انجمن های تخصصی  فلش خور
یه مین خنده :| :) =) - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18)
+--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19)
+---- انجمن: مطالب طنز و خنده دار (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=76)
+---- موضوع: یه مین خنده :| :) =) (/showthread.php?tid=99082)

صفحه‌ها: 1 2


یه مین خنده :| :) =) - pesare_e_bad - 31-03-2014

هر پنج تا پسته لااقل دوتا تخمه ژاپنی بخورید نامردا….
ری**ده شد تو نسبت آجیلمون!!!
.


.
تا دیروز حرف میزدم همه میگفتن تو زر نزن هنوز بچه ای
حالا دم عیدی شدم خرس گنده :|




ب بعضیا باس گفت:
درسته که این سال سال اسبه
ولی چیزی از خریت تو کم نمیکنه



روحانی سه بار به دوست دختر من اس ام اس تبریک عید داده
روحانی جان از زندگی من برو بیرون :|
.



بعضی ها شبا با عشقشون اس ام اس بازی میکنن
تا خوابشون ببره ،
بعضی ها هم مث من با چراغ موبایلشون نور میندازن تو چشم پشه ها




یعنی موبایل دختر دختر خالم که ۳سالشه بیشتر از موبایل من زنگ میخوره !
ایرانسل اس ام اس داده مشترک مورد نظر سرتو بزار زمین بمیر …



تاريخ تمام شدن آذوقه آجيل عيد:
بادام هندی 29 اسفند
پسته ٢ فروردين
بادام ٤ فروردين
فندق ٥ فروردين
تخم كدو ١١ فروردين
تخمه ژاپنى ١٣ فروردين
نخودچى ٢٨ آبان!
.



کی شماره منو داده به روحانی ؟
من اینو تازه پیچونده بودما
اس داده عیدت مبارک جوابشو ندادم
دوباره اس داده قهری ؟
:| آسایش نداریم



ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﻣﺎ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺳﺎﻝ 1393 ﻫﺴﺘﯿﻢ ﺑﻌﺪ ﯾﻬﻮ . . .ﺳﺎﻝ
1392s
ﺑﯿﺎﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺩ !!!!



واسـه قـیـافـه گـرفـتـن بـایـد قـیـافـه داشـتـه بـاشـی نـه اِدیـتــــــ ..



. بـه دوره ای از زنــدگـی رسیـدم کـه تـنـهـا کـسـایـی کــه بـهـم احـتـراممـیـذارن درهــای اتــومــاتـیــک هـسـتـن :|.


دکتر شدن از راحت‌ترین کارهای دنیاست…
هر کی پیشتون آمد، اول برایش آزمایش خون بنویسید و وقتی جواب آزمایش را آورد، به ورقه نگاهی بندازید و بگویید: مشکل‌تون عصبیه :|




متاسفانه هر سیب زمینی سرخ کرده ای بالاخره تموم میشه،
هرچقدم که یواش بخورینش!
اینا سختیای زندگیه :|



خجالت نمیکشن بین کلاه قرمزی کارتون پخش میکنن ؟
انگار نه انگار مخاطب این برنامه افراد بالای 20 سالن!!



مناجات غضنفر : خدایا گناهانم را نادیده بگیر همانگونه که دعاهایم را نشنیده می گیری

غضنفر میره تو داروخانه و می پرسه شما ” اسید استیل سالیسیلیک ” دارید؟
فروشنده میگه: منظورتوت آسپرینه؟
جواب میده : آره خودشه ؛ اسمش همش یادم میره .

تابلوی مغازه غضنفر: مکانیکی برادران مرادی به غیر از یحیی!!!!!

حیف نون به غضنفر میگه : بیا پنیر و انگور بخوریم .
غضنفر میگه : من اسهال دارم .
حیف نون میگه : ای بابا ، اونو بعد میخوریم ! .

به غضنفر میگن تو طرفدار کدوم تیم فوتبال هستی؟
میگه قربون جدش برم آسد میلان!!

