دوست پسر عنوانی است که به یک پسر یا
مرد داده میشود و در تعریف دوست و همدمی است که با شخصی که متقابلاً رابطه دارد؛ ارتباطی عاشقانه و یا جنسی برقرار کردهاست (نه به صورت خیلی بلند مدت) البته در مواردی ممکن است پسری، با شرح این نوع روابط دارای دوست پسر باشد.
عناوین شوهر، شریک زندگی و دیگر نسبتهای نکاحی در این توصیف نمیگنجند. نسبت دوست پسر در بعضی فرهنگها به دوست یک مرد یا پسر که رابطه جنسی و عاشقانه ندارند نیز اطلاق شود. علاوه بر این همجنسگرایان مرد نیز به شریک عشقی خود دوست پسر میگویند.
حوزه تعریف و فرهنگها
«فرد مهم»، «شریک زندگی»، «همدم بدون دردسر» عناوینی است که به دو دوست اطلاق میشود که خارج از پیمان زناشویی با هم زندگی میکنند. به ویژه دو نفر که بدون عقد زناشویی، زندگی مشترک دارند و ممکن است دارای فرزند هم باشند که (به انگلیسی: cohabiting) گفته میشود. بسته به طرز فکر، فرهنگ، عادات و هدف، برای هر کس معنای دوست پسر متفاوت است. مثلاً در قرن بیستم در کشور آمریکا، زنها اغلب به دعوت آقایان نجیبزاده و شریف به منزل آنها دعوت میشدند. پسران مجرد هم به امید معاشقه از طرف خانمها به خانه آنها سر میزدند. جایگاه این موضوع در ذهن افراد جامعه هم تفاوت دارد.
آمار
در گذشته دوستی (با جنس مخالف) و ارتباط ایشان خارج از ازدواج، چه بصورت عاشقانه و چه بصورت جنسی، نامشروع و خارج از مقررات بود، اما امروزه این رابطه عموماً پذیرفته شده و به دور از بار معنایی منفی است.[نیازمند منبع] در هر فرهنگی و بنا بر آداب و فرهنگ هر قومیتی روش انتخاب فرد مورد نظر از جنس مخالف و همچنین چگونگی برقراری ارتباط با او مختلف و گاهی هم متضاد است، در کشورهایی مثل آمریکا نیز که فضای آزاد برای ارتباطات دو جنس به گونهای فراهم است، حدود ۵۰ تا ۸۰ درصد دختران و پسران نوجوان در آن پیش از ازدواج در فعالیتهای جنسی شرکت دارند، با این حال محدودیتهای اخلاقی، عرفی و قانونی برای این خواسته و غریزه انسانی وجود دارد. در کشور ایران نیز مساله روابط دختران و پسران قبل از ازدواج به عنوان یکی از مسائل مبتلا به و در عین حال چالش برانگیز میباشد. درایران طبق چندین تحقیق به عمل آمده مشخص شدهاست که حدو ۳۰ تا ۷۰ درصد نوجوانان به نوعی با موضوع دوستی با جنس مخالف درگیرند، همچنین در یک پژوهش گسترده که روی ۷۵ هزار نفر از جوانان و نوجوانان ۱۴ تا ۱۹ ساله در سراسر کشور انجام شد، ۴۵ درصد از نمونهها عنوان کردند که مسائل جنسی فکرشان را آزار میدهد و ۳۵ درصد مطرح نمودند که به خاطر مسائل جنسی گاهی به درد سر افتادهاند. با وجود اینکه نوع ارتباط بین دوجنس نگرانیهایی را در جوامع مختلف به وجود آورده و حتی به عنوان نشانه برخی معضلات و نابهنجاریها و نیز نتیجه آن شناخته میشود، با این حال هنوز اختلاف نظر در مورد بهترین راهها برای برقراری ارتباط مناسب بین دوجنس وجود دارد. برای مثال تا ۳۰ سال پیش در آمریکا اگر دختر و پسری میخواستند با هم بیرون بروند، یک نفر با آنها میرفت. آن زمان اخلاقیات در جامعه قویتر بود. هرچه به سمت گذشته میرویم، دوستیها کمتر است، اما هر چه به سمت زندگی مدرنیته پیش میآییم، این روابط نیز بیشتر میشود.
