وقتی صحبت از هیتلر و نازیسم به میان می آید،بی درنگ ذهن اغلب ما به سمت جنگ و خونریزی ،نژادپرستی،دیکتاتوری و کوره های آدم سوزی و ... می رود. اما آیا تاکنون این سوال برای ما پیش آمده است که مردم آلمان در زمان حکومت نازی ها در چه شرایط رفاهی به سر میبردند؟ وضعیت اقتصادی رایش سوم چگونه بود؟
متاسفانه ما همیشه درباره هیتلر و اردوگاه هایش میشنویم،هیتلر و یهودیان،اما هرگز درباره خدمات اقتصادی و اجتماعی رایش سوم اطلاع چندانی نداریم. به هر رو، یک چیز روشن است: اقتصاد آلمان در سال های پس از به قدرت رسیدن هیتلر و به ویژه دوره شش ساله پیش از آغاز جنگ، با قدرتی توفنده به پیش رفته و وضع مادی مردم آلمان از هر لحاظ بهبود یافته بود.
وقتی این باروری اقتصاد نازی را در کنار آن سکوت نسبی پیرامون اندیشه های اقتصادی نازیسم بگذاریم، ممکن است این شائبه در ذهن برخی شکل بگیرد که آیا به واقع در آلمان نازی، معجزه ای اقتصادی در کار بوده که دول متفق پس از جنگ برای حفظ وجهه نظامات اقتصادی خود با دسیسه چینی سعی کرده اند بر آن سرپوش بگذارند؟ یا به عبارت بهتر، آیا در این اقتصاد راه سومی در کار بوده است؟در این مقاله می کوشیم با نگاهی به اقتصاد نازیسم و آلمان نازی، پاسخی درخور برای این پرسش بیابیم.
بخش اول: وضعیت آلمان قبل از به قدرت رسیدن هیتلر
جنگ جهانی اول چنان خونین و ویرانگر بود که تا آن زمان سابقه نداشت.تانک ،هواپیما و توپخانه سنگین برای نخستین بار در این جنگ به کار رفت.
جنگ جهانی اول با پیروزی متفقین که متحمل تلفات بسیار سنگینی شده بودند به پایان رسید.این دولت های متفق در سال 1918 یک هدف عمده داشتند: حصول اطمینان از اینکه آلمان دیگر هیچگاه تهدیدی برای آنها محسوب نشود.
چنانکه سیاستمدار بریتانیایی، سِر اریک گِدِس در پایان جنگ اظهار داشت: "آلمانی ها قرار است چلانده شوند همانطور که یک لیمو ترش را می چلانند تا هسته ها بیرون آیند ."
سر اریک گدس
متفقین پیروز برای تضعیف آلمان معاهده ورسای را پیش نهادند که درآن تعداد زیادی_در مجموع 440_ شرط را برشمردند که آلمان میبایست آنها را می پذیرفت.
این معاهده چنان سختگیرانه بود که برخی از آمریکاییهای دست اندرکار تهیه آن صادقانه احساس شرمساری میکردند.سرانجام که شرایط معاهده نوشته شد،رابرت لانسینگ وزیر امور خارجه ایالات متحده تصدیق کرد که شرایط صلح بی اندازه خشن و تحقیرآمیز به نظر میرسد.حتی خود ویلسون،رئیس جمهور آمریکا نیز گفته بود: "اگر من آلمانی بودم فکر میکنم هرگز نباید آنرا امضا میکردم."
شرایط معاهده:
برخی از شرایط تلاش آشکار برای کاهش توان نظامی آلمان بود.معاهده تنها یک نیروی صد هزار نفری را برای آلمان مجاز میشمرد که بخش بسیار کوچکی از نیرویی بود که آلمان در دوره جنگ در اختیار داشت.نیروی دریایی آلمان ناگزیر بود زیر دریایی های خود را تحویل دهد و تنها حق داشت شش ناو جنگی قدرتمند خود را نگه دارد. معاهده همچنین آلمان را از ساختن تانک، هواپیماهای نظامی، توپخانه های سنگین و دیگر جنگ افزارهای تهاجمی منع میکرد.
