17-07-2014، 7:22
تاچه حد از خودمان تعریف کنیم؟
وقتی فردی از شما تعریف میکند چه واکنشی نشان میدهید؟ اگر خودتان را به خوبی بشناسید و اعتماد به نفس بالایی داشته باشید، محترمانه تشکر میکنید و تواناییهایتان را کوچک و محقر نشان نمیدهید. شاید هم در یک مصاحبه شغلی خودتان پیش دستی کنید و از تواناییها و سابقه کاریتان به درستی حرف بزنید.
در واقع در زندگی هر یک از ما موقعیتهایی پیش میآید که لازم است تواضع و فروتنی را کنار بگذاریم و با اعتماد به نفس کافی در مورد خودمان حرف بزنیم. اگر در این زمینه ضعف دارید همین جا فرصت خوبی است تا برای رفع این مشکل تلاش کنید.
چه افرادی از خودشان تعریف نمیکنند؟
برخی از افراد بازداریشان زیاد است؛ یعنی نمیتوانند عواطف مثبتشان را بیان کنند و از تواناییهایشان حرف نمیزنند. این افراد برای اینکه احساس خوبی داشته باشند، خودشان را کوچک جلوه میدهند. آنها با این ویژگی ذاتی متولد شدهاند و همین بازداری بالا سبب شده که شکننده باشند، زود اشک بریزند و ناکامیهایی را تجربه کنند. البته این احتمال وجود دارد که به دلیل اتفاقات دوران کودکی یا در اثر تربیت والدین، این ویژگی را کسب کرده باشند.
علاوه بر این چنین افرادی یاد گرفتهاند که برای کاهش استرس و کسب آرامش بیشتر از بیان و ابراز وجود خودشان خودداری کنند تا امنیتشان بالا برود. گاهی اوقات هم با انجام کارهای مختلف برای دیگران، این امنیت را بهدست میآورند.
نوشتن ویژگی های مثبت و منفی
اگر دچار چنین مشکلی هستید، یکی از اولین قدمها برای از بین بردن مشکلتان این است که ویژگیهای مثبت و منفی خودتان و دیگران را روی کاغذ بنویسید و آنها را مقایسه کنید. ببینید به چه دلیل نسبت به ویژگیهای خودتان حس خوبی ندارید. سپس برای بالابردن خودآگاهی واعتماد به نفس تلاش کنید تا جنبههای مثبت خودتان را بهتر ببینید.
الگوبرداری از فردی موفق
اگر تصمیم دارید تواضع بیش از حد را کنار بگذارید و در موقعیتهای مختلف از خودتان تعریف کنید، یک توصیه دیگر این است که فردی موفق دراین زمینه را الگوی خودتان قرار دهید. البته باید فردی را انتخاب کنید که از جهت ویژگیهای شخصیتی به شما نزدیک بوده و این الگوبرداری قابل دستیابی باشد. توصیه میشود که این الگو از شما فقط کمی بهتر باشد. در صورتی که با شما اختلاف زیادی داشته باشد شاید نتوانید خودتان را به او برسانید و به این ترتیب احساس ناکامی را تجربه کنید.
زیادهروی ممنوع
نکته مهم در تصویرسازی ذهنی این است که به تمرینات زیادی نیاز دارید. این تصاویر باید مدام بازسازی شوند و البته شامل مواردی باشند که در واقعیت قابل دستیابیاند. لازم نیست در تصاویر ذهنی نقش قهرمان را ایفا کنید یا جسارت بیش از حد و نامعقولی به خرج دهید، پس زیادهروی نکنید. بهتر است در ابتدا تمرین را با موقعیتهای سادهتری تکرار کنید و بعد از اینکه در چند مورد موفق شدید، سراغ موقعیتهای پیچیده و دشوارتر بروید.
تصویرسازی ذهنی
تمرین مفید دیگر برای رسیدن به این هدف این است که از روش تصویرسازی ذهنی کمک بگیرید. در این روش باید کمی خلاقیت به خرج دهید و در ذهنتان تصاویر تازهای بسازید. خودتان را در موقعیتی ببینید که در آن ضعیف هستید و در شرایطی که باید از خودتان تعریف کنید، قادر به ابراز وجود خودتان نیستید. در واقع دراین تمرین تصور کنید که با یک دوربین در حال فیلمبرداری از خودتان هستید و با دقت ویژگیهایتان را بررسی کنید تا بفهمید مشکل از کجاست و چطور میتوانید خودتان را تغییر دهید. سپس خودتان را در موقعیت جدید و بهتری تصور کنید. نکته مهم اینجاست که این تصاویر نباید جنبه رؤیایی پیدا کند و باید واقعی و قابل دستیابی به نظر برسد.
