02-05-2014، 16:13
به خاطر سنگی که تو غذام بود
دندانم شکست .....
گریه کردم ...!!! نه به خاطر درد دندانم
برای کم سویی چشمان
مادرم
از اینکه امروز مورد توجه هستی خوشحال نباش،
تیتر اول روزنامه امروز ، کاغذ باطله فرداست …
تیتر اول روزنامه امروز ، کاغذ باطله فرداست …
هر چقدر هم که ضعیف باشی
گاهی اوقات
می توانی تکیه گاه باشی
از انسانها غمی به دل نگیر ؛ زیرا خود نیز غمگین اند
با آنکه تنهایند ولی از خود میگریزند
زیرا به خود و به عشق خود و به حقیقت خود شک دارند؛
پس دوستشان بدار اگر چه دوستت نداشته باشند...!
برایم مهم نیست از بیرون چگونه به نظر می آیم...
کسانی که درونم را می بینند برایم کافیند...
برای آن هایی که از روی ظاهرم قضاوت میکنند حرفی ندارم...
با خود می گویم بگذار همان بیرون بمانند...
و چقدر دیر می فهمیم
که زندگی
همین روزهاییست که منتظر گذشتنش هستیم
از انسانها غمی به دل نگیر ؛ زیرا خود نیز غمگین اند
با آنکه تنهایند ولی از خود میگریزند
زیرا به خود و به عشق خود و به حقیقت خود شک دارند؛
پس دوستشان بدار اگر چه دوستت نداشته باشند...!
برایم مهم نیست از بیرون چگونه به نظر می آیم...
کسانی که درونم را می بینند برایم کافیند...
برای آن هایی که از روی ظاهرم قضاوت میکنند حرفی ندارم...
با خود می گویم بگذار همان بیرون بمانند...
هر روز می گذشت از این زیر پله ها
آهسته تا بهم نزند خواب ناز ما
امروز هم گذشت
در باز و بسته شد
با پشت خم از این بغل کوچه می رود
چادر نماز فلفلی انداخته به سر
کفش چروک خورده و جوراب وصله دار
او فکر بچه هاست
هر جا شده هویج هم امروز می خرد
بیچاره پیرزن همه برف است کوچه ها
آهسته تا بهم نزند خواب ناز ما
امروز هم گذشت
در باز و بسته شد
با پشت خم از این بغل کوچه می رود
چادر نماز فلفلی انداخته به سر
کفش چروک خورده و جوراب وصله دار
او فکر بچه هاست
هر جا شده هویج هم امروز می خرد
بیچاره پیرزن همه برف است کوچه ها
و چقدر دیر می فهمیم
که زندگی
همین روزهاییست که منتظر گذشتنش هستیم