27-04-2014، 16:38
سيا از سالهاي نخست نيمه دوم دهه 1320، به تدريج، فعاليتهاي خود را در ايران آغاز کرد. اين سازمان از همان ابتداي حضورش در ايران، ارتباط مستقيمي با سفارت امريکا در تهران پيدا کرد و در واقع بخشي از سفارت امريکا در تهران در اختيار سيا قرار گرفت. طي سالهاي دهه 1330 تا 1350، حضور و نفوذ سيا در ايران، همواره روندي رو به گسترش داشت و به تبع آن، شمار زيادي از اعضا وکارکنان سفارت آمريکا در تهران را کساني تشکيل ميدادند که به طور مستقيم و غيرمستقيم با سيا در ارتباط بودند. در بسياري از امور ميان اعضاي رسمي سفارت و عوامل سيا هماهنگي لازم برقرار بود. با اين حال سيا در فعاليتهايش از استقلال عمل کافي برخوردار بود و چه بسا فعاليتهاي پرشماري از آن، از ديد و اطلاع اولياي سفارت مخفي ميماند. به عبارت ديگر سيا در گزارش اقدامات و فعاليتهايش در امور مختلف به اولياي رسمي سفارت امريکا در تهران الزام و اجباري نداشت. با اين حال اين به مفهوم تقابل و يا تضاد سفارت و سيا نبود بلکه طرفين در امور بسياري در هماهنگي با يکديگر عمل ميکردند و گزارشات و اقدامات و فعاليتهاي آنان در عملکرد و خط مشي طرفين تأثيري انکارناپذير و به سزا داشت.
در همان حال ميان سفارت و نمايندگي سيا در تهران و وزارت خارجه امريکا و نيز سازمان مرکزي سيا در امريکا هم ارتباط تنگاتنگ قابل توجهي وجود داشت و اساساً با مجموع تعامل اطلاعاتي و فعاليتهاي سياسي طرفين بود که سياستها و تصميمسازيهاي ريز و درشت دولتمردان و سياستگذاران امريکا در مورد ايران به مورد اجرا گذاشته ميشد و در ارتباط و تعامل حکومت ايران با آن کشور تصميم لازم اخذ ميشد. در همان حالي که سفارت عمدتاً از طريق مستقيم و آشکار، روابط امريکا با حکومت ايران را تنظيم ميکرد مجموعه گزارشات و اطلاعات سيا از شئون مختلف زندگي ايرانيان دولتمردان آن کشور را قادر ميساخت رفتار سياسي فيمابين را براساس دادههاي اطلاعاتي مذکور طبقهبندي و تنظيم کرده به کار بندند. در رابطه با حکومت ايران هم علاوه بر اينکه رؤساي وقت سيا در ايران ارتباط و تماس مستقيم و منظمي با شاه داشتند. برخي ديدگاهها و خواستههاي آنان هم از طريق مجاري رسمي سفارت امريکا درتهران به اطلاع مقامات ايراني ميرسيد. در همان حال روابط سيا و سفارت امريکا درتهران با ساواک هم از قاعدههاي مشابه پيروي ميکرد. ساواک که ارتباط اطلاعاتي ـ امنيتي تنگاتنگي با سيا داشت در هماهنگي اطلاعاتي ميان سيا، سفارت و حکومت ايران نقش قابل اعتنايي ايفا ميکرد. اسناد بر جاي مانده نشان ميدهد که سيا، سفارت آمريکا در تهران و حتي وزارت خارجه آن کشور در گزارشات و اطلاعات واصله از ساواک در زمينه حضورشان در ايران بهره فراواني ميبردند و برخي از مهمترين جنبههاي زندگي ايرانيان و حتي شناخت ويژگيها و مسائل پرشمار مربوط به مجموعه حاکميت، دولت، دربار و شخص شاه از کانال ساواک در اختيار سيا و مقامات سفارت و وزارت امور خارجه امريکا قرار داده ميشد.