دیگر شرایط معاهده آلمان را از بیشتر قلمروش محروم میکرد.مستعمرات آلمان در آفریقا،چین و حوزه اقیانوس آرام گرفته شد.ایالت های آلمانی زبان آلزاس و لورن واقع در مرز فرانسه و آلمان به فرانسه واگذار گردید.اراضی وسیعی که زمانی در تصرف آلمان بود جدا و به لهستان واگذار شد.راین لند اراضی حاصلخیز غرب رود راین به متفقین سپرده شد.
معاهده نه تنها وسعت، جمعیت و توان نظامی آلمان را کاهش داد بلکه بر اقتصاد آن نیز اثر گذاشت.بسیاری از اراضی ای که به تصرف متفقین درآمد نواحی مهم صنعتی و کشاورزی بودند.
پیامدهای معاهده صلح ورسای بر اقتصاد آلمان:
معاهده موارد ذکر شده زیر را از آلمان ستاند:
1- 13%قلمرو و 10% جمعیت آن کشور
2- 75% معادن آهن، نصف معادن زغال سنگ، سه چهارم معادن روی، نصف معادن سرب و تقریباً تمامی معادن پتاس آن کشور
3- تقریبا تمام سرمایهگذاریهای خارجی آلمان که بالغ بر یک دهم کل ثروت آن کشور میشد
4-یک ششم محصول کشاورزی و یک دهم کارخانههای صنعتی آن.
مقصر و شرمنده
ما تکان دهنده ترین بخش های معاهده ورسای آن چیزی بود که به بندهای مقصر بودن معروف شد.طبق این شرایط آلمان مقصر شروع جنگ شناخته شد و میبایست مسئولیت پرداخت غرامت جنگی را عهده دار شود. بنابراین آلمان را موظف به پرداخت حدود 100 میلیارد دلار(بیش از 600 میلیارد دلار امروزی) کردند.
اما آلمان به هیچ وجه در شرایطی نبود که بتواند این مبلغ را پرداخت کند.آخرین ماه های جنگ اقتصاد این کشور را نابود کرده بود و حتی بدتر از آن آلمانی ها تقریباهیچ مواد غذایی نداشتند و نبود مواد غذایی سبب قحطی شده بود.
تاریخدان آلبرت مارین مینویسد:"اسکلت های متحرک در جستجوی اسب های مرده پرسه میزدند و بر سر یک تکه گوشت گندیده با هم گلاویز میشدند.گرسنگی هر روز صدها نفر را از پا درمی آورد.غالبا برای تابوت چوب موجود نبود و مردم را در گورهای دسته جمعی دفن میکردند.جسد کودکان خردسال را درجعبه های مقوایی قرار میدادند."
آلمانی های بی نوا در صف غذا در انتظارند.
درنمودارهای بالا هزینه خانوارهای آلمان از 1912 تا 1923 مشاهده میشود.با امضای پیمان ورسای از 1919 تا 1923 تقریبا تمام درآمد خانوار صرف هزینه غذا میشد.
مطالبات متفقین از آلمان نه تنها غیرمنصفانه بلکه غیر واقع بینانه بود.آلمان نیز مانند فرانسه و انگلستان ویران شده بود.اقتصادش آشفته،مردمش گرسنه و صحنه سیاسیش بی ثبات و پرآشوب بود و کاملا مشخص بود که آلمان از پس چنین غرامتی برنخواهد آمد.
آلمان نه تنها با کمپود پول مواجه بود بلکه راه های چندانی هم برای کسب درآمد نداشت.متفقین بهترین معادن و کارخانه های آلمان را تصاحب کرده بودند. اجناسی هم که میتوانست تولید کند به بازارهای متفقین راه نداشت.
ویلهلم دوم امپراتور آلمان نیز پیش از پایان جنگ به دلیل وقوع آشوب داخلی و شورش در کشور توسط کمونیست ها،به هلند گریخته بود و قدرت سیاسی را در آلمان به طرز خطرناکی بلاتکلیف رهاکرده بود.
بنابراین چه دلیلی داشت که متفقین مردم آلمان را که اینک بدون امپراتور بودند به این شکل مجازات کنند؟
در تاریخ جنگ ها و معاهدات، سابقه نداشت ملتی اینگونه تحقیر و خرد شود.
