ارسالها: 851
موضوعها: 36
تاریخ عضویت: Sep 2016
سپاس ها 2981
سپاس شده 2671 بار در 1265 ارسال
حالت من: هیچ کدام
ی سوسکی اومده توی حموم اومده تو حموم من نترسیدم من نترسیدم
اقا سوسکه کفش ملی داشت شلوار لی داشت من نترسیدم من نترسیدم
ننم جیغ زد خوارم غش کرد خواهرم غش کرد من نترسیدم من نترسیدم
بابام رفته تار و مار بخره تار و مار بخره من نترسیدم من نترسیدم :|
Isn’t it lovely all alone??
ارسالها: 918
موضوعها: 92
تاریخ عضویت: Jul 2016
سپاس ها 7891
سپاس شده 3458 بار در 1407 ارسال
حالت من: هیچ کدام
مُرده هم بیگمان دلی دارد
مثلِ ما «زید» خوشگلی دارد
.
در کنارِ پریوَشان در قبر
هر شب جمعه محفلی دارد
.
با «شهین» و «مَهینِ» آن دنیا
روز و شب عیش کاملی دارد
.
هر زمانی که میشود دلتنگ
لب دریا و ساحلی دارد
.
مُرده هم آدم است در واقع
رفقای اراذلی دارد!
.
چون تمامِ مجردان او هم،
در امورش مشاکلی دارد
.
شام اگر مرغ یا که جوجه نبود
ساندویچ فلافلی دارد
.
غالباً در حجاب و پوشش خود
مطمئناً مسایلی دارد
.
نه پلیسی که گیرد او یقهاش
نه محل مَرد جاهلی دارد
.
ما که بیمسکنیم ! اما او،
خوش به حالش که منزلی دارد!
.
با رفیقانِ شاعرش هر شب
فاعلاتن مفاعلی دارد!
ارسالها: 22
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2017
سپاس ها 17
سپاس شده 52 بار در 39 ارسال
حالت من: هیچ کدام
یک شتر همراه گاو و گوسفند
عازم صحرا شده تا بچرند
بوته ای دیدند آنجا از علف
سوی آن رفتند با شورو شعف
شد بپا دعوا میان آن سه تن
هر یکی می گفت بوته مال من
حرفشان این شد در آن ماجرا
بوته باشد ازبرای پیرما
زیرکی کردو بگفتا گوسفند
نیست یادم که تولد سال چند
گوسفندی را خداوند از کرم
داد ابراهیم آن رسول محترم
من همانم عمر من گشته دراز
فاش کردم تاشوم من چاره ساز
گاو گفتا سن من بالاتر است
حرف حق از هر کلامی بهتر است
من سوار کشتی نوح نبی
بوده ام درآن زمان چندین شبی
سن من باشد کنون چندین هزار
پیرتر از من ندیده این دیار
تا شنید اشتر دروغ بی شمار
بوته را خورد و بگفتا الفرار
▂▃▄▅▆▇█▓▒░piano is my life░▒▓█▇▆▅▄▃▂