14-08-2014، 14:27
حاج عبدالمهدی برای همه احترام قائل بود بخصوص برای پدر و مادرش. هروقت به خانه پدری ایشان می رفتیم، دست پدر و مادرش را می بوسید و از موقع ورود به خانه تا داخل منزل به خودش اجازه نمی داد كه جلوتر از مادر یا پدرش حركت كند. تا آن ها نمی نشستند به خود اجازه نشستن نمی داد. خدا می داند او چقدر آگاه و محترم بود.
تا آنجا كه به یاد دارم هیچ وقت ندیدم ایشان كنار سفره ای كه پدر و مادرش نشسته اند؛ دستش را زودتر از آن ها به سفره برده باشد.
شب هایی كه در منزل پدر حاجی میهمان بودیم، بنابر شرایط شغلی، پدرش دیرتر به خانه می آمد. اما حاج مهدی را می دیدم كه همین طور نشسته است. می گفتم چرا نمی خوابی؟
می گفت: می ترسم پدرم بیاید و در حالت درازكش خواب باشم، آن وقت جواب این بی احترامی را چه طور بدهم. بعد صبر می كرد و وقتی پدرش می آمد چراغ را خاموش می كرد، ایشان هم می رفت بخوابد.
صبح هم قبل از همه بیدار می شد به نماز می ایستاد.
راوی: همسر شهید
عبدالمهدی مغفوری در روز پنجم دیماه سال 1365 و در «عملیات كربلای 4» به شهادت رسید.