به گزارش ایسنا در اردیبهشت ۱۳۹۳، محمود گلزاری معاون ساماندهی امور جوانان وزیر ورزش و جوانان گفت: «متأسفانه ارتباط دختران و پسران نسبت به ۳۰ سال گذشته سه برابر شده و زمان شروع رابطه به دوران تحصیلی راهنمایی و نوع رابطه ازعاطفی به جنسی رسیده و ارتباط همزمان با چند نفر زیاد شده است.»
ارتباط با جنس مخالف در اسلام
فقه و حقوق اسلامی در روابط دختر و پسر مبتنی بر حوزههای محرم و نامحرم است. امروزه در ادبیات دینی، محرمیت یعنی نبود مرزی برای دوستی متعارف و عدم محرمیت یعنی بودن مرزی نسبتاً نامتعارف برای تعامل معمول دو جنس مخالف. از سویی فرهنگ اسلامی در این خصوص آنست تا روابط دختر و پسر نامحرم، حتی در حد متعارف آن نیز به حداقل ممکن و در حد ضرورت منتهی شود، از سوی دیگر تنها فرصت روابط آگاهانه دختر و پسر در اسلام، زمانی است که طرفین برنامهای جدی برای ازدواج در نظر داشته باشند. خارج از این اندیشه تشکیل خانواده و ازدواج شرعی، عملاً هر گونه تعامل احساسی، صمیمانه یا عاشقانه، مذموم و گناه یا زمینه ساز و مقدمه آن تلقی میشود. با این مفروض که طبق چارچوبهای فوقالذکر در گذشته امکان نوعی جامعه پذیری مبتنی بر معیارهای بومی و سنتی وجود داشته که عملاً منجر به ازدواج بهنگام در آغاز سن بلوغ دختر و پسر می شده است، سوال اصلی آنست که در شرایط فعلی با توسعه شبکههای ارتباطی و غیرقابل کنترل دختر و پسر و نیز کاهش سن بلوغ ایندو از یک طرف و از طرف دیگر بالا رفتن سن ازدواج بنا به دلایل مختلف اجتماعی، چگونه میتوان شکاف زمانی قابل توجهی که بین زمان بلوغ تا زمان ازدواج در جوامع اسلامی یا جمعیتهای مسلمان معاصر پدید آمده است را مرتفع نمود؟ نظریه دوستی اسلامی برای این دوره پاسخ دارد. این نظریه مدعی است که علاوه بر سامان دهی مشروع به وضعیت جوانان جامعه اسلامی، به مثابه یک رویکرد جهانی میتواند جهانشمول و فرادینی تلقی گردد از آن روی که شاکله قانونی این روابط و ضمانتهای لازم برای آن، مبتنی بر فقه و شریعت اسلامی به نیکی (به ویژه در مذهب شیعه) تعریف شده است. تسری این قواعد بر حوزه عمومی روابط اجتماعی میتواند علاوه بر فواید فراوان بر تحکیم ساختار خانواده و سلامت جامعه زنان و جوانان، در عین حال در بخشی از مسیر خود بعنوان الگویی در برابر طلاق عاطفی قرار میگیرد. از این منظر، اطلاق دوستی اسلامی یا حتی ازدواج عاطفی بر این روابط مبتنی بر حس دیگر دوستی، منشا اخلاقی و دینی دارد. بنیان این نظریه تفسیر موسع از ازدواج موقت است.
