01-08-2014، 18:09
آزادی سیاسی که پس از انقلاب اسلامی در سال 1357 پدید آمد به گروه ها واحزاب سیاسی، اعم از چپ و راست فرصت سازمان دهی داد. یک از این گروه که فعالیت های آن قبل از انقلاب غیر قانونی بود و بعد از انقلاب مجال حضور پیدا کرد، حزب توده ایران بود. بدین لحاظ بطور مختصر جهت آشنایی نسل جوان با مواضع این گروه و صف بندی آن در مقابل انقلاب نکاتی را بیان می داریم.
انقلاب اسلامی در ایران فرصت مناسبی را برای حزب ماکسیستی توده فراهم آورد تا این حزب بتواند برای نخستین بار بعد از سال 1332، به سازماندهی علنی بپردازد. در دوران بعد از انقلاب، طراح اصلی استراتژی حزب،نورالدین کیانوری(1378- 1294) بود که در سال 1357 وارث حزبی شده بود که پایگاه اجتماعی در داخل ایران نداشت و تأثیرش در انقلاب اگر نه هیچ اما چندان قابل توجه نبود. در میان بخش وسیعی از مردم بویژه روشنفکران انقلابی،چهره ای منفی داشت و به عنوان ابزار سیاست شوروی در ایران شهرت یافته بود. رهبری جدید حزب دست به یک رشته اصلاحات زد.پلنوم شانزدهم که آخرین گرد همایی رهبری حزب در خارج از کشور بود، در بهمن 1357 درست پس از پیروزی انقلاب برگزار شد و استراتژی جدیدی را مطرح ساخت. بنا بر اسناد این پلنوم،حزب پشتیبانی خود را از رهبری آیت الله خمینی اعلام و بر ارتباط نزدیک حزب توده واتحاد شوروی تأکید کرد و تشکیل جبهه متحد خلق را برای مقابله با تهدید های امپریالیسم نسبت به انقلاب پیشنهاد کرد. در ادامه حزب توده به تجدید سازمان رهبری و تشکیلات خود در داخل ایران در دو بخش علنی و مخفی پرداخت.(1)
به گفته کیانوری حزب فعالیتهای خود را در ایران با گشایش دفتر مرکزی و دعوت از اعضای قدیمی برای پیوند مجدد آغاز کرد و در همان حال بخشی از امکانات حزب مخفی باقی ماند که شامل بخش اعظم انبار اسلحه حزب و امکانات چاپ مخفی بود
به گفته کیانوری حزب فعالیتهای خود را در ایران با گشایش دفتر مرکزی و دعوت از اعضای قدیمی برای پیوند مجدد آغاز کرد و در همان حال بخشی از امکانات حزب مخفی باقی ماند که شامل بخش اعظم انبار اسلحه حزب و امکانات چاپ مخفی بود.(2)
حزب توده همچنین به عضو گیری از میان نیروهای مسلح پرداخت. دشوارترین وظیفه حزب بازسازی وجهه و پایگاه اجتماعی آن بود و حزب برای این منظور استراتژی دوگانه ای در پیش گرفت. نخست،تلاش فشرده ای به منظور جعل تاریخ حزب آغاز شد.کتابها و مقاله هایی به منظور اعاده حیثیت از حزب در رخدادهای تاریخی مهمی چون کودتای28 مرداد، سازش و مدارای حزب با رژیم شاه و مناسباتش با اتحاد شوروی منتشر شد. این تلاش نسل جوانتری را نشانه گرفته بود که از طرف مخالفان،چه اسلامگرا و چه مارکسیست روایتهای متضادی را می شنیدند. دوم،حزب برای جبرانِ نداشتن یک پایگاه توده ای به جذب نیرو از سازمانهای دیگر از طریق افشا و یا بهره برداری از شکافها و انشعابهای آنها متوسل شد.(3)
فعالیت حزب توده ایران پس از انقلاب بر پایه استراتژی ایفای نقش «اپوزیسیون وفادار و قانونی» جمهوری اسلامی قرار داشت، در عین حال مناسبات نزدیکتر جمهوری اسلامی و اتحاد شوروی را ترویج می کرد.
حزب در مقابل انتقاد ها و حتی اتهامات پی در پی گروههای چپگرا در مورد موضع جانبداری از حکومت جمهوری اسلامی این گونه استدلال می کرد که مواضع ضد امپریالیستی و همچنین جهت گیریهای ضد سرمایه داری و مستضعف گرایانه رهبران جمهوری اسلامی قابل حمایت هستند وحمایت حزب از جناحهای چپ گرای حزب جمهوری، به تقویت جهت گیریهای ضد امپریالیستی و ضد سرمایه داری حکومت کمک خواهد کرد. حزب وقوع یک انقلاب توده ای را قبول داشت ومیان رهبران و کارگزاران حکومت جدید قائل به تفکیک بود. برخی را دارای گرایشهای دموکراتیک و ضد امپریالیستی می دانست و از آنها با عنوان دمکراتها و انقلابی نام می برد که آیت الله خمینی و پیروان او در این گروه جای داده می شدند.در مقابل برخی دیگر از جریانهای سیاسی موجود در حاکمیت،از جمله گردانندگان دولت موقت را در رده لیبرال ها و سازشکاران قرار می داد. به همین دلیل نیز حزب توده در ماههای اولیه انقلاب از تشدید اختلاف میان این دو جریان در درون حاکمیت استقبال می کرد. با اشغال سفارت امریکا در پاییز 58، حزب توده مواضع حمایت بیشتری نسبت به حاکمیت جدید پیدا کرد.(4)
استراتژی حزب توده در جانبداری جناح خاصی از اسلامگرایان بر پایه نظریه راه رشد غیر سرمایه داری بود. نظریه پردازان حزب کمونیست اتحاد شوروی این نظریه را ابداع کرده و مدعی بودند که در اندیشه لنین ریشه دارد. به موجب این نظریه، کشور های در حال توسعه با رهبری انقلابی عناصر غیر کمونیست به شرط همکاری نزدیک با شوروی می توانند سرمایه داری را دور بزنند و یا آن را بشدت محدود کنند و سرانجام به سوی سوسیالیسم گذر نمایند.
