ارسالها: 361
موضوعها: 11
تاریخ عضویت: Aug 2012
سپاس ها 168
سپاس شده 452 بار در 256 ارسال
حالت من: هیچ کدام
برخلاف المان امروزی که به شدت با نازی ها می جنگند (یا خودشون یا به وسیله نفوذ صهیونیست)
در روسیه هنوز طرفداران استالین وجود دارند و هستند
یعنی روسیه امروزی که از لحاظ توان نظامی - اقتصادی - سیاسی و ... پیشرفت داشته مدیون استالین هست
چون بعد از حکومت تزاری که وضعیت کشور بسیار وخیم بود استالین تمام تلاشش رو برای پیشرفت کرد
یکی از این پیشرفت ها مسئله انرژی هسته ای بود که در زمان استالین روی داد
ارسالها: 3,187
موضوعها: 184
تاریخ عضویت: Feb 2012
سپاس ها 3349
سپاس شده 7870 بار در 2436 ارسال
حالت من: هیچ کدام
بله قضیه پیشرفت های فضایی هم که در زمان خروشچف روی داد وباید گفت که خروشچف سیاست های اقتصادی استالین رو دنبال کرده بود.
منبع کتاب ظهور وسقوط اتحاد شوروی انتشارات ققنوس ص 69.
با این حال شیوه مالنکف که ارائه داده بود در اقتصاد جدا از استالین بود ولی مالنکف بر خلاف خروشچف به استالین قلبا وفادار بود.
همیشه با احترام مقابل استالین می ایسته کهع هیچ یک از رفقا این طور نبودن.
اما خروشچف راه اقتصادی اش دنباله استالین بود که موفقیت های بیش تری نیز کسب شد.(گرچه فساد از زمان خروشچفبوجود آمد ونخستین علائم فروپاشی بلوک بوجود آمد)
واز خدمات دیگر استالین غیر از آن چیز هایی که در تایپیک هایم گفته شد. می توان به متروی مسکو وفاظلاب نیز اشاره کرد.
اما پس از خروشچف دولت شوروی رسما دچار فساد شد.
آندره پف که میخواست اصلاحات کنه موفق نشد واصلاحات گورباچف هم نادرست وخیانت آمیز بود.
قدرت شوروی در زمان برژنف قدرتی فاسد بودش همانند امریکا.(البته نه به فساد امریکا)
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا
ثبت نام کنید یا
وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
"دختر و افسر مرزی"
((...زنده باد صلح بین المللی,مرگ بر جنگ افروزان...))
استالین_آخرین سخنرانی سال 1952
عضو گروه تاریخ انجمن
ارسالها: 34
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jun 2012
سپاس ها 36
سپاس شده 61 بار در 26 ارسال
حالت من: هیچ کدام
دوستان من بيايد كمي ايدئولوگ صحبت كنيم.حتي با بررسي آرمان هاي ماركس هم ميتونيم بفهميم كه كمونيسم و بلشويسم برگرفته از ماركسيسم همگي ساخته ي ذهن صهيوني و روشهاي كنترل ذهن بودن: در واقع خود ايده ي ماركس چيزي بود كه يهود در اون زمان خواستارش بود و با اين ايده ميبينيم كه تونست تو خيلي از ملت ها نفوذش رو گسترده تر كنه.اما با گذشت زمان و روي كار اومدن فردي مانند استالين در واقع شوروي اعلام استقلال از يهودي ها كرد.درون شناسي شخصيتي مانند ژوزف استالين اين رو واضح ميكنه كه شخصيتي تندرو و تك رو بوده و تواريش استالين چون كارش بيشتر از پيشوا آدلف هيتلر طول كشيد قضاوت تاريخي در موردش واضح تره.در واقع از سال 1947 كه شوروي با امريكا و انگلستان مشكل پيدا كرد اساسش اين بود كه شوروي ديگه به يهود و سرمايه دارها نياز و اعتمادي نداشت و سرمايه دارها كه همون يهوديان و صهوين ها بودن احساس ميكردن كه ديگه شوروي و كمونيسم اميالشون رو برآورده نميكنه!و ضديت اين دو از همين ديدگاه شروع شد و در نهايت به شكست ايدئولوژيك و فروپاشي شوروي ختم شد. البته اين رو بايد بگم كه اصولا ماركسيسم و كمونيسم ايدئولوژي ندارن و عموما فلسفه ي نظري بر پايه ي روش هاي كنترل ذهن هست و واضحه كه شكست ميخورد.