وزارت امور خارجه در امريکا با مسئولان سيا در ايران جلسات و مذاکرات منظمي داشت و در همان حال سمينارهاي متعددي با شرکت کارشناسان، متخصصان و نمايندگان فيمابين تشکيل ميشد که درباره اوضاع سياسي، استراتژيکي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي مباحث و مسائل گوناگوني مطرح و مذاکره ميکرد و از جمعبندي اين گونه جلسات و مذاکرات بود که در نهايت استراتژي و دکترين امريکا در رابطه با ايران شکل ميگرفت و به مورد اجرا گذاشته ميشد. با اين توضيح که مباحث مطروحه در اينگونه سمينارها و جلسات اساساً برپايه اطلاعات و گزارشاتي بود که از سوي مأموران و نمايندگي سيا و سفارت امريکا در تهران تهيه و ارسال شده بود. در اين باره هماهنگي منظم و تعريف شدهاي ميان طرفين وجود داشت. در مواردي وزارت امور خارجه و سازمان مرکزي سيا در امريکا فهرستي از سرفصلهاي مهم اطلاعاتي ـ امنيتي مورد نياز را در اختيار ايستگاه سيا و نيز سفارت امريکا در تهران قرار ميدادند تا براساس راهنمائي ارائه شده دادههاي اطلاعاتي تهيه و در اختيار مرکز قرار داده شود. براي نمونه سازمان مرکزي سيا در امريکا در نامهاي که در 27 ارديبهشت 1356 / 17 مه 1977 براي سفارت امريکا در تهران ميفرستد سرفصلهاي مورد نياز اطلاعاتي وزارت امور خارجه و سيا در مورد ايران را به شرح ذيل تعيين کرده و تقاضا ميکند اولياي آن سفارت به ياري مأموران سيا در تهران اطلاعات خواسته شده را با مطالعه در موارد اطلاع داده شده براي مرکز ارسال دارند.
سري
سرپرست سازمان مرکزي اطلاعات (CIA)
کميته منابع انساني
طبقهبندي: سري
تاريخ: 17 مه 1977
27 ارديبهشت 1356
دفتر رئيس
از: ادوراد، اس، ليتل
به: ويليام اچ. سوليوان ـ سفير امريکا ـ تهران
در موقع ارسال «بررسي FOCUS ايران» براي جک ميکلوس (کاردار) در ژانويه، سرپرست سازمان مرکزي اطلاعات (CIA) اشاره کرد که يک ليست اوليه با ارجحيت مسائل اطلاعات ملي براي سفارت تهيه خواهد شد. ضميمه، ليست مزبور است که به وسيله کميته منابع انساني با نظر مأمور اطلاعات ملي براي خاور نزديک و جنوب آسيا تهيه شده است. چون ليست فشرده است ترتيبي براي ارجحيت منظور نشده است. راهنما جدا از بررسي FOCUS تهيه شده و در فرم اسکلتوار به نظر ميرسد. ما اميدواريم که اين ليست براي شما به عنوان نموداري از مسائل هماهنگ شده بين سازماني، مهمترين احتياجات اطلاعاتي واشنگتن را در برداشته باشد. يک راهنماي مفصلتر براساس منظمي از طريق کانالهاي سازماني براي شما تهيه شده است. همچنان که در برنامه FOCUS تجربه کسب ميکنيم، اميدواريم که اين ارزيابيهاي گزارشي کار هيئتهاي خارج از کشور را سهلتر و آسانتر سازد. نظرات شما در مورد اين موضوع مايه خوشوقتي من است.
سري
راهنما: ايران
ليست زيرين سرفصلهاي مورد علاقه جامعه اطلاعاتي و امور خارجه ميباشد.
الف ـ سياسي
الف ـ داخلي
1ـ هدفها و سياستهاي درازمدت شاه و مشاورين اصلي او، نظامي و غير نظامي.
2ـ تصميمات اساسي سياسي، ملي، امنيتي و اقتصادي به وسيله چه کساني و چگونه گرفته ميشود.
3ـ نقشي که ساواک در دولت بازي ميکند.
4ـ نقش دولت ايران در موضوع حقوق بشر.
5ـ برنامهريزيهاي آينده و فعل و انفعالات شخصي که جانشين را تعيين ميکند.
بـ خارجي
1ـ منابع تهديدات نظامي خارجي براي ايران.
2ـ موازنه قدرتها در منطقه به نحوي که ايران را متأثر ميسازد.
3ـ روابط با اتحاد شوروي و کشورهاي خليج فارس، خصوصاً عربستان سعودي و عراق.
4ـ روابط با هند، پاکستان، افغانستان و ترکيه
ب ـ اقتصادي
الف ـ برنامههاي رشد اقتصادي، بويژه، استراتژي و سياستهاي فروش شرکت ملي نفت ايران.
ب ـ طرحهايي که براي توسعه اتمي ريخته شده.
