08-05-2014، 14:14
نکته اول: واژه و صدا
هر واژه، کلمه یا جملهای که در صحبت کردن بهکار میگیریم، در معرفی ما به دیگران و برداشت آنها از شخصیت و رفتارمان موثر است. در حقیقت با نوع کلام خود میتوانیم دیگران را جذب کلام و در پی آن شخصیتمان کنیم یا برعکس اطرافیان را از خود دور کنیم. پژوهشگران دانشگاه میشیگان در آمریکا هم در تحقیقات و پژوهشهای خود به این نتیجه رسیده بودند که در ارتباطات، نخستین موضوعی که جلب توجه میکند، صدا و طرز صحبت کردن طرف مقابل است.
نکته دوم: نه به این شوری شور
همان اندازه که سریع صحبت کردن ارتباط با دیگران را مختل میکند، به همان نسبت، کٌند صحبت کردن هم مناسب نیست. تاکید بر یکسری از کلمات به آن اندازهای میتواند بر نوع کلام ما تاثیرگذار باشد که تکرار یک کلمه یا صدای بسیار آهسته، بنابراین برای آنکه هر آنچه بیان میکنیم به درستی از سوی مخاطب ما دریافت و درک شود، باید تناسبی را میان شیوه صحبتکردن، حرکتهای بدنی و نوع کلمههای خود برقرار کنیم.
نکته سوم: کلام زنانه، کلام مردانه
زنان و مردان از روشهای متفاوتی برای صحبت کردن استفاده میکنند که به دلیل روشهای تربیتی آنها نیست، بلکه این تفاوتها در نیازهای تکاملی آنها ریشه دارد. زنان، الگوهای گفتاری ملایمتری را برای ارتباط برقرار کردن میان خود به کار میگیرند. این روش، آنها را از برخوردهای تهاجمی مردان حفظ میکند؛ به عبارت دیگر از یک سو از تغییرات صدا و زیر و بم کردن صدا در الگوهای کلامی خود استفاده میکنند و از سوی دیگر اغلب کلماتی را بهکار میگیرند که بار عاطفی و احساسی بیشتری دارد. مردان برای تاتیرگذار نشان دادن خود گاهی از واژگان درشت یا صدای بلندتری استفاده میکنند. همچنین نباید در کلام آنها چندان دنبال واژهها یا کلمات احساسی یا توضیح و تفصیل بیشتر موضوع بود، چراکه اغلب به سرعت به سراغ اصل مطلب میروند بیآنکه کلام را با عاطفه و احساس یا شرح و بسط بیارایند، اما بهطور کلی یکسری از الگوهای کلامی در معرفی شخصیت افراد، چه زن و چه مرد، تثبیت شدهاند.
نکته چهارم: کسانی که صدای آرام دارند...
برخی معتقدند آرام صحبت کردن نشانه تعقل گوینده است و کسانیکه صدای آرام دارند، ممکن است به مرحلهای رسیده باشند که نیازی به شلوغ کردن و ایجاد جنجال نداشته باشند، چراکه آنها از آرامش درون بهره میبرند. این اشخاص به روابط معمولی و آرام تمایل دارند. گاهی هم ممکن است افرادی که صدای آرام را در کلام خود بهکار میگیرند جزو افرادی باشند که مورد آزار و اذیت صدای بلند والدین، همسر یا دیگران قرار گرفتهاند و از ترس آنکه مانند آنها شوند از ایجاد صدای بلند خودداری میکنند. از سوی دیگر افرادی که اعتمادبهنفس پایین دارند، اغلب سریع و با صدایی آرام صحبت میکنند.
نکته پنجم: کسانی که صدای بلند دارند...