قیصر ویلهلم دوم امپراتور آلمان در زمان جنگ جهانی اول
هیئت دیپلماتیک آلمان با 280 عضو راهی فرانسه شد تا معاهده را امضا کند. رهبران فرانسه دستور اکید داده بودند که قطار حامل این هیئت نمایندگی با سرعت 16 کیلومتر در ساعت حرکت کند تا آلمانی ها بتوانند خرابی هایی را که به قول فرانسویها مسببش بودند، ببینند.هنگامی که نمایندگان آلمان به ورسای رسیدند، ژرژ کلمانسو نخست وزیر فرانسه با لحن تندی با آنها صحبت کرد و گفت: " وقت آن رسیده که حساب های سنگینمان را تصفیه کنیم."
شایان توجه آن که متفقین در جریان نوشتن معاهده جایی برای آلمانی ها در میز مذاکرات در نظر نگرفته بودند، تنها پس از آنکه به امضای آلمان نیاز افتاد از نمایندگان آلمان دعوت به عمل آمد.
تاریخ نگار چارلز براسِلِن فلاد مینویسد:
"در سرتاسر آلمان از درد و خشم ناشی از تحقیرشدگی فریاد و فغان برخاست."
دولت آلمان به منظور پاسخگویی به مطالبات هم مردم نگون بخت خودش و هم متفقین،شروع به چاپ اسکناس بیشتر کرد.از آنجا که فرانسوی ها و دیگر متفقین مقدار زیادی از طلاهای آلمان را از خزانه ملی این کشور به سرقت برده بودند،برای اسکناس هایی که چاپ میشد پشتوانه ای وجود نداشت.133 چاپخانه دولتی با 1783 دستگاه چاپ روز و شب مشغول تولید پول کاغذی به نام مارک شدند. از آنجا که چیز با ارزشی پشتوانه این مارک ها نبود، ارزش آنها به سرعت سقوط کرد. به عنوان مثال در سال 1919 نه مارک برابر یک دلار آمریکا در بازار جهانی بود.اما درسال 1923 رقم باور نکردنی چهار تریلیون مارک برابر تنها یک دلار بود! با این حال دولت هنوز به چاپ اسکناس های بی ارزش ادامه میداد.
تورم افسار گسیخته سطح زندگی مردم را در آلمان به شدت تحت تاثیر قرار داد.قیمت ها تنها در یک روز صد برابر و گاه بیشتر میشد.حقوق بگیران مجبور بودند برای حمل حقوقشان به خانه،گاری یا چرخ دستی به سر کارشان بیاورند،چون در جیب یا کیف جا نمیشد.
کارخانه ها به کارگرانشان 2 بار در روز دستمزد پرداخت میکردند و به آنها مرخصی کوتاه مدت میدادند تا پیش از آنکه قیمت ها بالاتر رود برای خانواده خود مواد غذایی بخرند.
هیچ کس در آلمان یا حتی در تمام اروپا چنین تورمی ندیده بود. فحشا،بزهکاری و مفاسد اجتماعی سراسر جامعه را در بر گرفته بود.حق اشتراک یک روزنامه در برلین از هفته ای شش مارک به بیش از پانصد میلیارد مارک ترقی کرد و از آنجا که پول کاغذی این قدر بی ارزش بود،مردم از آن برای عایق بندی،کاغذ دیواری، و حتی به عنوان کاغذ باطله برای روشن کردن اجاق آشپزخانه شان استفاده میکردند.مردم با سوزاندن این اسکناسها خود را گرم نگه میداشتند و کودکان نیز خود را سرگرم. زنی شکایت داشت که وقتی یک سبد بزرگ پر از اسکناس را برای چند دقیقه جلوی یک مغازه جا گذاشت،دزدی سبد را ربود،اما اسکناس ها را باقی گذاشت!
در زیر جنبه هایی از استفاده از این اسکناس های بی ارزش به تصویر کشیده شده است:
این فضای پرآشوب و دهشتناک صحنه را برای یک جوان اتریشی و سرجوخه سابق ارتش آلمان مهیا کرد تا حرکت خود را به سوی قدرت آغاز کند......