3ـ قابليتهاي نظامي نيروهاي مسلح سلطنتي ايران. 1
از ميان سفيران امريکا در تهران حداقل سه تن پيش از انتصاب به اين مقام در سازمان سيا عضويت داشتند که از آن ميان ريچارد هلمز مشهورترين آنهاست، ريچارد مککارا هلمز که در امريکا به ديگ شهرت داشت برادرش در سوئيس همکلاسي محمدرضا شاه پهلوي بود. از اواخر دهه 1930 م در سازمانهاي اطلاعاتي ـ جاسوسي امريکا جذب شد و از آغاز تأسيس سيا در 1947 به استخدام آن درآمد و به سرعت از مسئولان درجه اول سيا شد و در 1962 به معاونت عملياتي سيا ارتقاء مقام يافت و نهايتاً در 30 ژوئن 1966 به عنوان رئيس سيا منصوب گرديد. وي در ميان اعضاي بلندپايه سيا تحت عنوان «سلطان مطلق جاسوسان» لقب داشت. ريچارد هلمز در تمام دوراني که در رياست سيا بود از حکومت ايران سخت پشتيباني ميکرد و شاه نيز متقابلاً با او احساس نزديکي فزايندهاي داشت. ريچارد هلمز طي سالهاي 1345-1351 ش/ 1966- 1972 م. به مدت هفت سال رئيس سيا بود و طي اين سالها بارها به ايران مسافرت کرد. آگاهان به امور ريچارد هلمز را «يکي از دو مرد آگاه جهان» ميدانستند. نفر بعدي رئيس کا. گ. ب بود. ريچارد هلمز به دنبال رسوايي واترگيت از مقامش عزل شد (20 نوامبر 1972) و مدت کوتاهي بعد به عنوان سفير امريکا در تهران منصوب شد. 2
ورود ريچارد هلمز به تهران به عنوان سفير جديد امريکا اوج دوران قدرت محمدرضا شاه پهلوي محسوب ميشد. شاه به عنوان ژاندارم منطقه در دفاع و حمايت از اهداف و خواستههاي غرب و امريکا در منطقه براي خود رسالتي قائل بود ودر همان حال فعاليتهاي مشترک سيا، ساواک، موساد و نيز اينتليجنت سرويس انگلستان در منطقه در يکي از حساس ترين مقاطع خود قرار گرفته بود. يک سال پيش از ورود هلمز به تهران کانوي رئيس سابق سيا در تهران جاي خود را به نيکولاناتزيوس با نام مستعار ويليام برومل داده بود که عضو کهنهکار سيا محسوب ميشد و از شاخصترين اعضاي سيا در سراسر جهان به شمار ميرفت. او پيش از آن در ايستگاههاي سيا در کره جنوبي، آرژانتين و هلند خدمات شاياني براي سيا انجام داده بود. با ورود ويليام برومل به ايران بودکه ايستگاه منطقهاي سيا از قبرس به تهران منتقل شد و از آن پس تهران به مرکز فرماندهي دستگاه جاسوسي ـ اطلاعاتي امريکا در منطقه خاورميانه تا مشرق دور ارتقاء مقام يافت. وجود ريچارد هلمز در تهران در همين مقطع اهميت و حساسيت قابل توجه ايران را براي مراجع اطلاعاتي ـ جاسوسي و وزارت امور خارجه امريکا آشکار ميکند. 3 ريچارد هلمز تا ژوئن 1977 / 1355 ش. مقام سفارتش را در تهران حفظ کرد. 4 در دوران وي بود که علاوه بر گسترش فعاليتهاي سيا در شئون مختلف سفارت امريکا در تهران نيز نقش بسيار برجستهاي در گسترش روابط ايران و امريکا بر عهده گرفت.
پژوهشگران و آگاهان به امور براي سفارت امريکا در تهران در پيشبرد اهداف اطلاعاتي ـ جاسوسي آن کشور در ايران و منطقه خاورميانه نقش قابل توجهي قائل شدهاند. حضور و فعاليت گسترده مأموران سيا در پوششهاي مختلف سياسيـ ديپلماتيک در سفارت و نيز حضور چهرههاي برجسته سيا به عنوان سفير و کاردار و نظاير آن در ايران اين فرضيه را سخت قوت مي بخشد که مسائل اطلاعاتي ـ امنيتي و جاسوسي در روابط ايران و امريکا جايگاه بيبديلي داشت. 5 منصور رفيعزاده آخرين نماينده ساواک در امريکا تأکيد دارد که سفارت امريکا در تهران در درجه اول به عنوان پايگاهي براي انجام فعاليتهاي جاسوسي ـ اطلاعاتي سيا در ايران انجام وظيفه ميکرده است. 5 اين مهم البته از ديد ساواک و حکومت ايران پنهان نبود و چه بسا جهت پيشبرد اهداف فوق مساعدتهاي قابل اعتنايي هم در اختيار آن قرار ميگرفت. 6