در برخی از موارد و از دیدگاههایی، صدای بسیار بلند نشانه شخصیت منفی افراد است و گاهی در فرهنگ عمومی از آنان به عنوان گستاخ یا بددهن نام میبرند. در بسیاری از موارد بلندی صدای افراد، دلایل روحی و روانی دارد. از سوی دیگر این نوع صدا نشاندهنده شادی، غرور، جوانی، لذت و خوشی هم به حساب میآید، اما اغلب این افراد به دیگران اجازه صحبت کردن نمیدهند. البته فراموش نکنیم که ممکن است صدای بلند ما با لحن تحکمآمیز نیز بیامیزد و به کلام ما جنبه دستوری ببخشد که خود به نوعی اختلال در ارتباط با دیگران را سبب میشود. احمد یحیایی ایلهای در کتاب «تشریفات هتل» میگوید: «همانطور که هر فرهنگ نسبت به فرهنگهای دیگر از بسیاری جهات متفاوت است از نظر ارتباطی نیز تفاوتهایی مشهود است. برای مثال مردم آذربایجان عموما بلندتر و درشتتر از مردم فارس و اصفهان سخن میگویند. همچنین شهرنشینان نسبت به روستاییان و عشایر آرامتر و با بلندای کمتری سخن میگویند.
در تبیین علت یا علتهای این پدیده عوامل گوناگونی دخالت دارند و یکی از آنها محیط جغرافیایی و شرایط اقلیمی است. مردمان کوهستانها و دشتهای فراخ به نسبت شهرنشینان از بلندای بیشتری در سخنگویی و محاوره استفاده میکنند. حرفه در بلندای صدا موثر است. کارگران و کارکنان سازمانهای صنعتی که با سروصدای بیشتری سروکار دارند، از کارمندان اداری که در دفترهای تمیز و بیسروصدا و با موزیک ملایم کار میکنند، بلندتر صحبت میکنند. معلمان عمدتاً نسبت به دیگر حرفهها مانند پزشکان یا کارمندان دفتری و حسابداران از بلندای صدای بیشتری در محاوره با دیگران استفاده میکنند. از سوی دیگر هراندازه سروصدا و عوامل اختلالزا وجود داشته باشد بلندای صدایی بیشتر میشود.»
نکته ششم: گول نزنید!
یادتان باشد برمبنای نوع صحبت کردنتان، خیلی وقتها مورد قضاوت قرار میگیرید. پس بهتر است در این زمینه تمرین کنید تا بتوانید بهتر حرف بزنید. البته این به معنای این نیست که دیگران را گول بزنید. شما باید صادقانه با دیگران روبهرو شوید. اما اگر خودتان میدانید که طرز صحبت کردنتان مناسب نیست، بهتر است کمی روی آن کار کنید تا بتوانید ارتباط بهتری با دیگران برقرار کنید.
بگو تا ذهنت را بخوانم
خانم دکتر «سیما فردوسی»، روانشناس، در مورد نوع صبحت کردن و تاثیر آن روی دیگران و قضاوت در مورد شخصیتها، حرفهای خواندنی زیادی دارند. یادداشت اختصاصی ایشان را در این زمینه بخوانید. تمام افراد باید به شیوهای سخن بگویند که تاثیرگذار و محترمانه باشد، اما فراموش نکنیم که نوع صحبت کردن به خانواده، فرهنگ و چگونگی تربیت افراد بازمیگردد و به عواملی از این دست وابسته است. به بیان دیگر اینکه کودک در چه فرهنگی رشد میکند و پدر و مادر در تربیت او از چه واژهها یا لحنی استفاده میکنند، همگی بخشی از دایره لغات او را میسازند تا در آینده و زمانیکه وارد جامعه شد، آنها را در طرز صحبت کردنش بهکار بگیرد. البته نقش آموزش از طریق رسانههای جمعی، اجتماع و بهطور کلی هر محیطی که فرد در آن حضور دارد (مانند مدرسه) را نباید نادیده گرفت، اما نقش خانواده نقشی کلیدیتر و مهمتر است.