البته در مورد نياكان لنين و يا پدر خوانده ي استالين و يا هر چيز ديگه تا جايي كه من متن رو خوندم از اونجا استدلالي براي اينكه صهيونيسم حامي كمونيسم نشد اما اين مسئله مطرح شد كه اين وابستگي خانوادگي ميتونه زمينه ساز گرايش به نفوذ يهود باشه در كمونيسم و اينكه سازندگان اصلي كمونيسم حامي يهود و يهود حامي كمونيسم بوده! ما نميتونيم بگيم چون كمونيست ها در يه مقطع اينگونه يهوديان رو كشتند(البته طبق حرف يكي از دوستان در انجمن نازي سنتر پاكسازي انجام شده و صرفا مختص يهودي ها نبوده و يا اينكه فردي صرفا به جرم يهودي بودن و وابستگي به يهود حذف نميشده)در اين صورت كمونيسم و صهيون از اساس با هم دشمن هستن.شعار با عمل كرد بسيار متفاوت هست.اگر اساس يه ايده چيزي باشه و عملكرد اون چيز ديگه اي اين ضعف ايده و هواداران اين ايده رو ميرسونه!بنابراين ما صرفا نميتونيم بگيم كه چون صرفا مانيفست هاي ماركس و انگلس فريادهايي ضد سرمايه داران زده شده و شعارهايي داده شده بگيم كه خوب اگه در عمل چيز ديگه اي بوده مهم نيست!ماركسيسم بر سرمايه داري دولتي تاكيد داره به عنوان يه راه حل موقت تا همه چيز مال همه باشه!اين عيبي نداره و خيلي هم خوب هست كه همه همه چيز داشته باشن اما بايد در نظر گرفت كه دولت هم بايد متعلق به مردم باشه!خودت قضاوت كن كه آيا اين طوري بود؟
در مورد اينكه ماركسيسم در رده ي ايدئولوژي نيست و روش كنترل ذهن هست:
دوستان حتما ادوارد برنشتاين رو ميشناسن.اصلاح طلب ماركسيسم علمي بود و گرچه خودش از طرفداران پر و پا قرص نوشته هاي ماركس بود بعد فتوا داد!كه بخشي از نظريات ماركس عملي نيست.
يكي از اختلاف نظراتي كه ايشون با ماركس فقيد!پيدا كردن اين بود كه طبقه ي متوسط(بورژوازي)نبايد برداشته شود و خوب اين نظر رو داشت كه جومع بايد به تدريج و نه يك باره به سمت سوسياليسم برن.تا اينجا خوب من مشكلي ندارم و كار خوبي هم كرده.
اما...
ايشون معتقد هستن كه تنها با ورود پرولتاريا به حكومت نميشه طبقه ي كاپيتاليست رو از بيخ نابود كرد و بايد همراستا كارهاي زشت و پلييد كاپيتاليسم رو براي اذهان مردم كه آگاه نيستن افشا كرد تا تنها دغدغه ي مردم
نابودي كاپيتاليسم باشه و نابودي سرمايه داري و براي اين هدف نياز به روشنفكرها هست.بنابراين در بطن عملكرد نياز به يك طبقه ي روشنگر(به جرات ميشه گفت پروپاگاندچي)از جمله مطبوعات،هنرمندان آوازه خوان و بازيگر،نويسندگان و بخصوص اونايي كه رمان و داستان مينويسن و حرفشون تا ته مغز عوام الناس فروميره.
ايشون معتقدن كه رمان نويس ها و مطبوعات و كلا روشنفكرها!(بهتره بگيم پروپاگاندچي ها) اساس نمايان ساختن زشتي هاي سرمايه داري و آگاه كردن مردم هستن(چه جالب و اگه ايشون براي من ميتينگ ميومد و من اونجا بودم به حتم ميگفتم كه ظلم يعني چي؟آگاهي يعني چي؟روشني و روشنفكري يعني چي؟انديشه يعني چي؟و خيلي يعني چي هاي ديگه...).در ديد اين فرد والا مقام!يك مقاله،يك شعر،يك خبر،يك اجرا(حالا آواز و يا تاتر) و يا يك داستان كوتاه ميتونه جامعه رو متحول و منقلب(من دوست دارم بگم از خود بيگانه و جو زده) بكنه.
خيلي خوب تا اينجا اومديم...
فكر كنم اين نوشته قد يه مقاله بشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بريم سراغ خود ماركس پير(و نه جوان)...
