26-07-2014، 17:47
خدایاازهمه گله دارم...
[size][/size]
به بزرگیت قسم ازمردمان این زمانه نخواهم گذشت
[size][/size]
خدایاتوکه بهترازمن ازنامردی هایشان خبرداری
[size][/size]
بگذارنگویم که درحقم چه کردندکه اگربغضم بترکدباران درمقابلش کم می آورد
[size][/size]
چشم بازهم بخاطرتوفقط بخاطرتو...صبرمیکنم
[size][/size]
راستی خدابی خیال...بخشیدمشان
[size][/size]
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
خدایامیگویند...رمضان ماه مهمانی توست...!
سوالی پیش آمد...من هم دعوتم؟؟؟
خدایانکندتوهمانندبندهایت به من روی خوش نشان نمیدهی؟؟؟
نه...نه این دورازبزرگی توست
خدایامن رمضان راهمانندمحرم ارباب دوستدارم
خدایادراین ماه دستانم رامحکمتربگیر
که...مبادادردلم گناه جای تورابگیرد...
[size]خدایامیگویند...رمضان ماه مهمانی توست...!
سوالی پیش آمد...من هم دعوتم؟؟؟
خدایانکندتوهمانندبندهایت به من روی خوش نشان نمیدهی؟؟؟
نه...نه این دورازبزرگی توست
خدایامن رمضان راهمانندمحرم ارباب دوستدارم
خدایادراین ماه دستانم رامحکمتربگیر
که...مبادادردلم گناه جای تورابگیرد...
[/size]
خدایت راصدابزن...
باخودت فکرکن چه مقدارباخدافاصله داری همان راه رابادلت به سمتش برو
هیچ ترسیم نداشته باش که مباداخداهم مانندبندهایش تنهایت بگذارد!!!
این خدابه پای عشقش میماندحتی اگرتوپاپس بکشی
اومعشوقی ست که دوستداردبارهاصدایش بزنی
دیرنشده چشمان مهربانت راببندوصدایش بزن
اوهمه جاهست
رفیق خوبی ست.!!!
بالشتم رامی گویم...!
شبهاوقتی می خوابم بعدازخدافقط بالشتم حرفهایم رامی فهمد
بیچاره چیزی نمی گویدزیربارش اشکهایم خیس می شود
رفیق خوبی ست تحمل وصبرش زیاداست اومثل آدمهاازمن خسته نشده.!!!
مثل آنهانیست که تنهایم بگذاردبابدی هایم هم می سازد
می بینیدآدمهاجای شماراهمین بالشتم گرفته...
[size]
[/size]
دلکم چرااینگونه ای؟؟؟
[size][size][/size][/size]
توام خسته ای!
[size][size][/size][/size]
غمگینی!
[size][size][/size][/size]
بغض کرده ای!
[size][size][/size][/size]
توام هوای گریه داری!
[size][size][/size][/size]
غم هایت رابردوش من بگذارعیبی نداردمن بجای توام گریه میکنم
[size][size][/size][/size]
بچه خوبی باش بیادرآغوشم می خواهم چیزی به توبگویم
[size][size][/size][/size]
آن بالارانگاه کن خدارامی بینی اوهیچ وقت تنهایت نمیگذارد
[size][size][/size][/size]
بابدی هایت میسازداوهمیشه باتوهست
[size][size][/size][/size]
دیگرنبینم غصه بخوری الهی که من بقربانت شوم
[size][/size]
[size]
[/size]
راستش رابخوای تنهایم...تنهای تنها!!!
[size][size][/size][/size]
ولی هیچ وقت دلیل تنهاییم رانپرسید..!
[size][size][/size][/size]
یک باربه کسی گفتم...! نقطه ضعفم رافهمیدهمیشه آزارم میداد
[size][size][/size][/size]
کاری به کارم نداشته باشیدبگذاریدهمینگونه بمانم
[size][size][/size][/size]
بگذاریدسهم من ازدنیاهمین بغض باشد
[size][size][/size][/size]
آهای مردم بدانیدازشمافقط همین بغض به من رسیده
[size][/size]
چه حس نازیه...!!!؟؟؟
یکیوداشته باشی که همیشه...دوستداشته باشه!
یکیوداشته باشی که همیشه...باهات باشه!
یکیوداشته باشی که همیشه...نگات کنه!
یکیوداشته باشی که همیشه...صداتوبشنوه!