پسرانه، دخترانه
بهطور معمول پسرها بیشتر از دخترها در خارج از محیط خانه حضور مییابند. آنها از همان سنین کودکی ممکن است گاهی در کوچه و خیابان با دیگر همسن و سالان خود سرگرم بازی شوند، بنابراین بسیاری از واژهها و اصطلاحات را در خارج از محیط خانواده و در خیابانها فرا میگیرند. برهمین اساس نوع صحبت کردن یک دختر با یک پسر بسیار متفاوت است، حتی اگر هر دو از یک خانواده باشند. برهمین اساس دخترها در سخن گفتن بسیار محجوبتر و آرامتر هستند و پسرها کمی بیحد و مرزتر حرف میزنند.
پرخاشگر یا مهربان؟
چگونگی صحبت کردن و نوع کلام، نماینده نوع تفکر افراد است. یعنی هر واژه و اصطلاحی که در کلام خود بهکار میگیریم، نشان میدهد به چه چیز و چگونه میاندیشیم. همچنین نشاندهنده صفات شخصیتی ما به حساب میآید. اینکه فرد شخصیتی پرخاشگر دارد یا مهربان و باعاطفه است، انسانی حسود یا فردی منطقیست، همگی در کلام ما خود را نمایان میکند.
به واژهها دقت کن!
اگر میخواهیم طرف مقابل خود را بهتر بشناسیم باید روی هریک از واژگان و کلمات او و همچنین لحنی که در بیان آنها بهکار میگیرد، تمرکز کنیم. اینکه آیا از کلام تکراری استفاده میکند یا نه و همچنین فراوانی واژههایی که در کلام خود بهکار میبندد، از نکات کلیدی در شناخت شخصیت افراد به حساب میآیند. همانگونه که نحوه بیان و کلام ما برای مشاور و روانشناس از اهمیت بسزایی برخوردار است و به عنوان یک ملاک تشخیصی در سنجش میزان اضطراب، استرس، وسواس، افسردگی و دیگر اختلالهای روحی افراد بهکار گرفته میشود. خانوادهها باید در کلام کودکان و واژههایی که به آنها میآموزند دقت داشته باشند و اگر در کلام خودشان نابهنجاریهایی دیده میشود، به یک روانشناس یا مشاور مراجعه کنند تا کلام آنها اصلاح شود.
هر واژه، کلمه یا جملهای که در صحبت کردن بهکار میگیریم، در معرفی ما به دیگران و برداشت آنها از شخصیت و رفتارمان موثر است. در حقیقت با نوع کلام خود میتوانیم دیگران را جذب کلام و در پی آن شخصیتمان کنیم یا برعکس اطرافیان را از خود دور کنیم. پژوهشگران دانشگاه میشیگان در آمریکا هم در تحقیقات و پژوهشهای خود به این نتیجه رسیده بودند که در ارتباطات، نخستین موضوعی که جلب توجه میکند، صدا و طرز صحبت کردن طرف مقابل است.
نکته دوم: نه به این شوری شور
همان اندازه که سریع صحبت کردن ارتباط با دیگران را مختل میکند، به همان نسبت، کٌند صحبت کردن هم مناسب نیست. تاکید بر یکسری از کلمات به آن اندازهای میتواند بر نوع کلام ما تاثیرگذار باشد که تکرار یک کلمه یا صدای بسیار آهسته، بنابراین برای آنکه هر آنچه بیان میکنیم به درستی از سوی مخاطب ما دریافت و درک شود، باید تناسبی را میان شیوه صحبتکردن، حرکتهای بدنی و نوع کلمههای خود برقرار کنیم.
نکته سوم: کلام زنانه، کلام مردانه
زنان و مردان از روشهای متفاوتی برای صحبت کردن استفاده میکنند که به دلیل روشهای تربیتی آنها نیست، بلکه این تفاوتها در نیازهای تکاملی آنها ریشه دارد. زنان، الگوهای گفتاری ملایمتری را برای ارتباط برقرار کردن میان خود به کار میگیرند. این روش، آنها را از برخوردهای تهاجمی مردان حفظ میکند؛ به عبارت دیگر از یک سو از تغییرات صدا و زیر و بم کردن صدا در الگوهای کلامی خود استفاده میکنند و از سوی دیگر اغلب کلماتی را بهکار میگیرند که بار عاطفی و احساسی بیشتری دارد. مردان برای تاتیرگذار نشان دادن خود گاهی از واژگان درشت یا صدای بلندتری استفاده میکنند. همچنین نباید در کلام آنها چندان دنبال واژهها یا کلمات احساسی یا توضیح و تفصیل بیشتر موضوع بود، چراکه اغلب به سرعت به سراغ اصل مطلب میروند بیآنکه کلام را با عاطفه و احساس یا شرح و بسط بیارایند، اما بهطور کلی یکسری از الگوهای کلامی در معرفی شخصیت افراد، چه زن و چه مرد، تثبیت شدهاند.