علاوه بر سفارت امريکا در تهران حداقل سه نمايندگي سياسي ديگر آن کشور در شهرهاي مختلف ايران فعاليتهاي سياسي، اطلاعاتي ـ جاسوسي پرشماري در راستاي اهداف سيا به انجام ميرسانيدند و در هر يک از اين نمايندگيها مأموراني از سيا حضور داشتند و فعاليت اطلاعاتي ـ جاسوسي اين مراکز تحت هدايت سفارت امريکا در تهران قرار داشت. اين نمايندگيها در شهرهاي تبريز، اصفهان و شيراز واقع بود. طي سالهاي پاياني حکومت در شهرهاي ديگر هم فعاليتهاي سياسي ـ اطلاعاتي امريکاييان گسترش يافت. 7
سفارت امريکا درتهران داراي شش بخش مجزا بود که عبارت بودند از: «1ـ بخش امور سياسي 2ـ بخش نظامي 3ـ بخش اقتصادي و بازرگاني 4ـ کميسيون مشترک ايران و امريکا 5ـ بخش کنسولي و 6ـ بخش امور اداري. 8
ديگر نمايندگيهاي مهم و مراکز سياسي و ديپلماتيک امريکا در تهران و ساير نقاط ايران عبارت بود از: 1ـ کنسولگري امريکا در تبريز 2ـ کنسولگري امريکا در اصفهان 3ـ کنسولگري امريکا در شيراز 4ـ کنسولگري امريکا در مشهد 5ـ انجمن کارمندان امريکايي 6ـ سازمان ارتباطات بينالمللي 7ـ سازمان مبارزه با مواد مخدر 8ـ دفتر وابسته کشاورزي امريکا در تهران». 9
در اين مراکز و نمايندگيها که افراد پرشماري در پوششهاي مختلف خدمت ميکردند سيا مأموران متعددي داشت که در پوششهاي سياسي، اقتصادي، ديپلماتيک و ... وظايف محوله در امور اطلاعاتي ـ جاسوسي را به انجام ميرسانيدند.
از منابع اطلاعاتي و کسب خبر سفارت امريکا در تهران و نيز سيا در بخشهاي مختلف کشور، عوامل و عناصر ايراني مرتبط با سفارت بود. در اسناد و مدارک بر جاي مانده از سفارت امريکا در تهران اسامي و مشخصات افراد پرشماري ذکر شده است که با سفارت در تماس دائمي و منظمي بودند و اخبار و اطلاعات ارزشمندي را از حوزه فعاليت خود در اختيار آنان قرار ميدادند. برخي از مهمترين فعالان سياسي مخالف، روشنفکران، اساتيد و مديران دانشگاهها، رجال و کارگزاران دولتي وحکومتي در زمره اين افراد بودند. سفارت امريکا در تهران و نيز سيا در موارد متعدد با کمترين مشکل اطلاعات ذيقيمت قابل توجهي از اين منابع و رابطين خود به دست ميآوردند. بسياري از کساني که در امريکا تحصيلات عاليه خود را پشت سر گذارده بودند، روابط نزديکتري با سفارت و نمايندگان پيدا و پنهان سيا در تهران و ساير نقاط کشور داشتند اطلاعات ارائه شده از سوي رابطين و دوستان ايراني سفارت و سيا در تغذيه اطلاعاتي ـ جاسوسي سيا اهميتي انکارناپذير داشت. 10 در يک مورد سفارت امريکا در تهران از مهدي هروي نام ميبرد که «مأموران گوناگون سفارت با او آشنايي» تامي داشتند. او که تحصيلات دانشگاهياش را در امريکا انجام داده بود «در اوايل سال 1975 به عنوان مشاور با نمايندگان امريکا در سومين کنگره حزب ايران نوين کار ميکرد.» و بعدها پس از تأسيس حزب رستاخيز اين مهم را در حزب جديد بر عهده گرفت و روابط اطلاعاتياش را با سفارت کماکان حفظ نمود. 11
سفارت امريکا و سيا در ايران از اين دوستان ايراني وفادار بسيار داشتند. سفارت امريکا در تهران تا پايان دوران سلطنت محمدرضا شاه کماکان از حضور و وجود فعال اين رابطين و خبررسانان سود ميبرد و حکومت ايران و نيز ساواک هم هيچگاه مانعي بر سر راه اين ارتباطات که چندان پنهان هم نبود ايجاد نکردند.
بدين ترتيب اولياي سفارت و نيز نمايندگان و مأموران سيا در ايران تا واپسين روزهاي عمر رژيم پهلوي از مزيت اين منابع اطلاعاتي ارزشمند که عمدتاً حساسترين و کليديترين پستهاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و نظامي را در اختيار داشتند کماکان بهره بردند. بويژه مخالفين ميانهرو حکومت هم ارتباطات بسياري با سفارت امريکا در تهران داشتند و اين تماسها تا آخرين روزهاي عمر رژيم پهلوي ادامه داشت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. ظهور و سقوط سلطنت پهلوي: جستارهايي از تاريخ معاصر ايران، جلد دوم، تهران، اطلاعات، 1367، صص 210ـ 216.
2. سينتيا هلمز، خاطرات همسر سفير، ترجمه اسماعيل زند، تهران، البرز، 1370، صص 3ـ 6.
3. همان، ص 217.