غضنفر میره بالای پل عابر پیاده داد می زنه حالا من خر،من نفهم، آخه شما اینجا رودخانه می بینید که اومدین روش پل زدین

.


دخترا دنبال پسری میگردن که آینده ی خوبی داشته باشه !
پسرا هم دنبال دختری میگردن که گذشته ی خوبی داشته باشه !


به به، چه تکی! چه اسی! عجب پیامی! مسیج هات همه خوب و قشنگ، نیس بالاتر از پیام تو زنگ!
اینم ورژن جدید روباه و زاغ، فکر کنم میخواد ازش شارژ بگیره!



اونایی که میگن:من از اون اولش هم میدونستم که ...
اینا کلا آدمای بی آزارین. کاری باهاشون نداشته باشید Smile



نیکاراگوئه کشوریه که توش خوبای اروگوئه زندگی می‌کنن

پاراگوئه کشوریه که توش معلولین اروگوئه زندگی میکنن




بانک سامان اسمس داده اگه میخوای عضو سامانیان بشی

۲۰۰ میلیون بزار تو حساب

هرچی دنبال Big Grin گشتم آخر جمله‌ش ، چیزی نبود !



سم بچه های نسل آینده :
شیدا فتو آپلودیان
مرجان فتوشاپ نژاد
رضا فیسبوکچی
الهام تگ زاده
میر کامنت الله بِلاک زاده
مهسا شِیر زاده
مجید لایک پور
زهرا ریموو تگ نیا
ساسان پوک باز
دلارام فرند ریکویست پور
مرتضی میر اکسپت نیا
اردشیر دی اکتیو نیا ! جوک های جدید و خنده داردوشنبه11 فروردین93



صبح پنجاه هزار تومن میذارى تو جیبت، شب با ٣ هزار تومن برمیگردى خونه جوک های جدید و خنده داردوشنبه11 فروردین93
مثل جنگ شده. گُردان میره ، نفر برمیگرده !




ینــی هیچــی مثـه مـو تـو غــذا رو اعـصاب مـن نـیست !
امـروز داشتــم ناهــار میخـــوردم دوباره دیــدم تــوش موئــه !
خــو مــادر مــن بــارهـا بــهـت گفـتـم
موهــا رو تـو یــه ظرف جــدا ســرو کن بیـار سر سفره
هر کی دوس داشت واسـه خودش برمیــداره جوک های جدید و خنده داردوشنبه11 فروردین93
قاطی نکن با غـذا..! جوک های جدید و خنده داردوشنبه11 فروردین93




هم کلاسی است دیگر …
گاهی دلش میخواهد زنگ آخر بیرون وایستد و حسابت را برسد





“ریسک” یعنی اینکه :
با سطل ماست توی دستت بری توی مترو …
کردم که میگم




ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺣﻮﺻﻠﻢ ﺳﺮ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﺍﺱ ﺩﺍﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ:
ﻣﻦ ﺟﺴﺪ رﻭ ﻣﯿﺎﺭﻡ ﻫﻤﻮﻧﺠﺎ ﭘﻮﻟﻮ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ !
ﻫﯿﭽﯽ ﻃﺮﻑ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ ﻗﺮﺍﺭﻣﻮﻥ ﻋﻮﺽ ﺷﺪ !!
ﺩﻓﻨﺶ ﮐﻦ ﻓﻘﻂ ﺩﺳﺘﺸﻮ ﻗﻄﻊ ﮐﻦ ﺑﯿﺎﺭ ﺑﺮﺍﻡ ﺗﺎ مطمئنن ﺸﻢ ﮐﺸﺘﯿﺶ جوک های جدید و خنده داردوشنبه11 فروردین93
کرک و پرم ریخت ﮔﻮﺷﯿﻢ ﺭﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻡ



شما نیت کن رژیم بگیری
حتی دستگیره های یخچال هم خوشمزه به نظر میان



من تا حالا دوبار شکست عشقی خوردم ،
دو بار هم مساوی کردم و سه بار برنده شدم !
الانم با ۱۱ امتیاز تو رده پنجمِ جدول هستم




