15-08-2014، 13:29
شورای وزیران ایران در کابینه هویدا دربرگیرنده 28 نفر بود، ولی یک هیات تصمیمگیری موثر را تشکیل نمیداد. چون شاه نمیخواست که نحوه عملکرد آن این گونه باشد. وظیفه اصلی کابینه هماهنگ ساختن نحوه اجراء موثر تصمیمات شاه توسط دولت است، کابینه هویدا اجرا کننده سیاستها بوده، نه تهیه کننده فرمولهای سیاسی. اعضاء کابینه خود را بیشتر درگیر مشارکت درتصمیمگیریهای نهادهایی چون شورای عالی اقتصادی میکردند.
در طول مدت صدارت امیرعباس هویدا، کابینههای متعددی تشکیل شد. هویدا که با ترور حسنعلی منصور، تکیه بر مسند دوست صمیمی خود زده بود، ابتدا با همان کابینه مشغول کار شد و در مدت 13 سال صدارت خود 24 مرتبه کابینه را ترمیم و جای وزرایش را عوض کرد. توسط امیرعباس هویدا 50 نفر به مقام وزارت رسیدند، اولین ترمیم کابینه وی در بهار 1344 صورت پذیرفت که جمشید آموزگار رقیب جدی هویدا به مقام وزارت دارایی و دکتر شاهقلی نیز در رأس وزارت بهداری منصوب شدند. 1
اگرچه در ادوار مختلف هویدا در تغییر کابینهها دخالت میکرد ولی نمیتوان نقش شاه و فرح و خواهران وی را در انتخاب وزراء و معاونان و مشاوران بیتاثیر دانست. از جمله وزرایی که شاه شخصاً انتخاب و اعمال نفوذ میکرد وزرای امور خارجه و جنگ بودند که مستقیماً با شاه در ارتباط بوده و گزارش خود را میدادند. همچنین شاه در تعیین ریاست ساواک، مدیرعامل سازمان هواپیمایی کشوری و سرپرست سازمان تربیت بدنی نیز دخالت داشت. 2 اشرف پهلوی هم با توصیهها و فشارها افراد باند خود را به کابینه تحمیل میکرد. از جمله این افراد میتوان عبدالرضا انصاری را نام برد که از برکشیدگان اشرف و در شمار عناصری بود که با خواست و توصیه اشرف در مقام وزارت کشور وارد کابینه هویدا شد.
در واقع کابینه هویدا کاملاً با انتخاب خود وی همراه نبود بلکه عناصر متعددی در انتخاب دخیل بودند و حتی کسانی از اعضای کابینه از عناصر خارجی خط میگرفتهاند و یا وابسته به بعضی سازمانهای اطلاعاتی بودند. طوری که وقتی امیرعباس هویدا در آذرماه 1347، کابینه خود را ترمیم کرد در این تغییرات افرادی جابجا و یا به کابینه وارد شدند که به عامل سازمان سیا در ایران شهرت داشتند. مثل: منوچهر گودرزی و حسین کاظم زاده، عبدالمجید مجیدی و منوچهر پرتو که هر دو تحصیل کرده آمریکا بودند و عطاءالله خسروانی که ارتباط پنهانی او با آمریکاییها ـ به سودای نخست وزیری ـ باعث شد تا امیرعباس هویدا، با طرحی زیرکانه ـ دعوای ساختگی نیک پی با او ـ وی را از کابینه و حزب ایران نوین خارج و خانه نشین نماید.