منابع:
کتاب امپراتوری هیتلر به قلم گیل بی استوارت
کتاب نبوغ هیتلر به قلم حمید رضا نیک بخش
مقالات روزنامه دنیای اقتصاد
تارنمای پژوهشی حقایق تاریخی truth88.com
گردآوری،تدوین و تنظیم: ShahrAshoob
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://forum.cinemacenter.ir/thread7370.html
متاسفانه ما همیشه درباره هیتلر و اردوگاه هایش میشنویم،هیتلر و یهودیان،اما هرگز درباره خدمات اقتصادی و اجتماعی رایش سوم اطلاع چندانی نداریم. به هر رو، یک چیز روشن است: اقتصاد آلمان در سال های پس از به قدرت رسیدن هیتلر و به ویژه دوره شش ساله پیش از آغاز جنگ، با قدرتی توفنده به پیش رفته و وضع مادی مردم آلمان از هر لحاظ بهبود یافته بود.
وقتی این باروری اقتصاد نازی را در کنار آن سکوت نسبی پیرامون اندیشه های اقتصادی نازیسم بگذاریم، ممکن است این شائبه در ذهن برخی شکل بگیرد که آیا به واقع در آلمان نازی، معجزه ای اقتصادی در کار بوده که دول متفق پس از جنگ برای حفظ وجهه نظامات اقتصادی خود با دسیسه چینی سعی کرده اند بر آن سرپوش بگذارند؟ یا به عبارت بهتر، آیا در این اقتصاد راه سومی در کار بوده است؟در این مقاله می کوشیم با نگاهی به اقتصاد نازیسم و آلمان نازی، پاسخی درخور برای این پرسش بیابیم.
بخش اول: وضعیت آلمان قبل از به قدرت رسیدن هیتلر
جنگ جهانی اول چنان خونین و ویرانگر بود که تا آن زمان سابقه نداشت.تانک ،هواپیما و توپخانه سنگین برای نخستین بار در این جنگ به کار رفت.
جنگ جهانی اول با پیروزی متفقین که متحمل تلفات بسیار سنگینی شده بودند به پایان رسید.این دولت های متفق در سال 1918 یک هدف عمده داشتند: حصول اطمینان از اینکه آلمان دیگر هیچگاه تهدیدی برای آنها محسوب نشود.
چنانکه سیاستمدار بریتانیایی، سِر اریک گِدِس در پایان جنگ اظهار داشت: "آلمانی ها قرار است چلانده شوند همانطور که یک لیمو ترش را می چلانند تا هسته ها بیرون آیند ."
سر اریک گدس
متفقین پیروز برای تضعیف آلمان معاهده ورسای را پیش نهادند که درآن تعداد زیادی_در مجموع 440_ شرط را برشمردند که آلمان میبایست آنها را می پذیرفت.
این معاهده چنان سختگیرانه بود که برخی از آمریکاییهای دست اندرکار تهیه آن صادقانه احساس شرمساری میکردند.سرانجام که شرایط معاهده نوشته شد،رابرت لانسینگ وزیر امور خارجه ایالات متحده تصدیق کرد که شرایط صلح بی اندازه خشن و تحقیرآمیز به نظر میرسد.حتی خود ویلسون،رئیس جمهور آمریکا نیز گفته بود: "اگر من آلمانی بودم فکر میکنم هرگز نباید آنرا امضا میکردم."
شرایط معاهده:
برخی از شرایط تلاش آشکار برای کاهش توان نظامی آلمان بود.معاهده تنها یک نیروی صد هزار نفری را برای آلمان مجاز میشمرد که بخش بسیار کوچکی از نیرویی بود که آلمان در دوره جنگ در اختیار داشت.نیروی دریایی آلمان ناگزیر بود زیر دریایی های خود را تحویل دهد و تنها حق داشت شش ناو جنگی قدرتمند خود را نگه دارد. معاهده همچنین آلمان را از ساختن تانک، هواپیماهای نظامی، توپخانه های سنگین و دیگر جنگ افزارهای تهاجمی منع میکرد.
دیگر شرایط معاهده آلمان را از بیشتر قلمروش محروم میکرد.مستعمرات آلمان در آفریقا،چین و حوزه اقیانوس آرام گرفته شد.ایالت های آلمانی زبان آلزاس و لورن واقع در مرز فرانسه و آلمان به فرانسه واگذار گردید.اراضی وسیعی که زمانی در تصرف آلمان بود جدا و به لهستان واگذار شد.راین لند اراضی حاصلخیز غرب رود راین به متفقین سپرده شد.