کاربرد تصویرسازی در ورزش
تصویرسازی ذهنی فقط برای موقعیتهایی مانند تعریف از خودتان بهکار نمیرود. شاید برایتان جالب باشد بدانید که این تمرین برای ورزشکاران هم کاربرد دارد. در چنین شرایطی از ورزشکار خواسته میشود که خودش را در شرایطی فرض کند که بازیکن دیگر خطایی روی او انجام داده یا به او ناسزا گفته است. تصویرسازی ذهنی به افراد کمک میکند که خودشان را در چنین موقعیتی ببینند و تصور کنند که در چنین شرایطی چه واکنشی نشان میدهند. بعد این تصویر را اصلاح و بازسازی کنند.
خودتان را باور کنید
برای اینکه تواناییهایتان را بشناسید و به موقع از خودتان تعریف کنید، لازم است تواناییهایتان را باور داشته باشید. برای کسب این مهارت چند نکته را به خاطر بسپارید:
- مهارتهایتان را بشناسید. برای کسب این شناخت و اینکه بفهمید در کدام زمینه بهتر هستید، گاهی اوقات به تعریفهای دیگران توجه کنید. وقتی از شما تعریف میکنند تشکر کنید. لازم نیست خودتان را کوچک جلوه دهید و با فروتنی تعریفهایشان را نادیده بگیرید. فردی که خودش را میشناسد در اینگونه مواقع میگوید:«ممنون، نظر لطفتان است.»
- در زندگی هدف داشته باشید. وقتی اهدافتان را بر اساس تواناییها تعریف کنید، دستیابی به آنها سادهتر میشود. در این صورت نسبت به خودتان و تواناییهایتان احساس بهتری پیدا میکنید.
- از شکستهایتان نترسید. هنگامی که به شکستها به عنوان ناکامی نگاه میکنید، خودتان و تواناییهایتان را کوچک میبینید بنابراین شکستها را پلهای ببینید که شما را به سمت موفقیت سوق میدهند.
- کمالگرایی را کنار بگذارید. برخی از افراد به دلیل کمالگرایی از اشتباه کردن میترسند و به همین دلیل از تمام استعدادها و تواناییهایشان به خوبی استفاده نمیکنند.
چه وقت رواندرمانی نیاز است؟
تواضع به خودی خود ویژگی خوبی است اما موضوع وقتی نگرانکننده میشود که متواضع بودن در خودکمبینی ریشه داشته باشد و فرد تواناییهایش را پایینتر از واقعیت ببیند. اگر شما هم چنین مشکلی دارید باید در درجه اول به این فکر کنید که بهطور حتم در وجود شما ویژگیهای مثبتی هم وجود دارد که آنها را نمیبینید. افراد بدبین بهطور معمول نیمه خالی لیوان را میبینند و خوشبینها به نیمه پر لیوان نگاه میکنند. فردی که نیمه پر و خالی لیوان را باهم میبیند، فردی واقع بین است. بنابراین برای اینکه نسبت به تواناییهایتان آگاهی بهتری داشته باشید، واقع بینی را تمرین کنید. این موارد نکاتی است که به تحلیل و آموزش نیاز دارد و نمیتوان برای همه افراد نسخه یکسانی تجویز کرد.
چطور تمرین کنید؟
در مورد تصویرسازی ذهنی یک مثال میزنیم. فرض کنید در محیط کاری درخواست اضافه حقوق دارید چون میدانید نسبت به تواناییهایتان حقوق مناسبی دریافت نمیکنید. اما گفتن این موضوع برایتان دشوار است. باید تواضع و فروتنی را کنار بگذارید، از خودتان و تواناییهایتان تعریف کنید و به رئیس بگوید که توانایی شما با حقوق دریافتیتان هماهنگی ندارد. باید در تصویر ذهنی، خودتان را در چنین موقعیتی ببینید که به اتاق رئیس رفته و درخواست تان را مطرح میکنید سپس ببینید که در این تصویر، در کدام قسمتها احساس ذهنی بدی دارید. درمرحله بعد به این فکر کنید که چطور میتوانید احساس بهتری پیدا کنید و در تصویر ذهنیتان ببینید که برای داشتن احساس بهتر چه کاری باید انجام دهید؟ حتی میتوانید درخواستتان را در قالب ایمیل مطرح کنید و بعد ببینید نتیجه به چه شکل پیش میرود.