4. مجموعه اسناد لانه جاسوسي امريکا، جلد 8، تهران، مرکز نشر اسناد لانه جاسوسي آمريکا، 1366- 1367، صص 94ـ 95.
5. اسکندر دلدم، اسرار جاسوسي آمريکا در ايران، تهران، عطايي، 1358، صص 24ـ 29.
6. يوسف ترابي، بررسي روابط اقتصادي و نظامي ايران و ايالات متحده آمريکا، تهران، عروج، 1379، صص 91ـ 93.
7. همان، صص 95ـ 102.
8. همان، صص 102ـ 108.
9. مجموعه اسناد لانه جاسوسي امريکا، جلد 17، تهران، مرکز نشر اسناد لانه جاسوسي آمريکا، 1366- 1367، صص 107ـ 108.
10. همان، صص 108-109.
11. همان، ص 109.
در همان حال ميان سفارت و نمايندگي سيا در تهران و وزارت خارجه امريکا و نيز سازمان مرکزي سيا در امريکا هم ارتباط تنگاتنگ قابل توجهي وجود داشت و اساساً با مجموع تعامل اطلاعاتي و فعاليتهاي سياسي طرفين بود که سياستها و تصميمسازيهاي ريز و درشت دولتمردان و سياستگذاران امريکا در مورد ايران به مورد اجرا گذاشته ميشد و در ارتباط و تعامل حکومت ايران با آن کشور تصميم لازم اخذ ميشد. در همان حالي که سفارت عمدتاً از طريق مستقيم و آشکار، روابط امريکا با حکومت ايران را تنظيم ميکرد مجموعه گزارشات و اطلاعات سيا از شئون مختلف زندگي ايرانيان دولتمردان آن کشور را قادر ميساخت رفتار سياسي فيمابين را براساس دادههاي اطلاعاتي مذکور طبقهبندي و تنظيم کرده به کار بندند. در رابطه با حکومت ايران هم علاوه بر اينکه رؤساي وقت سيا در ايران ارتباط و تماس مستقيم و منظمي با شاه داشتند. برخي ديدگاهها و خواستههاي آنان هم از طريق مجاري رسمي سفارت امريکا درتهران به اطلاع مقامات ايراني ميرسيد. در همان حال روابط سيا و سفارت امريکا درتهران با ساواک هم از قاعدههاي مشابه پيروي ميکرد. ساواک که ارتباط اطلاعاتي ـ امنيتي تنگاتنگي با سيا داشت در هماهنگي اطلاعاتي ميان سيا، سفارت و حکومت ايران نقش قابل اعتنايي ايفا ميکرد. اسناد بر جاي مانده نشان ميدهد که سيا، سفارت آمريکا در تهران و حتي وزارت خارجه آن کشور در گزارشات و اطلاعات واصله از ساواک در زمينه حضورشان در ايران بهره فراواني ميبردند و برخي از مهمترين جنبههاي زندگي ايرانيان و حتي شناخت ويژگيها و مسائل پرشمار مربوط به مجموعه حاکميت، دولت، دربار و شخص شاه از کانال ساواک در اختيار سيا و مقامات سفارت و وزارت امور خارجه امريکا قرار داده ميشد.
وزارت امور خارجه در امريکا با مسئولان سيا در ايران جلسات و مذاکرات منظمي داشت و در همان حال سمينارهاي متعددي با شرکت کارشناسان، متخصصان و نمايندگان فيمابين تشکيل ميشد که درباره اوضاع سياسي، استراتژيکي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي مباحث و مسائل گوناگوني مطرح و مذاکره ميکرد و از جمعبندي اين گونه جلسات و مذاکرات بود که در نهايت استراتژي و دکترين امريکا در رابطه با ايران شکل ميگرفت و به مورد اجرا گذاشته ميشد. با اين توضيح که مباحث مطروحه در اينگونه سمينارها و جلسات اساساً برپايه اطلاعات و گزارشاتي بود که از سوي مأموران و نمايندگي سيا و سفارت امريکا در تهران تهيه و ارسال شده بود. در اين باره هماهنگي منظم و تعريف شدهاي ميان طرفين وجود داشت. در مواردي وزارت امور خارجه و سازمان مرکزي سيا در امريکا فهرستي از سرفصلهاي مهم اطلاعاتي ـ امنيتي مورد نياز را در اختيار ايستگاه سيا و نيز سفارت امريکا در تهران قرار ميدادند تا براساس راهنمائي ارائه شده دادههاي اطلاعاتي تهيه و در اختيار مرکز قرار داده شود. براي نمونه سازمان مرکزي سيا در امريکا در نامهاي که در 27 ارديبهشت 1356 / 17 مه 1977 براي سفارت امريکا در تهران ميفرستد سرفصلهاي مورد نياز اطلاعاتي وزارت امور خارجه و سيا در مورد ايران را به شرح ذيل تعيين کرده و تقاضا ميکند اولياي آن سفارت به ياري مأموران سيا در تهران اطلاعات خواسته شده را با مطالعه در موارد اطلاع داده شده براي مرکز ارسال دارند.