وجود چهرههایی از بهائیان در کابینههای هویدا نیز نشانگر نقش فعال این فرقه در جریانات سیاسی کشور میباشد از آنجایی که هویدا مسلک بهائیت را داشت وجود این افراد در کابینه وی چندان عجیب به نظر نمیرسید
این ترمیم که در همه محافل و در بین طبقات مختلف، به تامین نظر دیپلماسی آمریکا، تعبیر شد، تحلیلی به شرح زیر داشت:
«آقای هویدا که عامل عقد قرارداد ذوب آهن با روسیه شوروی میباشد، برای اینکه در مسافرت خود به آمریکا، در آن کشور مورد انتقاد قرار نگیرد، قبل از آغاز این مسافرت، عدهای از مهرههای طرفدار سیاست آمریکا را در رأس دستگاههای مهم اقتصادی قرار داد تا آمریکاییها اطمینان حاصل کنند برنامه چهارم ایران، جدا از نفوذ شوروی وارد مرحله عملی میگردد و از این لحظه لطمهای به منافع اقتصادی آمریکا در ایران، وارد نمیسازد.» 3
وجود چهرههایی از بهائیان در کابینههای هویدا نیز نشانگر نقش فعال این فرقه در جریانات سیاسی کشور میباشد از آنجایی که هویدا مسلک بهائیت را داشت وجود این افراد در کابینه وی چندان عجیب به نظر نمیرسید. از جمله وزرائی که بهائی بودند میتوان به وزیر جنگ «سپهبد صنیعی»، وزیر کشاورزی و آب و برق «منصور روحانی»، وزیر آموزش وپرورش «فرخ رو پارسای»، وزیر بهداری «منوچهر شاهقلی»، وزیر امور خارجه «عباس آرام»، و وزیر بازرگانی «منوچهر تسلیمی» اشاره کرد. 4
هویدا با تغییر وزراء و یا تشکیل وزارتخانه جدید سعی در کاهش قدرت و وظایف وزرا داشت. او در زمانصدارتش چندین وزارتخانه تاسیس کرد. ازجمله آن وزارتخانهها، وزارت فرهنگ و هنر بود که بعدها نیز با تجزیه این وزارتخانه به دو وزارت علوم و آموزش عالی و وزارت آموزش و پرورش، وظایف فرهنگ و هنر سابق را منفک ساخت. سازمان اصلاحات ارضی تبدیل به وزارت تعاون و امور روستاها گردید و از وزارت کشاورزی جدا گردید. هویدا به منظور کاهش و کم کردن حوزه اختیارات وزارت دارایی که سرپرستی آن را آموزگار به عهده داشت اقدام به تاسیس وزارت کشاورزی نمود، و سازمانهای مختلفی از وزارت دارایی منتزع گردید. همچنین با ادغام دو وزارتخانه اقتصاد و دارایی، وزارتخانه جدیدی به نام امور اقتصادی و دارایی متولد شد.
با توجه به اینکه تعدادی از وزیران به هویدا تحمیل میشدند و یا اینکه به خاطر مصالح دول خارجی در رأس وزارتخانه قرار میگرفتند و یا چند وزیر رقیب هویدا بودند، اما با این وجود، تعدادی هم از دوستان و اطرافیان خود هویدا بودند که باقی مانده اعضاء گروه مترقی و دیگر افرادی بودند که بعداً به هویدا نزدیک شدند. از جمله این افراد میتوان موارد زیر را نام برد: دکتر منوچهر شاهقلی "وزیر بهداری"، دکتر فرهنگ مهر "معاون نخست وزیر"، غلامرضا نیک پی "وزیر مشاور"، فتح الله ستوده "وزیر پست و تلگراف"، منصور روحانی "وزیر آب و برق"، جواد منصور "وزیر مشاور"، فرها نیکخواه "وزیر مشاور"، محمود کشفیان "وزیر مشاور"، و ... .