از طرفي بايد به ديدگاه هاي ماركس و هستي شناسي و روند تكامل فكري از نظر ايشون هم نگاه كرد(نا سلامتي بابا كارلي بوده واسه خودش!)...
ماركس معتقد بود كه انسان داراي غريزه نيست و چون خود آگاه است داراي غريزه نيست و از اين رو هيچ اشتراكي با حيوانات ندارد!!!!!!
نميدونم اين فرد چطوري از اسپينوزا تاثير گرفته بود؟
به نظر من بزرگترين اشتباه ماركس اين بود كه تنها انسان رو در چارچوب كار تصور و طرح ريزي ميكرد!با اين حال ماركس سعي داشت با اين استدلالات كه بيشتر به تلقين ميخورد غريزه ي انسان رو منكر شه.
استدلالش اين بود كه چون انسان خودآگاه هست و قدرت تشخيص خودآگاه داره بنابراين غريزه نداره و چون حيوان و يا در رده ي پايين تر گياه خودآگاه نيست!پس داراي غريزه هست و مدام با استدلالاتي از قبيل مثالهاي
مع الفارغ سعي در اين داشت كه بگه آنچه در ذهن من و توست در بيرون هست و تو بايد آنچه را كه در ذهنت هست در بيرون ببيني!
در اينجا من سوالات زيادي دارم كه اگه ماركس زنده بود ازش ميپرسيدم:
1)خودآگاهي از نظر ايشون چي بوده؟
2)آيا انسان واقعا هميشه خودآگاه هست؟كسي با اين كار ميشه به من توضيح بده كه چرا وقتي ميخوايم انگشتمون رو تو چشممون بكنيم هر كار كنيم نميتونيم چشمهامون رو نبنديم؟شايد سوال خنده داري باشه!اما به نظر من يكي از سوالايي هست كه كل استدلال هاي ماركس براي نبودن غريزه در انسان و نفي استعدادا ذاتي و نظريه ي كمون اوليه رو به چالش ميكشه!
3)آيا حيوان واقعا ناخودآگاه كار ميكنه؟يعني وقتي زنبور داره خونه و كندويي ميسازه نميدونه كه داره خونه ميسازه و يا در پردازش هاش طرحي براي كندوي خودش نداره؟
4)آيا جناب ماركس ميتونن بگن كه چرا جنس نر انسان(مرد) و جنس ماده ي انسان(زن) از همون اول به هم ميل جنسي دارن؟بدون اينكه براشون زمينه ي تعريف لذت فراهم كنن؟
ميدونم كه شايد خيلي ها حوصله ي خوندن اين جواب رو نداشته باشن اما من خيلي حرف داشتم كه نگفتم و به اينا بسنده كردم...
خيلي ها ماركس رو فردي بشر دوست و آزادي خواه ميدونن!البته شايد اينطور باشه و ماركس واقعا خواستار نجات بشريت بوده اما نيت كار رو توجيه نخواهد كرد!...
البته اين عده لطف ميكنن كه بگن كه چرا مانيفست كمونيست ماركس آنقدر به انقلاب خشن تاكيد داره؟آيا اين بشر دوستي و صلح دوستي هست؟
من هيچگاه ماركس را بخاطر اشتباهاتش نخواهم بخشيد.
اين مهم نيست كه هويت ما تكه تكه شده و از هم پاشيده گشته زيرا من سوگند ميخورم دانه دانه ي آن را از هر جاي جهان گرد هم آورم.
ارسالها: 1,242
موضوعها: 134
تاریخ عضویت: Oct 2011
سپاس ها 2915
سپاس شده 3454 بار در 1276 ارسال
حالت من: هیچ کدام
10-08-2012، 16:47
(آخرین ویرایش در این ارسال: 10-08-2012، 17:38، توسط 1939.)
بر طبق اختیاراتی که به مدیر بخش داده شده من پست جناب نیکلای برای تحریف و نوشته جناب دادگر و بی ربط بودن حرف حذف میکنم
صرفا این تایپک مسخره است بودن یک مشت یهودی ر کابینه لنین ارتباط نزدیک مارکس با یهودیت و .....کاملا درسته
ولی در زمان استالین من نمیتونم همچین چیزی ببینم و این میتونه به خاطر دلیلی باشه که جناب دادگر فرمودند
یا دلایل دیگر چیزی که روشنه اینه که استالین علاقه ای به یهودیت نداشت
این تایپک بسته میشه
نابود باد کمونیسم نابود باد صیهونیسم
卐
卐
卐
卐
卐
卐
卐
卐
عضو گروه تاریخ انجمن