ارتباط با جنس مخالف در ایران
وبگاه پایگاه حوزه به نقل از محسن ایمانی عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس گفتهاست:
این روابط، در شهرهای بزرگ به دلیل کنترل کمتر، بیشتر است. هر چه از روستاها و شهرستانها به سمت شهرهای بزرگ میرویم، آمار دوستیها سیر صعودی طی میکند و با گذشت سالها، این سیر رو به فزونی رفتهاست. اما این بدان معنا نیست که همه دخترها و پسرها دوستانی دارند، البته مراتب هم فرق میکند. عوامل رفاهی، مانند تلفن همراه و کلاسهای مختلف در افزایش این روابط بسیار مؤثر است. جایی که رفاه بیشتر است این پدیده نیز بیشتر مشاهده میشود. برای مثال رایانه، امکان چت کردن و ایمیل کردن را ایجاد میکند که چنین امکاناتی زمینه را برای ظهور این روابط آمادهتر مینماید. ارتباط دختر و پسر در همه جوامع وجود دارد، اما در هر فرهنگ و جامعهای به نحوی خاص ظهور میکند. در مالزی ارتباطها چندان پیشرفته نیست. در بعضی مناطق حریمها بازتر است و در بعضی مناطق که سنتیتر هستند، این روابط محدودتر میباشد. در آمریکا، مسیحیها به نسبت افراد دیگر که دیندار نیستند، بیشتر خود را کنترل میکنند و البته مسیحیان کاتولیک مقیدتر هستند. خانوادههای یهودی نیز سعی میکنند کنترل بیشتری داشته باشند. در واقع این دو با هم رابطه عکس دارند، هرچه فرایند مذهب قویتر میشود، ارتباطها نیز رنگ میبازند و هر چه اندیشه مذهبی افول میکند، این روابط بیشتر میشوند. این دو با هم رابطه عکس دارند. هر چه فضا مذهبیتر باشد روابط کمتر و بالعکس است. در ترکیه نیز میزان کنترل خانواده، حساسیتها و اخلاقیات تأثیرگذار بودهاست. هر چه بافت این کشور به سمت اروپا میرود، حجاب ضعیفتر میشود، دخترها و پسرها آزادتر هستند، و همچنین هر چه کنترل خانواده بیشتر بوده، این روابط کمتر دیده شدهاست.
مرد داده میشود و در تعریف دوست و همدمی است که با شخصی که متقابلاً رابطه دارد؛ ارتباطی عاشقانه و یا جنسی برقرار کردهاست (نه به صورت خیلی بلند مدت) البته در مواردی ممکن است پسری، با شرح این نوع روابط دارای دوست پسر باشد.
عناوین شوهر، شریک زندگی و دیگر نسبتهای نکاحی در این توصیف نمیگنجند. نسبت دوست پسر در بعضی فرهنگها به دوست یک مرد یا پسر که رابطه جنسی و عاشقانه ندارند نیز اطلاق شود. علاوه بر این همجنسگرایان مرد نیز به شریک عشقی خود دوست پسر میگویند.
حوزه تعریف و فرهنگها
«فرد مهم»، «شریک زندگی»، «همدم بدون دردسر» عناوینی است که به دو دوست اطلاق میشود که خارج از پیمان زناشویی با هم زندگی میکنند. به ویژه دو نفر که بدون عقد زناشویی، زندگی مشترک دارند و ممکن است دارای فرزند هم باشند که (به انگلیسی: cohabiting) گفته میشود. بسته به طرز فکر، فرهنگ، عادات و هدف، برای هر کس معنای دوست پسر متفاوت است. مثلاً در قرن بیستم در کشور آمریکا، زنها اغلب به دعوت آقایان نجیبزاده و شریف به منزل آنها دعوت میشدند. پسران مجرد هم به امید معاشقه از طرف خانمها به خانه آنها سر میزدند. جایگاه این موضوع در ذهن افراد جامعه هم تفاوت دارد.