یکیوداشته باشی که همیشه..آرومت کنه!
یکیوداشته باشی که همیشه...غم توبجون بخره!
یکیوداشته باشی که همیشه...به حرف دلت گوش بده!
یکیوداشته باشی که...هیچ وقت بهت خیانت نکنه!
من این نفرودارم همتونم میشناسیدش...خدارومیگم...
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
آهای دنیاباتوام...!!!؟؟؟
خسته نشدی که اینقدرآزارم میدهی؟؟؟سنگ جلوی پایم
می اندازی...؟؟؟!!!
دیدی دنیاتنبیهم کردی بکارنکرده...مگرکم آوردم!
اشکم رادرآوردی... مگرتسلیمت شدم!
کاری کردی که رفیقم درحقم نامری کند...مگربه توالتماس کردم!
کافی ست دیگر
آن خدایی که میبینی آن بالاست
اوبه من صبرداده اوهیچ وقت رهایم نمیکند
دست من دردستهایش گره خورده...:)
خدایاچرااینگونه شده ام...؟؟؟!!!
مادرم برسرم فریادمیزنداما...گوش هایم کرنمیشود!!!
خواهرنم بربدنم دست می کشنداما...هیچ احساس نمیکنم!!!
برادرم درگوشه ای نشسته وبه من خیره شده اما...نمیدانم چکنم!!!
پدرم سرش راپایین انداخته اما...نمیتوانم چیزی به اوبگویم!!!
خدایامن طاقت اشکهایشان راندارم
خدایاببین مادرم چه میگوید...من...من... من مرده ام
نکه ترسیده باشم نه خیلی وقت بودمنتظرش بود
دوباره منوتوهستیم خدافقط منوتو
خواهشی دارم خدا
به خانواده ام بگووقتی مرابه خاک سپردند برایم سنگ قبرنگذارند
آنهاکه دردنیاقدرم رانمی دانستند دیگرلازم نیست بعدازمرگم بدانن[sub]د[/sub]
[sub]خدایابه مادرهم بگوتورابه خدابرایم گریه نکن[/sub]
[sub]به اوبگوفرشته جایش خوب است وبه اوبگو...[/sub]
[sub]آرزو ی فرشته همین بود...![/sub]
گناه کرده ای....؟؟؟
چه شده حال پشیمانی ؟؟؟ازخداخجالت میکشی؟؟؟
عیبی ندارد...حال کوله بارگناهت راکناربگذاروفقط باخودامیدبیاور
این خداخدای مهربانی ست می بخشد
فقط کافی ست صدایش کنی همان اول جوابت رامیدهد
به اوبگوپشیمانی بگوخدایاجوانی کردم
این راهم بگوخدایامنکه جزتوکسی راندارم
مراببخش.
.
.
.
فدای خدایم شوم
که اگرگناهی کنم فاصله قهرش فقط بین دواذان است
خودش دوباره صدایم میکند...
ازوقتی خداراشناختم دیگرتنهانیستم...!!!؟؟؟
راستش رابخواهی بدبودم بد...
نمی دانم چه شدبه یک باره زندگیم دگرگون شد خدارایافتم...!
دیگرخیالم راحت است اومثل بقیه تنهایم نمیگذارد
وقتی دلتنگش میشوم کافی ست صدایش کنم...!
وقتی غمگین بودم بارهاباچشمان خودم دیدم بلندم کرد
بلندم کردوگفت:تامراداری مباداغم به دلت راه دهی...
آهای مردم بدانید...خدابامن است...دیگرغمی ندارم...
اوجای شماراهم پرکرده...!!!
دلم باران می خواهد...!
وکمی قدم زدن به زیرش...
نه خدایاجنس مخالف نمی خواهم که دستش دردستانم باشد
من فقط تورامی خواهم ...فقط تو
می دانی خداکمی بغض درگلویم پنهان کردم می خواهم
برای تواشکارش کنم
فقط خواهش میکنم خدایانصیحتم نکن مثل همیشه آرامم کن
خجالت میکشم بگویم...امابازهمان بهانه های الکی ست...!
میدانی چراخدا؟؟؟چون جزتوکسی حوصله شنیدن حرفهایم
راندارد...!
این هوای لعنتی هم می بینه مایه نفریم
هی دونفرمیشه...!
................
دنیاروچه دیدی
شایدروزی توهم عزیزشدی...دلکم!
یوسف راهم قبل ازعزیزشدن فروختن...!