سري
سرپرست سازمان مرکزي اطلاعات (CIA)
کميته منابع انساني
طبقهبندي: سري
تاريخ: 17 مه 1977
27 ارديبهشت 1356
دفتر رئيس
از: ادوراد، اس، ليتل
به: ويليام اچ. سوليوان ـ سفير امريکا ـ تهران
در موقع ارسال «بررسي FOCUS ايران» براي جک ميکلوس (کاردار) در ژانويه، سرپرست سازمان مرکزي اطلاعات (CIA) اشاره کرد که يک ليست اوليه با ارجحيت مسائل اطلاعات ملي براي سفارت تهيه خواهد شد. ضميمه، ليست مزبور است که به وسيله کميته منابع انساني با نظر مأمور اطلاعات ملي براي خاور نزديک و جنوب آسيا تهيه شده است. چون ليست فشرده است ترتيبي براي ارجحيت منظور نشده است. راهنما جدا از بررسي FOCUS تهيه شده و در فرم اسکلتوار به نظر ميرسد. ما اميدواريم که اين ليست براي شما به عنوان نموداري از مسائل هماهنگ شده بين سازماني، مهمترين احتياجات اطلاعاتي واشنگتن را در برداشته باشد. يک راهنماي مفصلتر براساس منظمي از طريق کانالهاي سازماني براي شما تهيه شده است. همچنان که در برنامه FOCUS تجربه کسب ميکنيم، اميدواريم که اين ارزيابيهاي گزارشي کار هيئتهاي خارج از کشور را سهلتر و آسانتر سازد. نظرات شما در مورد اين موضوع مايه خوشوقتي من است.
سري
راهنما: ايران
ليست زيرين سرفصلهاي مورد علاقه جامعه اطلاعاتي و امور خارجه ميباشد.
الف ـ سياسي
الف ـ داخلي
1ـ هدفها و سياستهاي درازمدت شاه و مشاورين اصلي او، نظامي و غير نظامي.
2ـ تصميمات اساسي سياسي، ملي، امنيتي و اقتصادي به وسيله چه کساني و چگونه گرفته ميشود.
3ـ نقشي که ساواک در دولت بازي ميکند.
4ـ نقش دولت ايران در موضوع حقوق بشر.
5ـ برنامهريزيهاي آينده و فعل و انفعالات شخصي که جانشين را تعيين ميکند.
بـ خارجي
1ـ منابع تهديدات نظامي خارجي براي ايران.
2ـ موازنه قدرتها در منطقه به نحوي که ايران را متأثر ميسازد.
3ـ روابط با اتحاد شوروي و کشورهاي خليج فارس، خصوصاً عربستان سعودي و عراق.
4ـ روابط با هند، پاکستان، افغانستان و ترکيه
ب ـ اقتصادي
الف ـ برنامههاي رشد اقتصادي، بويژه، استراتژي و سياستهاي فروش شرکت ملي نفت ايران.
ب ـ طرحهايي که براي توسعه اتمي ريخته شده.
3ـ قابليتهاي نظامي نيروهاي مسلح سلطنتي ايران. 1
از ميان سفيران امريکا در تهران حداقل سه تن پيش از انتصاب به اين مقام در سازمان سيا عضويت داشتند که از آن ميان ريچارد هلمز مشهورترين آنهاست، ريچارد مککارا هلمز که در امريکا به ديگ شهرت داشت برادرش در سوئيس همکلاسي محمدرضا شاه پهلوي بود. از اواخر دهه 1930 م در سازمانهاي اطلاعاتي ـ جاسوسي امريکا جذب شد و از آغاز تأسيس سيا در 1947 به استخدام آن درآمد و به سرعت از مسئولان درجه اول سيا شد و در 1962 به معاونت عملياتي سيا ارتقاء مقام يافت و نهايتاً در 30 ژوئن 1966 به عنوان رئيس سيا منصوب گرديد. وي در ميان اعضاي بلندپايه سيا تحت عنوان «سلطان مطلق جاسوسان» لقب داشت. ريچارد هلمز در تمام دوراني که در رياست سيا بود از حکومت ايران سخت پشتيباني ميکرد و شاه نيز متقابلاً با او احساس نزديکي فزايندهاي داشت. ريچارد هلمز طي سالهاي 1345-1351 ش/ 1966- 1972 م. به مدت هفت سال رئيس سيا بود و طي اين سالها بارها به ايران مسافرت کرد. آگاهان به امور ريچارد هلمز را «يکي از دو مرد آگاه جهان» ميدانستند. نفر بعدي رئيس کا. گ. ب بود. ريچارد هلمز به دنبال رسوايي واترگيت از مقامش عزل شد (20 نوامبر 1972) و مدت کوتاهي بعد به عنوان سفير امريکا در تهران منصوب شد. 2