نکته چهارم: کسانی که صدای آرام دارند...
برخی معتقدند آرام صحبت کردن نشانه تعقل گوینده است و کسانیکه صدای آرام دارند، ممکن است به مرحلهای رسیده باشند که نیازی به شلوغ کردن و ایجاد جنجال نداشته باشند، چراکه آنها از آرامش درون بهره میبرند. این اشخاص به روابط معمولی و آرام تمایل دارند. گاهی هم ممکن است افرادی که صدای آرام را در کلام خود بهکار میگیرند جزو افرادی باشند که مورد آزار و اذیت صدای بلند والدین، همسر یا دیگران قرار گرفتهاند و از ترس آنکه مانند آنها شوند از ایجاد صدای بلند خودداری میکنند. از سوی دیگر افرادی که اعتمادبهنفس پایین دارند، اغلب سریع و با صدایی آرام صحبت میکنند.
نکته پنجم: کسانی که صدای بلند دارند...
در برخی از موارد و از دیدگاههایی، صدای بسیار بلند نشانه شخصیت منفی افراد است و گاهی در فرهنگ عمومی از آنان به عنوان گستاخ یا بددهن نام میبرند. در بسیاری از موارد بلندی صدای افراد، دلایل روحی و روانی دارد. از سوی دیگر این نوع صدا نشاندهنده شادی، غرور، جوانی، لذت و خوشی هم به حساب میآید، اما اغلب این افراد به دیگران اجازه صحبت کردن نمیدهند. البته فراموش نکنیم که ممکن است صدای بلند ما با لحن تحکمآمیز نیز بیامیزد و به کلام ما جنبه دستوری ببخشد که خود به نوعی اختلال در ارتباط با دیگران را سبب میشود. احمد یحیایی ایلهای در کتاب «تشریفات هتل» میگوید: «همانطور که هر فرهنگ نسبت به فرهنگهای دیگر از بسیاری جهات متفاوت است از نظر ارتباطی نیز تفاوتهایی مشهود است. برای مثال مردم آذربایجان عموما بلندتر و درشتتر از مردم فارس و اصفهان سخن میگویند. همچنین شهرنشینان نسبت به روستاییان و عشایر آرامتر و با بلندای کمتری سخن میگویند.
در تبیین علت یا علتهای این پدیده عوامل گوناگونی دخالت دارند و یکی از آنها محیط جغرافیایی و شرایط اقلیمی است. مردمان کوهستانها و دشتهای فراخ به نسبت شهرنشینان از بلندای بیشتری در سخنگویی و محاوره استفاده میکنند. حرفه در بلندای صدا موثر است. کارگران و کارکنان سازمانهای صنعتی که با سروصدای بیشتری سروکار دارند، از کارمندان اداری که در دفترهای تمیز و بیسروصدا و با موزیک ملایم کار میکنند، بلندتر صحبت میکنند. معلمان عمدتاً نسبت به دیگر حرفهها مانند پزشکان یا کارمندان دفتری و حسابداران از بلندای صدای بیشتری در محاوره با دیگران استفاده میکنند. از سوی دیگر هراندازه سروصدا و عوامل اختلالزا وجود داشته باشد بلندای صدایی بیشتر میشود.»
نکته ششم: گول نزنید!
