12-08-2014، 12:28
خسته ام..خسته از این رابطه ها...از این رابطه ها که حول یه محور میچرخه..!واسه پسر فقط نیااااااااااااز..واسه دختر فقط آرامش..!هه..خنده داره..آرامش..!
خسته ام...خیلی خسته...خسته از اینکه واسه فرار از تنهاییییییی باید به یکی مثه تو پناه ببرم...
تویی که بودی...نبودی...نیستی...وقتیم هستی..میشی نیاااااز...بدم میاد از خودم...از تو...دوس دارم اینو با همه وجود فرررییاااااااااد بزنم...
نخواستیم...
نیاز...نیاز...نیاز...
آدمش نبودم...
نیاز...نیاز..نیااااااااااااااااااااااااااااااااااااااز
____________________________
چ فرقی میکند؟بهشت یا جهنم؟شاد یا غمگین؟!؟
من نوشت:سلام مرد من!خوبے؟دنیای بی من چطور میگذره؟
من؟؟من خوب نیستم..ولی از بد بهترم.عزیزم ی خبر خوب..
امشب با اشکام مهمونی گرفتم...ولی باز تو نبودی...
با یکم تاخیر برات تولد گرفتم..گله نکن عشقم تولدت یادم بود..
اما همش منتظر بودم تا خودت بیایی با هم تولد 28سالگی جشن بگیریم...
ولی خب...چاره ای نیست..من امروز مرگتو باور مردم
2سال کم نیست خودمو گول زدن..بالاخره تونستم بیام
سر خاک تو..سخت بود
اما اومدم
همش میگن خاک سردی میاره اما من دستمو ک روی سنگ قبر
تو ک گذاشتم کل وجودم گرم شد...
لعنت ب جاده ها..از جاده های حسود متنفرم..اما نه تو خودت خواستی جاده
گناهی نداشت..تو خودت خواستی
حالا بیخیال منتظرم باش عشق من..میدونی ک چقد دوست دارم
چکامه:هنوزم گلاتو دارم اما سرد و بی روح شدن..عین چشمای من