ورود ريچارد هلمز به تهران به عنوان سفير جديد امريکا اوج دوران قدرت محمدرضا شاه پهلوي محسوب ميشد. شاه به عنوان ژاندارم منطقه در دفاع و حمايت از اهداف و خواستههاي غرب و امريکا در منطقه براي خود رسالتي قائل بود ودر همان حال فعاليتهاي مشترک سيا، ساواک، موساد و نيز اينتليجنت سرويس انگلستان در منطقه در يکي از حساس ترين مقاطع خود قرار گرفته بود. يک سال پيش از ورود هلمز به تهران کانوي رئيس سابق سيا در تهران جاي خود را به نيکولاناتزيوس با نام مستعار ويليام برومل داده بود که عضو کهنهکار سيا محسوب ميشد و از شاخصترين اعضاي سيا در سراسر جهان به شمار ميرفت. او پيش از آن در ايستگاههاي سيا در کره جنوبي، آرژانتين و هلند خدمات شاياني براي سيا انجام داده بود. با ورود ويليام برومل به ايران بودکه ايستگاه منطقهاي سيا از قبرس به تهران منتقل شد و از آن پس تهران به مرکز فرماندهي دستگاه جاسوسي ـ اطلاعاتي امريکا در منطقه خاورميانه تا مشرق دور ارتقاء مقام يافت. وجود ريچارد هلمز در تهران در همين مقطع اهميت و حساسيت قابل توجه ايران را براي مراجع اطلاعاتي ـ جاسوسي و وزارت امور خارجه امريکا آشکار ميکند. 3 ريچارد هلمز تا ژوئن 1977 / 1355 ش. مقام سفارتش را در تهران حفظ کرد. 4 در دوران وي بود که علاوه بر گسترش فعاليتهاي سيا در شئون مختلف سفارت امريکا در تهران نيز نقش بسيار برجستهاي در گسترش روابط ايران و امريکا بر عهده گرفت.
پژوهشگران و آگاهان به امور براي سفارت امريکا در تهران در پيشبرد اهداف اطلاعاتي ـ جاسوسي آن کشور در ايران و منطقه خاورميانه نقش قابل توجهي قائل شدهاند. حضور و فعاليت گسترده مأموران سيا در پوششهاي مختلف سياسيـ ديپلماتيک در سفارت و نيز حضور چهرههاي برجسته سيا به عنوان سفير و کاردار و نظاير آن در ايران اين فرضيه را سخت قوت مي بخشد که مسائل اطلاعاتي ـ امنيتي و جاسوسي در روابط ايران و امريکا جايگاه بيبديلي داشت. 5 منصور رفيعزاده آخرين نماينده ساواک در امريکا تأکيد دارد که سفارت امريکا در تهران در درجه اول به عنوان پايگاهي براي انجام فعاليتهاي جاسوسي ـ اطلاعاتي سيا در ايران انجام وظيفه ميکرده است. 5 اين مهم البته از ديد ساواک و حکومت ايران پنهان نبود و چه بسا جهت پيشبرد اهداف فوق مساعدتهاي قابل اعتنايي هم در اختيار آن قرار ميگرفت. 6
علاوه بر سفارت امريکا در تهران حداقل سه نمايندگي سياسي ديگر آن کشور در شهرهاي مختلف ايران فعاليتهاي سياسي، اطلاعاتي ـ جاسوسي پرشماري در راستاي اهداف سيا به انجام ميرسانيدند و در هر يک از اين نمايندگيها مأموراني از سيا حضور داشتند و فعاليت اطلاعاتي ـ جاسوسي اين مراکز تحت هدايت سفارت امريکا در تهران قرار داشت. اين نمايندگيها در شهرهاي تبريز، اصفهان و شيراز واقع بود. طي سالهاي پاياني حکومت در شهرهاي ديگر هم فعاليتهاي سياسي ـ اطلاعاتي امريکاييان گسترش يافت. 7
سفارت امريکا درتهران داراي شش بخش مجزا بود که عبارت بودند از: «1ـ بخش امور سياسي 2ـ بخش نظامي 3ـ بخش اقتصادي و بازرگاني 4ـ کميسيون مشترک ايران و امريکا 5ـ بخش کنسولي و 6ـ بخش امور اداري. 8
ديگر نمايندگيهاي مهم و مراکز سياسي و ديپلماتيک امريکا در تهران و ساير نقاط ايران عبارت بود از: 1ـ کنسولگري امريکا در تبريز 2ـ کنسولگري امريکا در اصفهان 3ـ کنسولگري امريکا در شيراز 4ـ کنسولگري امريکا در مشهد 5ـ انجمن کارمندان امريکايي 6ـ سازمان ارتباطات بينالمللي 7ـ سازمان مبارزه با مواد مخدر 8ـ دفتر وابسته کشاورزي امريکا در تهران». 9
در اين مراکز و نمايندگيها که افراد پرشماري در پوششهاي مختلف خدمت ميکردند سيا مأموران متعددي داشت که در پوششهاي سياسي، اقتصادي، ديپلماتيک و ... وظايف محوله در امور اطلاعاتي ـ جاسوسي را به انجام ميرسانيدند.