آمار
در گذشته دوستی (با جنس مخالف) و ارتباط ایشان خارج از ازدواج، چه بصورت عاشقانه و چه بصورت جنسی، نامشروع و خارج از مقررات بود، اما امروزه این رابطه عموماً پذیرفته شده و به دور از بار معنایی منفی است.[نیازمند منبع] در هر فرهنگی و بنا بر آداب و فرهنگ هر قومیتی روش انتخاب فرد مورد نظر از جنس مخالف و همچنین چگونگی برقراری ارتباط با او مختلف و گاهی هم متضاد است، در کشورهایی مثل آمریکا نیز که فضای آزاد برای ارتباطات دو جنس به گونهای فراهم است، حدود ۵۰ تا ۸۰ درصد دختران و پسران نوجوان در آن پیش از ازدواج در فعالیتهای جنسی شرکت دارند، با این حال محدودیتهای اخلاقی، عرفی و قانونی برای این خواسته و غریزه انسانی وجود دارد. در کشور ایران نیز مساله روابط دختران و پسران قبل از ازدواج به عنوان یکی از مسائل مبتلا به و در عین حال چالش برانگیز میباشد. درایران طبق چندین تحقیق به عمل آمده مشخص شدهاست که حدو ۳۰ تا ۷۰ درصد نوجوانان به نوعی با موضوع دوستی با جنس مخالف درگیرند، همچنین در یک پژوهش گسترده که روی ۷۵ هزار نفر از جوانان و نوجوانان ۱۴ تا ۱۹ ساله در سراسر کشور انجام شد، ۴۵ درصد از نمونهها عنوان کردند که مسائل جنسی فکرشان را آزار میدهد و ۳۵ درصد مطرح نمودند که به خاطر مسائل جنسی گاهی به درد سر افتادهاند. با وجود اینکه نوع ارتباط بین دوجنس نگرانیهایی را در جوامع مختلف به وجود آورده و حتی به عنوان نشانه برخی معضلات و نابهنجاریها و نیز نتیجه آن شناخته میشود، با این حال هنوز اختلاف نظر در مورد بهترین راهها برای برقراری ارتباط مناسب بین دوجنس وجود دارد. برای مثال تا ۳۰ سال پیش در آمریکا اگر دختر و پسری میخواستند با هم بیرون بروند، یک نفر با آنها میرفت. آن زمان اخلاقیات در جامعه قویتر بود. هرچه به سمت گذشته میرویم، دوستیها کمتر است، اما هر چه به سمت زندگی مدرنیته پیش میآییم، این روابط نیز بیشتر میشود.
به گزارش ایسنا در اردیبهشت ۱۳۹۳، محمود گلزاری معاون ساماندهی امور جوانان وزیر ورزش و جوانان گفت: «متأسفانه ارتباط دختران و پسران نسبت به ۳۰ سال گذشته سه برابر شده و زمان شروع رابطه به دوران تحصیلی راهنمایی و نوع رابطه ازعاطفی به جنسی رسیده و ارتباط همزمان با چند نفر زیاد شده است.»
ارتباط با جنس مخالف در اسلام
فقه و حقوق اسلامی در روابط دختر و پسر مبتنی بر حوزههای محرم و نامحرم است. امروزه در ادبیات دینی، محرمیت یعنی نبود مرزی برای دوستی متعارف و عدم محرمیت یعنی بودن مرزی نسبتاً نامتعارف برای تعامل معمول دو جنس مخالف. از سویی فرهنگ اسلامی در این خصوص آنست تا روابط دختر و پسر نامحرم، حتی در حد متعارف آن نیز به حداقل ممکن و در حد ضرورت منتهی شود، از سوی دیگر تنها فرصت روابط آگاهانه دختر و پسر در اسلام، زمانی است که طرفین برنامهای جدی برای ازدواج در نظر داشته باشند. خارج از این اندیشه تشکیل خانواده و ازدواج شرعی، عملاً هر گونه تعامل احساسی، صمیمانه یا عاشقانه، مذموم و گناه یا زمینه ساز و مقدمه آن تلقی میشود. با این مفروض که طبق چارچوبهای فوقالذکر در گذشته امکان نوعی جامعه پذیری مبتنی بر معیارهای