طرف مامانش موچین رو ازش قایم میکنه
بعد میاد واسه ما دم از مردونگی میزنه




ازالان متنفرم ازاون گزارشگری که بخواد بعد بازی ایران آرژانتین بگه
درسته که باختیم ولی هیچی از ارزشهای تیم ما کم نشد



یکی از دغدغه های زندگی من اینه که
بدونم قیافه ما آدما اون قیافه ایه که تو آینه میبینیم
یا اون قیافه ایه که وقتی از خودمون عکس میگیرم میبینیم ؟!
ینی از زمین تا آسمون فرق میکنناا



یکی از افتخارات دوران ابتدایی من اینه که مبصر کلاس بودم
وقتی کسی درس نمره کم میگرفت معلم به من میگفت :
ببرش دفتر بگو که درس نخونده !
اون لحظه حس پلیس بین المللو داشتم جوک های جدید و خنده داردوشنبه11 فروردین93
چه فازی داشت لا مصب !
البته فوشایی که از بچه ها میخوردم رو نادیده میگرفتم

فتم تو آشپز خونه یه بسته بیسکویت دیدم اومدم باز کنم بخورم دیدم قیمت برای مصرف کننده زده :75000 ریال!
بیسکویت رو بوسیدم گذاشتم رو کابینت اومدم بیرون. اتفاقه دیگه دیدی بابام واسه هفت هزار و پونصد تومن زد منو کشت !
مشقولل زمبه ایت اگر فکر کنید سابقه این ضرب و شتم ها تو خونه ما زیاده ^_^




.که میخوام واستون تعریف کنم اگه به گوشِ رفقا برسه تیکه بزرگم دندونه نیشمه!! یه سری تو سلف بودیم ، منم هندزفری تو گوشم بود خوابیده بودم چشامم بسته بود ، باتری گوشیم تموم شد خاموش شد اما من حال نداشتم بلند شم تو همون حالت موندم . بعد دو سه دیقه دیدم بحثشون رسید به ترمای اول که آره این الاغ (من!!) میدید ما هیچی حالیمون نیس ترم بوقییم سر کارمون میذاشت هرهر میخندید ، بعد یکی یکی شروع کردن به گفتن چیزایی که پشت سرم میگفتن!! چشت روز بد نبینه!! از مسخره ی بی درد (کذب محض!!) بگیربرو جلو تا کلاس خفه کن(منظور از خفه اینجا تعطیل هستش ، اینو خوب اومدن)!! منم هیچی نگفتم تا دلشونو سبک کنن بعدشم اصلا به روی خودم نیاوردم فقط فرداش طی یک حرکت انتحاری واسشون کیک درست کردم آوردم اون کورکودیل ها هم تهش رو در آوردن ، تا یه هفته هیچ کدوم نیومدن یونی ، میپرسی چرا؟ به این علت که بنده در کمال تواضع و فروتنی سه چهار تا ورق!!!! (هر ورق ده تا دونه قرص توشه) بیزاکودیل ریخته بودم تو کیک!! این بدبختا جرئت نداشتن از کناره دستشویی جم بخورن!!!! آخرم انداختم تقصیرِ قورمه سبزیه سلف ، ولی در عوض جیگرم خنک شد!! البته یکم غیبت بی موردم خوردم ، تو خونه حوصلم سر رفت ولی می ارزید!!!! ها؟ چیه؟ چرا این ریختی نگا میکنی؟ من بارها گفتم فقط یکم تفریح سالم میخواستم!!!! هیچ کس تا حالا با چند تا دونه ی کوچولو مسهل نمرده که!!!! خخخخخ