از منابع اطلاعاتي و کسب خبر سفارت امريکا در تهران و نيز سيا در بخشهاي مختلف کشور، عوامل و عناصر ايراني مرتبط با سفارت بود. در اسناد و مدارک بر جاي مانده از سفارت امريکا در تهران اسامي و مشخصات افراد پرشماري ذکر شده است که با سفارت در تماس دائمي و منظمي بودند و اخبار و اطلاعات ارزشمندي را از حوزه فعاليت خود در اختيار آنان قرار ميدادند. برخي از مهمترين فعالان سياسي مخالف، روشنفکران، اساتيد و مديران دانشگاهها، رجال و کارگزاران دولتي وحکومتي در زمره اين افراد بودند. سفارت امريکا در تهران و نيز سيا در موارد متعدد با کمترين مشکل اطلاعات ذيقيمت قابل توجهي از اين منابع و رابطين خود به دست ميآوردند. بسياري از کساني که در امريکا تحصيلات عاليه خود را پشت سر گذارده بودند، روابط نزديکتري با سفارت و نمايندگان پيدا و پنهان سيا در تهران و ساير نقاط کشور داشتند اطلاعات ارائه شده از سوي رابطين و دوستان ايراني سفارت و سيا در تغذيه اطلاعاتي ـ جاسوسي سيا اهميتي انکارناپذير داشت. 10 در يک مورد سفارت امريکا در تهران از مهدي هروي نام ميبرد که «مأموران گوناگون سفارت با او آشنايي» تامي داشتند. او که تحصيلات دانشگاهياش را در امريکا انجام داده بود «در اوايل سال 1975 به عنوان مشاور با نمايندگان امريکا در سومين کنگره حزب ايران نوين کار ميکرد.» و بعدها پس از تأسيس حزب رستاخيز اين مهم را در حزب جديد بر عهده گرفت و روابط اطلاعاتياش را با سفارت کماکان حفظ نمود. 11
سفارت امريکا و سيا در ايران از اين دوستان ايراني وفادار بسيار داشتند. سفارت امريکا در تهران تا پايان دوران سلطنت محمدرضا شاه کماکان از حضور و وجود فعال اين رابطين و خبررسانان سود ميبرد و حکومت ايران و نيز ساواک هم هيچگاه مانعي بر سر راه اين ارتباطات که چندان پنهان هم نبود ايجاد نکردند.
بدين ترتيب اولياي سفارت و نيز نمايندگان و مأموران سيا در ايران تا واپسين روزهاي عمر رژيم پهلوي از مزيت اين منابع اطلاعاتي ارزشمند که عمدتاً حساسترين و کليديترين پستهاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و نظامي را در اختيار داشتند کماکان بهره بردند. بويژه مخالفين ميانهرو حکومت هم ارتباطات بسياري با سفارت امريکا در تهران داشتند و اين تماسها تا آخرين روزهاي عمر رژيم پهلوي ادامه داشت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. ظهور و سقوط سلطنت پهلوي: جستارهايي از تاريخ معاصر ايران، جلد دوم، تهران، اطلاعات، 1367، صص 210ـ 216.
2. سينتيا هلمز، خاطرات همسر سفير، ترجمه اسماعيل زند، تهران، البرز، 1370، صص 3ـ 6.
3. همان، ص 217.
4. مجموعه اسناد لانه جاسوسي امريکا، جلد 8، تهران، مرکز نشر اسناد لانه جاسوسي آمريکا، 1366- 1367، صص 94ـ 95.
5. اسکندر دلدم، اسرار جاسوسي آمريکا در ايران، تهران، عطايي، 1358، صص 24ـ 29.
6. يوسف ترابي، بررسي روابط اقتصادي و نظامي ايران و ايالات متحده آمريکا، تهران، عروج، 1379، صص 91ـ 93.
7. همان، صص 95ـ 102.
8. همان، صص 102ـ 108.
9. مجموعه اسناد لانه جاسوسي امريکا، جلد 17، تهران، مرکز نشر اسناد لانه جاسوسي آمريکا، 1366- 1367، صص 107ـ 108.
10. همان، صص 108-109.
11. همان، ص 109.