بومی و سنتی وجود داشته که عملاً منجر به ازدواج بهنگام در آغاز سن بلوغ دختر و پسر می شده است، سوال اصلی آنست که در شرایط فعلی با توسعه شبکههای ارتباطی و غیرقابل کنترل دختر و پسر و نیز کاهش سن بلوغ ایندو از یک طرف و از طرف دیگر بالا رفتن سن ازدواج بنا به دلایل مختلف اجتماعی، چگونه میتوان شکاف زمانی قابل توجهی که بین زمان بلوغ تا زمان ازدواج در جوامع اسلامی یا جمعیتهای مسلمان معاصر پدید آمده است را مرتفع نمود؟ نظریه دوستی اسلامی برای این دوره پاسخ دارد. این نظریه مدعی است که علاوه بر سامان دهی مشروع به وضعیت جوانان جامعه اسلامی، به مثابه یک رویکرد جهانی میتواند جهانشمول و فرادینی تلقی گردد از آن روی که شاکله قانونی این روابط و ضمانتهای لازم برای آن، مبتنی بر فقه و شریعت اسلامی به نیکی (به ویژه در مذهب شیعه) تعریف شده است. تسری این قواعد بر حوزه عمومی روابط اجتماعی میتواند علاوه بر فواید فراوان بر تحکیم ساختار خانواده و سلامت جامعه زنان و جوانان، در عین حال در بخشی از مسیر خود بعنوان الگویی در برابر طلاق عاطفی قرار میگیرد. از این منظر، اطلاق دوستی اسلامی یا حتی ازدواج عاطفی بر این روابط مبتنی بر حس دیگر دوستی، منشا اخلاقی و دینی دارد. بنیان این نظریه تفسیر موسع از ازدواج موقت است.
ارتباط با جنس مخالف در ایران
وبگاه پایگاه حوزه به نقل از محسن ایمانی عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس گفتهاست:
این روابط، در شهرهای بزرگ به دلیل کنترل کمتر، بیشتر است. هر چه از روستاها و شهرستانها به سمت شهرهای بزرگ میرویم، آمار دوستیها سیر صعودی طی میکند و با گذشت سالها، این سیر رو به فزونی رفتهاست. اما این بدان معنا نیست که همه دخترها و پسرها دوستانی دارند، البته مراتب هم فرق میکند. عوامل رفاهی، مانند تلفن همراه و کلاسهای مختلف در افزایش این روابط بسیار مؤثر است. جایی که رفاه بیشتر است این پدیده نیز بیشتر مشاهده میشود. برای مثال رایانه، امکان چت کردن و ایمیل کردن را ایجاد میکند که چنین امکاناتی زمینه را برای ظهور این روابط آمادهتر مینماید. ارتباط دختر و پسر در همه جوامع وجود دارد، اما در هر فرهنگ و جامعهای به نحوی خاص ظهور میکند. در مالزی ارتباطها چندان پیشرفته نیست. در بعضی مناطق حریمها بازتر است و در بعضی مناطق که سنتیتر هستند، این روابط محدودتر میباشد. در آمریکا، مسیحیها به نسبت افراد دیگر که دیندار نیستند، بیشتر خود را کنترل میکنند و البته مسیحیان کاتولیک مقیدتر هستند. خانوادههای یهودی نیز سعی میکنند کنترل بیشتری داشته باشند. در واقع این دو با هم رابطه عکس دارند، هرچه فرایند مذهب قویتر میشود، ارتباطها نیز رنگ میبازند و هر چه اندیشه مذهبی افول میکند، این روابط بیشتر میشوند. این دو با هم رابطه عکس دارند. هر چه فضا مذهبیتر باشد روابط کمتر و بالعکس است. در ترکیه نیز میزان کنترل خانواده، حساسیتها و اخلاقیات تأثیرگذار بودهاست. هر چه بافت این کشور به سمت اروپا میرود، حجاب ضعیفتر میشود، دخترها و پسرها آزادتر هستند، و همچنین هر چه کنترل خانواده بیشتر بوده، این روابط کمتر دیده شدهاست.