لعنت به اين دنياى نامرد:|

[ɱɪɾʌʛє]

مهم نیست که از بیرون چطور به نظر می آیم ،

کسانی که درونم را میبینند ،

برایم کافی اند ...

برای آنهایی که از روی ظاهرم قضاوت میکنند ،

حرفی ندارم

همان بیرون بمانند برایشان کافی است .

بزن به سلامتی حرف های دلت که به کسی نگفتی.

بزن به سلامتی اینکه کوه درد بودی و دم نزدی!

بزن به سلامتی تنهاییات ولی تنهایی رو دوست نداشتی..

بزن به سلامتی آرزوهایی که نتونستی لمسشون کنی..

بزن به سلامتی عشقی که طالعش به اسمت نبود،

ولی هنوز دوسش داری..

چرا فکر می کنی چون دختری..

باید همیشه غمگین باشی؟ شکست خورده باشی؟!

یاد بگیر تو کلاس بذاری ! تو ناز کنی !

چرااجازه می دی شادی زندگیتو ازت بگیره ؟!

این اسمش عشق نیست !

خودتو گول نزن !

کسی که عاشق توست ،

هرگز نمی تونه غمتو ببینه !

چه برسه به اینکه خودش عامل غمت باشه !!

دخترونه ناز کن !! دخترونه فکر کن !

دخترونه احساس کن !

دخترونه زندگی کن !

اما بدون غم رو به اشتباه توی فرهنگ دخترونه ی تو جا دادن !

حواست باشه ،

با حسای الکی که این روزا به عشق تعبیر می شه ،

به زندگیت کوچکترین خدشه ای وارد نکنی..

یه حرفایی هست که مث پسوورد..نمیشه عمومیش کرد!

اون یواشکــــــــــی دلت...

فقط بعضـــیا میتونن ازش باخبربشن ،

بعضیا میتونن ببیننش.

هموناکه روحشون با تونزدیـــــکه!!

همونا که هروقت دلت گرفته آرومت میکنن..

همونا که روست داشتنشون حساب دودوتا چهارتا نیست..

همونا که بی ریا وهمدل وعاشق هستن!

اونا رویواشکی دوس دارم ولی خیـــــلی زیــاد..!

گاهی که خیلی غمگین میشومــ ،گریـه نمیکنمــ ...

فقط لبخندی کشـــــدار و تلـــخ!!

به گذر زمان و مختصات مــکان حواله میدهمــ ..

وبی مهــابا پاهایمـ را تکان میدهمــ ...

و خیــــره به دیوار سفید همیـشگی رو به رویمــ میشومــ ..

و پوست لبمــ را میکنمــ تا خون بیایـــد ..

وموهایمــ را دورِانگشتانمــ حلقه میکنمــ..

و کنج اتــاق میشود خلوتگاهمــ ... !!

گـــــاهی که خیـــلی غمگین میشومـــ .. ،

خودمــ رانوازش میکنمــ در اوجِ تنهـــایی ..

و خود را در آغـــــــوشِ خود رهــا میکنمـــ ..

دستانمـــ را لمس میکنمــ تا بدانمــ که هستمــ .. !

فرامــوش نشده امــ ...نمرده امـــ .. !

گاهــی که خیلی غمگین میشومـــ ؛

مدتـــــها خود را در آینه مینگرمــ...

امشــب هم یکــی از همــان گــاهیهاست ...!!

رفیق یعنی کسیکه میتونی بهش تکیه کنی ..

رفیق یعنی کسیکه تو مشکلات کنارته ...

رفیق یعنی کسیکه حرف دلتو از توچشمات بخونه ..

رفیق یعنی کسیکه حتی درشرایطی که از ناراحتی لب به غذا نزده،

برا اینکه تو رو ناراحت نکنه ادعا کنه که حالش خوبِ خویه ..

رفیق یعنی کسی که نزاره اشک تو چشات جمع بشه ..

وقتی هم که کم مونده گریه کنی بگه:

ببین؛اگه گریه کنی لهت میکنم ...

رفیق یعنی کسیکه میتونی دنیا رو باهاش داشته باشی ..

رفیق یعنی اونیکه وقتی تو پیروز میشی دستتو ببره بالا،بگه:این دوسته منه ..

وقتی هم شکست میخوری بیاد بشینه پیشت،

بگه:هی رفیق ناراحت نباش من که باهاتم ..

رفیق یعنی کسیکه وقتی هست آروم باشی و وقتی نیست چیزی توی زندگیت کـم باشه ..

رفیق یعنی کسیکه نتونی دوریشو حتی یه ساعتم تحمل کنی...


رفیق یعنی تنهایی هامو می سپرم دست تو چون شک ندارم می فهمیش ..

رفیق یعنی یه راه دو طرفه٬ یه قدم من یه قدم تو ؛

اما بدون شمارش و حساب و کتاب ..


رفیق یعنی تـــــویی که من از بودنت سربلندم نه سر به زیر و شرمنده ..

رفیق یعنی تـــــُــو !

رفیق یعنی خودِ خودت ...

یعنی تویی که به دور از کیـــنه ها

دشمنـــی ها

بد خـــــواهی ها

همیشــــــه باهـــــامی ...

یادت باشه:"همـــیشه ی همیــــشه دوســـِـــت دارم!! "

آدمیزاد

غــرورَش را خیلـی دوستــــ دارد..

اگـر داشتــه بـاشــد..

آن را از او نگیـــریــد..

حتــّی بـه امانتـــ نبــریـــد ..

ضــربــه ای هــم نَـزَنـیــدش ..

چــه رسـَـد به شـکسـتـَـن یـا لـِـه کــردن!

آدمـــی غـرورش را خیلـی زیــاد شـایــد ،

بیـشتـَـر از تــمـام داشـتـه هـایـش دوستـــ مـیدارد !!

حـالـا ببیــن اگــر خــودش، غــرورش را بــه خـاطــر ِ تـــو،

نـادیـده بگیــرد :

" چـه قــدر دوستتــــ دارد!!؟ "