یادتان باشد برمبنای نوع صحبت کردنتان، خیلی وقتها مورد قضاوت قرار میگیرید. پس بهتر است در این زمینه تمرین کنید تا بتوانید بهتر حرف بزنید. البته این به معنای این نیست که دیگران را گول بزنید. شما باید صادقانه با دیگران روبهرو شوید. اما اگر خودتان میدانید که طرز صحبت کردنتان مناسب نیست، بهتر است کمی روی آن کار کنید تا بتوانید ارتباط بهتری با دیگران برقرار کنید.
بگو تا ذهنت را بخوانم
خانم دکتر «سیما فردوسی»، روانشناس، در مورد نوع صبحت کردن و تاثیر آن روی دیگران و قضاوت در مورد شخصیتها، حرفهای خواندنی زیادی دارند. یادداشت اختصاصی ایشان را در این زمینه بخوانید. تمام افراد باید به شیوهای سخن بگویند که تاثیرگذار و محترمانه باشد، اما فراموش نکنیم که نوع صحبت کردن به خانواده، فرهنگ و چگونگی تربیت افراد بازمیگردد و به عواملی از این دست وابسته است. به بیان دیگر اینکه کودک در چه فرهنگی رشد میکند و پدر و مادر در تربیت او از چه واژهها یا لحنی استفاده میکنند، همگی بخشی از دایره لغات او را میسازند تا در آینده و زمانیکه وارد جامعه شد، آنها را در طرز صحبت کردنش بهکار بگیرد. البته نقش آموزش از طریق رسانههای جمعی، اجتماع و بهطور کلی هر محیطی که فرد در آن حضور دارد (مانند مدرسه) را نباید نادیده گرفت، اما نقش خانواده نقشی کلیدیتر و مهمتر است.
پسرانه، دخترانه
بهطور معمول پسرها بیشتر از دخترها در خارج از محیط خانه حضور مییابند. آنها از همان سنین کودکی ممکن است گاهی در کوچه و خیابان با دیگر همسن و سالان خود سرگرم بازی شوند، بنابراین بسیاری از واژهها و اصطلاحات را در خارج از محیط خانواده و در خیابانها فرا میگیرند. برهمین اساس نوع صحبت کردن یک دختر با یک پسر بسیار متفاوت است، حتی اگر هر دو از یک خانواده باشند. برهمین اساس دخترها در سخن گفتن بسیار محجوبتر و آرامتر هستند و پسرها کمی بیحد و مرزتر حرف میزنند.
پرخاشگر یا مهربان؟
چگونگی صحبت کردن و نوع کلام، نماینده نوع تفکر افراد است. یعنی هر واژه و اصطلاحی که در کلام خود بهکار میگیریم، نشان میدهد به چه چیز و چگونه میاندیشیم. همچنین نشاندهنده صفات شخصیتی ما به حساب میآید. اینکه فرد شخصیتی پرخاشگر دارد یا مهربان و باعاطفه است، انسانی حسود یا فردی منطقیست، همگی در کلام ما خود را نمایان میکند.
به واژهها دقت کن!
اگر میخواهیم طرف مقابل خود را بهتر بشناسیم باید روی هریک از واژگان و کلمات او و همچنین لحنی که در بیان آنها بهکار میگیرد، تمرکز کنیم. اینکه آیا از کلام تکراری استفاده میکند یا نه و همچنین فراوانی واژههایی که در کلام خود بهکار میبندد، از نکات کلیدی در شناخت شخصیت افراد به حساب میآیند. همانگونه که نحوه بیان و کلام ما برای مشاور و روانشناس از اهمیت بسزایی برخوردار است و به عنوان یک ملاک تشخیصی در سنجش میزان اضطراب، استرس، وسواس، افسردگی و دیگر اختلالهای روحی افراد بهکار گرفته میشود. خانوادهها باید در کلام کودکان و واژههایی که به آنها میآموزند دقت داشته باشند و اگر در کلام خودشان نابهنجاریهایی دیده میشود، به یک روانشناس یا مشاور مراجعه کنند تا کلام آنها اصلاح شود.