هویدا با تغییر وزراء و یا تشکیل وزارتخانه جدید سعی در کاهش قدرت و وظایف وزرا داشت. او در زمانصدارتش چندین وزارتخانه تاسیس کرد
در دولت هویدا همواره کسانی بودند که بالقوه رقیب و یا مخالف هویدا به حساب میآمدند. در میان این رقبا، جمشید آموزگار و هوشنگ انصاری از جایگاهی ویژه برخوردار بودند. اولی تکنوکراتی کارکشته و تلخکام بود. از اوایل سال1344 در مذاکرات نفت نقشی فعال پیدا کرده بود و مستقیماً به شاه گزارش میداد. دومی سرمایهداری جنجالی بود. ثروتی فراوان به هم زده بود و در چند پست مهم، از جمله وزارت دارایی، مصدر کار شد. واپسین مقام او مدیرعامل شرکت نفت بود. 5
این دو نفر نخستین وزرایی بودند که بیاعتنا به مسئولیت نخست وزیر و نقش مسئولیت مشترک وزرا مستقیماً به نزد شاه میرفتند و گزارشهای خویش را ارائه مینمودند؛ که متاسفانه سهل انگاری شخص نخست وزیر درباره رفتار آن دو به اصطلاح سوپر وزیر سایر وزرا را هم وادار به چنان اقدامی مینمود، یعنی ویروس قدرت طلبی از راه ناصحیح به سایرین هم سرایت کرد و موجب شد تا هر یک از وزرا به محض آنکه فرصتی مییافت گزارش ویژهای را بهانه قرار میداد و خود را به دربار میرساند و پس از آنکه نظر موافق پادشاه را به گزارشش جلب مینمود، فرمان یا دستوری را که لازم بود مستقیماً دریافت میکرد و آن وقت برای آن که موقعیتش را به رخ سایرین بکشد قضیه را در نشست هیات دولت طرح میکرد و پس از خواندن گزارشش نظریه پادشاه را نیز اعلام مینمود که با چنین وضعی دیگر مطرح شدن مسئله از هیات دولت به عنوان یک امر جدی و قابل بررسی به کلی منتفی میگردید، زیرا هیچ یک از وزرا یا کارشناسان قدرت و جرأت نمییافتند که با چنان طرحی مخالفت کنند و یا نظری ولو با عنوان کارشناس خلاف دستور پادشاه بیان نمایند، زیرا در آن سالها تجربه نشان داده بود که سخن گفتن برخلاف نظر و عقیده پادشاه چه عواقبی در پی دارد که حداقل مجازاتش خانه نشینی بود.
هویدا با ظرافت ونرمش خاصی با جمشید آموزگار وهوشنگانصاری برخورد میکرد. در جلسات هیات دولت مقام و احترامی ویژه برای این دو نفر قایل میشد در ظاهر روابط این سه نفر البته دوستانه مینمود، اما ناظران مطلع میگفتند پشت پرده جنگ و گریزی دایمی میانشان جریان دارد. میگفتند هویدا با درایت و تیزهوشی تمام برآمدن آموزگار و انصاری را سد میکند. البته گرچه روابط این سه نفر پر از تنش بود، اما رابطه هویدا با اردشیر زاهدی حتی بیش از مناسباتش با این دو وزیر ویژه پر پیچ و خم و پیچیده و پر از برخوردهای تند بود.
در دی ماه 1345 در کابینه هویدا ترمیم دیگری انجام شد و اردشیر زاهدی به عنوان وزیر امور خارجه، وارد کابینه شد. ورود زاهدی شاید بدون موافقیت قبلی و اراده هویدا و بنا به خواست شاه انجام شد. زاهدی که هویدا را در مشاغل پایین دیده بود و چندان اعتنایی به او نمیکرد و در غیاب او از وی بد میگفت، جزو باند هویدا نبود بلکه خود را تافته جدا بافته و از نزدیکان شاه میدانست و چون مدتی داماد شاه (شوهر شهناز) بود ـ از او صاحب دختری به نام مهناز شده بود، که شاه پدربزرگ آن دختر بود ـ برای خود حق آب و گل قائل بود و در چند مورد کارش با هویدا به مشاجره و مناقشه انجامید. 6
او وزارت امور خارجه را از حوزه نفوذ هویدا خارج ساخته و بدین صورت بود که هویدا حضور زاهدی و باند او را که چندان هم خوشنام نبودند مثل پرویز خوانساری در کلوپ اختصاصی هزار فامیل روا نمیداشت و گرچه اردشیر زاهدی بسیاری از خویشاوندان و وابستگان او را در مقامات مهم سفیر و وزیر مختار تحمل میکرد، اما اساساً هویدا میل نداشت اردشیر زاهدی بر آن سفره چرب و نرم توزیع پست و مقام تکیه زند.
هویدا زیرکتر از آن بود که فردی مانند اردشیر زاهدی بتواند او را از صحنه خارج نماید. بلکه عکس این قضیه اتفاق افتاد و هویدا با ترفندهای خاص خود، بالاخره موفق شد، او را از وزارت امور خارجه برکنار و از ایران دور نماید. این اتفاق که با حوصله هویدا همراه بود، در شهریور 1350 عملی شد و پس از چندی، زاهدی به سفارت ایران در واشنگتن منصوب شد. به هر حال، چندگانگی کانونهای قدرت، به گونهای بود که در هیچ یک از ارکان حکومت ثبات پایدار وجود نداشت و به طور طبیعی این عدم ثبات در قوه مجریه از گستردگی بالاتری برخوردار بود.