معاهده نه تنها وسعت، جمعیت و توان نظامی آلمان را کاهش داد بلکه بر اقتصاد آن نیز اثر گذاشت.بسیاری از اراضی ای که به تصرف متفقین درآمد نواحی مهم صنعتی و کشاورزی بودند.
پیامدهای معاهده صلح ورسای بر اقتصاد آلمان:
معاهده موارد ذکر شده زیر را از آلمان ستاند:
1- 13%قلمرو و 10% جمعیت آن کشور
2- 75% معادن آهن، نصف معادن زغال سنگ، سه چهارم معادن روی، نصف معادن سرب و تقریباً تمامی معادن پتاس آن کشور
3- تقریبا تمام سرمایهگذاریهای خارجی آلمان که بالغ بر یک دهم کل ثروت آن کشور میشد
4-یک ششم محصول کشاورزی و یک دهم کارخانههای صنعتی آن.
مقصر و شرمنده
ما تکان دهنده ترین بخش های معاهده ورسای آن چیزی بود که به بندهای مقصر بودن معروف شد.طبق این شرایط آلمان مقصر شروع جنگ شناخته شد و میبایست مسئولیت پرداخت غرامت جنگی را عهده دار شود. بنابراین آلمان را موظف به پرداخت حدود 100 میلیارد دلار(بیش از 600 میلیارد دلار امروزی) کردند.
اما آلمان به هیچ وجه در شرایطی نبود که بتواند این مبلغ را پرداخت کند.آخرین ماه های جنگ اقتصاد این کشور را نابود کرده بود و حتی بدتر از آن آلمانی ها تقریباهیچ مواد غذایی نداشتند و نبود مواد غذایی سبب قحطی شده بود.
تاریخدان آلبرت مارین مینویسد:"اسکلت های متحرک در جستجوی اسب های مرده پرسه میزدند و بر سر یک تکه گوشت گندیده با هم گلاویز میشدند.گرسنگی هر روز صدها نفر را از پا درمی آورد.غالبا برای تابوت چوب موجود نبود و مردم را در گورهای دسته جمعی دفن میکردند.جسد کودکان خردسال را درجعبه های مقوایی قرار میدادند."
آلمانی های بی نوا در صف غذا در انتظارند.
درنمودارهای بالا هزینه خانوارهای آلمان از 1912 تا 1923 مشاهده میشود.با امضای پیمان ورسای از 1919 تا 1923 تقریبا تمام درآمد خانوار صرف هزینه غذا میشد.
مطالبات متفقین از آلمان نه تنها غیرمنصفانه بلکه غیر واقع بینانه بود.آلمان نیز مانند فرانسه و انگلستان ویران شده بود.اقتصادش آشفته،مردمش گرسنه و صحنه سیاسیش بی ثبات و پرآشوب بود و کاملا مشخص بود که آلمان از پس چنین غرامتی برنخواهد آمد.
آلمان نه تنها با کمپود پول مواجه بود بلکه راه های چندانی هم برای کسب درآمد نداشت.متفقین بهترین معادن و کارخانه های آلمان را تصاحب کرده بودند. اجناسی هم که میتوانست تولید کند به بازارهای متفقین راه نداشت.
ویلهلم دوم امپراتور آلمان نیز پیش از پایان جنگ به دلیل وقوع آشوب داخلی و شورش در کشور توسط کمونیست ها،به هلند گریخته بود و قدرت سیاسی را در آلمان به طرز خطرناکی بلاتکلیف رهاکرده بود.
بنابراین چه دلیلی داشت که متفقین مردم آلمان را که اینک بدون امپراتور بودند به این شکل مجازات کنند؟
در تاریخ جنگ ها و معاهدات، سابقه نداشت ملتی اینگونه تحقیر و خرد شود.
