08-09-2014، 23:01
. اونیکه از همه چاقتتر بود، همیشه دروازبان بود
۲. همیشه اونی که صاحب توپ بود ، میگفت کی بازی میکنه کی نه
۳. زیاد قسم میخوردی پنالتی بود ، قسم نمیخوردی پنالــــــتی نبود
۴. بــــازی زمــــانی تموم میشــــد ، وقـــتی همه خســـته میــــشدن
۵. مهم نبود بازی چند چنده ، هرکی گلِ آخــر بازی رو میزد ، برنده بود
۶. داور هم که مترسک
۷. اگه یه موقع توپ گیر نمیومد ، یه جورابی دبِ پلاستیکی چیزی
۸. اگه یارکِشی آخر انتخاب میکـردی، دیگه امیدی واسه زندگی نبود
۹. لحـظه ای که توپ مـیرفت زیر ماشینی که در حال حـرکته، پر استرسترین لحظه زندگی بود
۱۰. وقـــــتی صــــاحب توپ عصــــبانی میشد، بازی تمــــوم میشد
۱۱. دختر همســـایه از کوچه رد میشد، همه رونالدینیو میشدن
۱۲. شلــــوارت، کفشـــت، پیرهـــنت پاره میشد، کـتک شـب رو
۱۳. مسابقه با تیم کوچه بغلی مثل لشکر کـشی هیتلر به لهستان بود
۱۴ یعنی وسط کـویر بازی میذاشتی، یه نفر هِی پیــدا میشـد بگه
گمشید اونورتر بازی کنید!
۱۵ بعضی کوچه ها میرفتی، قانـــونای خــودشونو داشتن: اگه تیــر
دروازه داشتن، ۲ بار بزنی به تیر دروازه، یه گل حسابه!
۱۶٫دیگه کسی واسه گل زدن شوت نمیکرد، همه هدفشون از شــوت
کردن، تیر دروازه بود
۱۷ از اول بازی معلوم میــــکردن وقتی بازی تمــوم شد، کی تیرکارو
جمع میکنه
۱۸ یه جمله استراتیژیک موقعی که با یه نفر دست به یقه میشدی
ولــم کن تـــا ولـــت کنـــم!
۱۹٫ یه نون دست گرفتن وسـط بازی، نقش دوپینگو داشت لامـصب
۲۰٫ تا شما یارکِشی میکنید من توپو دو لایه ش میکنم
۲۱٫ چهار تا آجر پیدا کردن موقع فوتبال مثل این بود تو جنــــگ انبـار
مهمات پیدا کنی!
۲۲٫ استراحت بین دو نیمه، پشـــــــم!
۲۳٫ گلی که لایی مـــیزدی دو امتیاز محسوب میشــد بضی مـواقع!
۲۴٫ وسطای بازی یکی داد میزد، بچــــه ها فـــوتبـــالیستـــــــــــــا!