سال پیش رفته بودم تبریز خونه یکی ازرفقا یه شب اشغالارو دادن من بزارم سرکوچه منم بایه تیپ خفن یه بیژامه تابلو با زیرپیراهن تابلوتر ویک جفت دمپایی پلاستیکی ابی اشغالاروگرفتم رفتم بیرون تااینجاش خوب پیشرفت ازاونجایی که من یه اهنگ شاد که میشنوم قر توکمرم فراوون میشه رقصمم عالیه دست محمدخردادیانو ازپشت بستم حولاصه سرتونو دردنیارم همینجوری که راهم ادامه میدادم دره یه خونه ای باز بود اهنگ خیلی باحالیم گذاشته بودن معلوم بود عروسیه خودمو نتونستم کنترل کنم چشتون روز خراب نبینه به خودم که اومدم دیدم میون 600 نفر ادم زن و مرد قاطی بودن با اون تیپ خفنم دارم میرقصم فیلم بردارم رفته توچشم من ولی جاتون خالی خیلی خوش گذشت تازه یه عالمم شاباش دادن دامادم الان بهترین رفیقمه ... ازاون ساله که هرکی عروسی داره من به عنوان رقاص هنرنمایی می کنم




بچه ها چندروز قبل از شروع ایام محرم رفته بودیم عروسی یکی از فامیلامون بعد این دوماد یه داداش کوچولو داشت حدود5ساله!
بادختر عموم وارد سالن شدیم یه دفعه دیدم این داداش دوماد داره جیغ میزنه و گریه می کنه و داد می زنه میگه هیولا...!
برگشتم پشت سرمو نگاه کنم...
چشمتون روز بد نبینه دیدم عروس و دوماد پشت سرمون دارن میان و عروس شینیونی به اندازه ی یه هندونه3 تنی کرده و کلاه شنلشم روی سرش بود و گلی هم که دستش بو دو نگو من خداییش فکر کردم گل روی ماشینو دوماد کنده داده دست عروس...!
آقا خداییش من زهرم ترکید چه برسه به اون بچه...!
بیچاره فامیلای عروس و دوماد توی هم گره خورده بودن تا این داداش دوما بگیرن ساکتش کنن...!
فکرکن...
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ خخخخخخخخخ



امروز توی تاکسی یه ذره با مزه بازی در آوردم؛
یه داف که عقب ماشین نشسته بود از خنده روده بر شد گفت:
خدا نکشتت پسر!
تو خوراک مسافرت رفتنی! ردیف کن یه شمال بریم با هم ..!
.
.
.
.
.
.
الکی گفتم

اصلا تو تاکسی هیشکی خنده ش نگرفت ، منم ضایع شدم!
دختره هم گفت ایش:|




عاقا این معلم دینی ما عجیب ترسناکه امتحانشم فول سخت o_O
حالا این اومده میگه شنبه امتحان میگیرم ما شیفت بعد از ظهر بودیم ینی شنبه 2باره خودمون میومدیم سر کلاسمون ، هیچی دیگه قرار شد هیشکی هیچی نخونه و واقعنم نخوندیم یه بسته چسب آهن خریدیم و مث تو فیلما دستکش دست کردیم که شناسایی نشیم !_!
در کلاسمون گیر داش چسبوندیم به در کلاس بعدشم فرضیمونو تست کردیم اصن تکون نمیخورد و عمرا اگه باز میشد بعدم خیلی شیک و مجلسی اومدیم خونه ^_^
حالا شنبه شده معلمه چشاش داره درمیاد نه ما میتونیم باز کنیم نه خودش ، مستخدمو آورد بازم نشد زنگ اول گذش و ما هنوز درگیر بودیم آخرشم زنگ دوم کلاس ما رو با یکی دیگه ادغام کرد نامرد ولی امتحان نگرفت بلکه پرسید و در نهایت یه دونه منفیه خوشگل نفری نوش جان کردیم و ناظمم که فهمیده بود یه نمره از انظباط همه کم کرد ولی کاملا ارزششو داش ^_^ خدایا ما رو از معلمامون نگیر!!




