرد است. فرصتی که کسی از ما چیزی را نمی خواهد و می توان اوقاتی را با حس رهایی سپری کرد.
به نظر می رسد بسیاری از افراد از این بخش از نیازهای درونی خود غافلند و برای هر چیزی وقت گذاری می کنند جز وقتی برای سکوت و آرامش شخصی شان.
باید باور کنید که سکوت، بخشی حیاتی و مهم در زندگی شماست و موجب برقراری تعادل فکری می شود. تنها بودن، برای مدت زمانی مشخص، لحظاتی مفید و مناسب برای تامل داشتن، کار کردن، به علائق شخصی فکر کردن و صرفا از آرامش لذت بردن، احساس جوانی و آسایشی دلچسب را برای انسان به ارمغان می آورد.
اغلب افرادی که با مشکلات و استرس های عصبی مواجه هستند، وقتی لب به سخن باز می کنند به این موضوع اشاره دارند که در جستجوی دقایقی برای سکوت و آرامش هستند
بنابراین این موضوع را فراموش نکنید که سکوت، یک بخش حیاتی در زندگی است. سکوت، فرصتی است برای نظم دهی به تمام هیاهوها، سرو صداها و مشغله های روزمره. سکوت می تواند فرصتی باشد برای دستیابی دوباره به انرژی های از دست رفته و یا تبدیل انرژی های منفی به مثبت.
آنچه مسلم است اینکه اغلب افرادی که در دنیای امروز زندگی می کنند، نیاز مبرمی به تجربه سکوت و آرامش در زندگی روزمره دارند ولی نسبت به این موضوع بی اهمیت هستند و این نیاز را نادیده می گیرند. همین امر موجب خستگی روحی آنها می شود و کسالت را به دنبال دارد. بهتر است همه ما در رابطه با نحوه گذران زندگی مان، قدری تامل داشته باشیم.
به خود احترام بگذاریم و وقتی را برای خود اختصاص دهیم. وقتی که تنها و تنها در اختیار ما باشد تا بتوانیم برای مدت زمانی کوتاه، خودمان را از تمامی دغدغه ها فارغ کنیم. نفس عمیقی بکشیم و از خداوند بخواهیم به ما کمک کند تا روزهایی خوب و سرشار از انرژی را تجربه کنیم.
از چیزهایی که موجب عصبی شدن ما می شوند دوری کنیم و یا اینکه سعی کنیم در مواجهه به آنها، صبور باشیم. تمرین این صبوری ها به همان اوقات سکوت ما باز می گردد. پس بهتر است برای این اوقات سکوت ارزش بیشتری قائل باشیم و سعی کنیم به هر نحوی که ممکن است این اوقات را در زندگی روزمره مان، جا دهیم.