فعالیت حزب توده ایران پس از انقلاب بر پایه استراتژی ایفای نقش «اپوزیسیون وفادار و قانونی» جمهوری اسلامی قرار داشت، در عین حال مناسبات نزدیکتر جمهوری اسلامی و اتحاد شوروی را ترویج می کرد
نظریه راه رشد غیر سرمایه داری را شورویها فعالانه ترویج می کردند و حزب توده از پیش از انقلاب سرسختانه به آن اعتقاد داشت.اما پس ازانقلاب حزب فرصت یافت آن را در ایران به عمل در آورد که بر اساس آن، حزب توده به حمایت از جناح رادیکال جمهوری اسلامی پرداخت تا بتواند با کمک شوروی انقلاب را به سمت راه رشد غیر سرمایه داری برانند.
بر این اساس، حزب بین سالهای60-1357 عموماً از مکتبیها در برابر لیبرال های اسلامی جانبداری می کرد وخواستار تقویت نهادهای تحت کنترل این گروه می شد. مثلاً از جمهوری اسلامی می خواست پاسداران انقلاب را برای دفاع از انقلاب به سلاح های سنگین مجهز کند و حزب از طریق اعضای خود در ارتش به جمهوری اسلامی برای جلوگیری از کودتای سلطنت طلبان در خرداد 1359 که کودتای نوژه خوانده می شود،کمک کرد.(5) از آن گذشته ،حزب از تلاش های جنگی جمهوری اسلامی علیه متجاوزان عراقی حمایت و در پیشبرد مصالحه در منازعات قومی داخلی، نقش میانجی را ایفا می کرد و طی همین دوره، حزب به یک جنگ ایدئولوژیک آشکار و پر خاشجویانه علیه گروههای مائوئیستی دست زد و با عامل امپریالیسم و سیا خواندن آنها کوشید منزویشان سازد. پس از خرداد 1360(و اعلام جنگ مسلحانه گروههای مارکسیستی علیه نظام اسلامی)، حزب جانب حکومت را گرفت و معارضان جمهوری اسلامی را جبهه متحد ضد انقلاب نامید.
حزب توده تلاش می کرد در ارگانها و نهادهای حکومتی و در احزاب و گروههای سیاسی چه اسلامی و چه لیبرال و سلطنت طلب و چپ گرا نفوذ کند. هدف حزب از این فعالیتهای نفوذی عبارت بود از : کسب اطلاعات از فعل و انفعالات و جناح بندیهای درونی این گروهها، به دست آوردن اسناد داخلی آنها، القای نظریات حزب در داخل این گروهها،تلاش برای سمت دهی مواضع عقیدتی و سیاسی آنها در جهت مورد نظر و مطلوب حزب، کسب اطلاعات برای شوروی و در عین حال با ارائه برخی از این اطلاعات به مقامات جمهوری اسلامی(مانند کودتای نوژه) سعی می کرد تا حسن نیت و همکاری خود را به مقامات جمهوری اسلامی نشان دهد و از این طریق زمینه نزدیک شدن به آنها را فراهم آورد.(6)
به نظر می رسد که رهبران حزب توده که تجربیات چندین دوره فعالیت و شکست خود را از سال 1320 به بعد با خود به بعد از انقلاب منتقل کرده بودند، می کوشیدن با توسل به یک استراتژی سیاسی ملاحظه کارانه ضمن حفظ موجودیت حزب خود،جهت گیریهای مورد نظر خود را در حکومت جدید تقویت کنند. اما توفیق آنها در این استراتژی دوامی نیاورد و حزب که وارث یک بد نامی سیاسی 37 ساله سیاسی نظیر دنباله روی از شوروی و دارای عقاید الحادی بوده سرانجام به جرم جاسوسی برای شوروی مورد تهاجم سراسری نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی قرار گرفت و غیر قانونی اعلام شد. رهبران آن در زندان ضمن اقرار به جاسوسی به اشتباهات خود در صفحه تلویزیون اعتراف کردند و احسان طبری تئوریسین این حزب تو به نامه ای تحت عنوان کژراهه را نگاشت.(7)
رهبران حزب در این اظهارات ضمن اعتراف به همکاریهای پنهانی خود با شوروی و ارسال اطلاعات محرمانه از تلاشهای خود برای نفوذ در ارکان مختلف حکومت سخن گفتند. بازداشتهای حزب توده نشان داد که این حزب یکبار دیگر توانسته بود هوادارانی در میان نیروهای مسلح بیابد. چنان که تعدادی از افسران که ناخدا بهرام افضلی فرمانده نیروی دریایی در میانشان شاخص بود، دستگیر شدند.
در نهایت پس از سال 62 و با دستگیری رهبران حزب در حین فرار از کشور، حزب توده دیگر در داخل کشور موجودیت سیاسی فعالی نداشت.