قیصر ویلهلم دوم امپراتور آلمان در زمان جنگ جهانی اول
هیئت دیپلماتیک آلمان با 280 عضو راهی فرانسه شد تا معاهده را امضا کند. رهبران فرانسه دستور اکید داده بودند که قطار حامل این هیئت نمایندگی با سرعت 16 کیلومتر در ساعت حرکت کند تا آلمانی ها بتوانند خرابی هایی را که به قول فرانسویها مسببش بودند، ببینند.هنگامی که نمایندگان آلمان به ورسای رسیدند، ژرژ کلمانسو نخست وزیر فرانسه با لحن تندی با آنها صحبت کرد و گفت: " وقت آن رسیده که حساب های سنگینمان را تصفیه کنیم."
شایان توجه آن که متفقین در جریان نوشتن معاهده جایی برای آلمانی ها در میز مذاکرات در نظر نگرفته بودند، تنها پس از آنکه به امضای آلمان نیاز افتاد از نمایندگان آلمان دعوت به عمل آمد.
تاریخ نگار چارلز براسِلِن فلاد مینویسد:
"در سرتاسر آلمان از درد و خشم ناشی از تحقیرشدگی فریاد و فغان برخاست."
دولت آلمان به منظور پاسخگویی به مطالبات هم مردم نگون بخت خودش و هم متفقین،شروع به چاپ اسکناس بیشتر کرد.از آنجا که فرانسوی ها و دیگر متفقین مقدار زیادی از طلاهای آلمان را از خزانه ملی این کشور به سرقت برده بودند،برای اسکناس هایی که چاپ میشد پشتوانه ای وجود نداشت.133 چاپخانه دولتی با 1783 دستگاه چاپ روز و شب مشغول تولید پول کاغذی به نام مارک شدند. از آنجا که چیز با ارزشی پشتوانه این مارک ها نبود، ارزش آنها به سرعت سقوط کرد. به عنوان مثال در سال 1919 نه مارک برابر یک دلار آمریکا در بازار جهانی بود.اما درسال 1923 رقم باور نکردنی چهار تریلیون مارک برابر تنها یک دلار بود! با این حال دولت هنوز به چاپ اسکناس های بی ارزش ادامه میداد.
تورم افسار گسیخته سطح زندگی مردم را در آلمان به شدت تحت تاثیر قرار داد.قیمت ها تنها در یک روز صد برابر و گاه بیشتر میشد.حقوق بگیران مجبور بودند برای حمل حقوقشان به خانه،گاری یا چرخ دستی به سر کارشان بیاورند،چون در جیب یا کیف جا نمیشد.
کارخانه ها به کارگرانشان 2 بار در روز دستمزد پرداخت میکردند و به آنها مرخصی کوتاه مدت میدادند تا پیش از آنکه قیمت ها بالاتر رود برای خانواده خود مواد غذایی بخرند.
هیچ کس در آلمان یا حتی در تمام اروپا چنین تورمی ندیده بود. فحشا،بزهکاری و مفاسد اجتماعی سراسر جامعه را در بر گرفته بود.حق اشتراک یک روزنامه در برلین از هفته ای شش مارک به بیش از پانصد میلیارد مارک ترقی کرد و از آنجا که پول کاغذی این قدر بی ارزش بود،مردم از آن برای عایق بندی،کاغذ دیواری، و حتی به عنوان کاغذ باطله برای روشن کردن اجاق آشپزخانه شان استفاده میکردند.مردم با سوزاندن این اسکناسها خود را گرم نگه میداشتند و کودکان نیز خود را سرگرم. زنی شکایت داشت که وقتی یک سبد بزرگ پر از اسکناس را برای چند دقیقه جلوی یک مغازه جا گذاشت،دزدی سبد را ربود،اما اسکناس ها را باقی گذاشت!
در زیر جنبه هایی از استفاده از این اسکناس های بی ارزش به تصویر کشیده شده است:
این فضای پرآشوب و دهشتناک صحنه را برای یک جوان اتریشی و سرجوخه سابق ارتش آلمان مهیا کرد تا حرکت خود را به سوی قدرت آغاز کند......
منابع:
کتاب امپراتوری هیتلر به قلم گیل بی استوارت
کتاب نبوغ هیتلر به قلم حمید رضا نیک بخش
مقالات روزنامه دنیای اقتصاد
تارنمای پژوهشی حقایق تاریخی truth88.com
گردآوری،تدوین و تنظیم: ShahrAshoob
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://forum.cinemacenter.ir/thread7370.html