یه معلمه عربی داریم بهش میگیم خانوم پفی (توی باب اسفناجی)^_^
نامرد امتحان نمیگیره وختی میگیره پدر همرو در میاره یه امتحان گرف ینی سر جم کردیم نمره ی تموم 28نفر شد 19!!بعدم برگه ها رو گذاش زیر دفتر نمرش( نمره ها رو هنوز وارد نکرده بود) گوشیش زنگ خورد رف بیرون منم همچون زنای نینجا، خیلی ریز و مجلسی هم برگه ی نمرات کلاسمون (همون دفتر نمره ) هم برگه ها رو کش رفتم به جاش چنتا کاغذ دیگه گذاشتم ^_^
بعدم زنگ خورد و معلمه سریع رف .حالا ما برگه ها رو گرفتیم رفتیم خونه ی یکی از بچه ها آتیش روشن کردیم برگه ها و دفتر نمره رو انداختیم توش دور آتیش سرخ پوستی رقصیدیم، بعدم سیب زمینی کردیم توی سیخ و روی آتیش گرفتیمو خوردیم ^_^
حالا معلمه اومده عذر و خواهیو اینا که ببخشید بچم برگه ها رو انداخته تو دسشویی یه امتحان آسون ازتون میگیرم^_^ بععله یه همچین دخترایی هستیم ما!!!




رفته بودیم حرم واسه نماز این خواهرم صورتشو کرده طرف من با یه نگاه عاقلانه میگه: ببین این فرشای امام رضا رو میبینی؟
- نه فقط تو چش داری من کورم!!
- میگن اینا روز قیامت زبون در میارن میگن این شخص روی من نماز خونده !!
- بعععله تو یخچال نخوابیدی احیانا؟؟
- اگه میخوای فرشارو گول بزنی طوری واستا که بین دوتا فرش باشی
o_O-
اگرم میخوای خروار خروار ثواب جم کنی یه جوری واستا که بین 4تا فرش باشه ^_^
من الان واقعن باید به این چی بگم ؟؟بععله درس حدس زدین دانشجویه ، ترم یکم نی ترم چهاره ،چــــــــهار
حالا همه دارن گریه میکنن مگه میشه خندید در عوض تو خونه نفری یه آپچوگاوی کردیم تو حلقش ^_^



کیلیپس دختر همسایمون با زوایه180 درجه از افق. عمودی تو حلقم اگه دروغ بگم0_o
شام غریبان بود بد من خعلی شیک و دوست داشتنی واسه خودم شمع روشن کرده بودم و تو حال و هوای آرزوهام و نیت هام بودم @@
دختره اومده ی شمع روشن کرده دقیقا بقل شمع من گذاشته^_^
از اونجایی ک معلوم بود اینکاره نیس شمع قاااررت افتاد بقل شمع ما هم شمع من افتاد هم شمع اون دختره0_0
بد دختره ب من میگه : وااااای تو نیت هامون تداخل پیش نیاد ی وقت؟؟؟@@
من:0_0

مامانم بهم گفت 10000 هزار تومن بهت میدم شیشه های پنجره خونه رو تمیز کن منم قبول کردم ..
داشتم شیشه ها رو تمیز میکردم یهو ی خانم مسن از تو خیبابون گفت ننه چقدر میگیری شیشه ها رو تمیز کنی یهو مامانم از اون یکی پنجره گفت زیاد نمیگیره خانم من بهش 10000 هزار تومن دادم …
هیچی دیگه الان شیشه های پیره زن رو تمیز کردم دارم میرم خونه دخترش هم تمیز کنم یه عالمه هم بهم لباس کهنه داده کلن مسیر زندگیم عوض شد …. :|


آقا امروز یه صابون خریدم روش نوشته بود:"با عطر بنفشه ساحل نیل و روغن گیاه الیمی.......!!!!!" بابا ما راضی به این همه زحمت شما نبودیمااااا.....خداییش الان موندم این صابونو بذارم لای نون بخورم یا دستمو باهاش بشورم...!!!


دختره اومده بود عكاسي عكس بگيره اين بنده خدا عكاسه هركار ميكرد نميتونست اين دختر رو با كيليپسش تو كادر دوربين جا بده...... بنده خدا آخر مجبور شد دوربين و پايه اينا رو يه نيم متر ببره عقبتر...كليپس نبود كه بال كوسه بود لامصب



پدربزرگم زنگ زده میگه چشمم روشن! بابا مامانت میدونن معتاد شدی؟
میگم چطور مگه؟
میگه اون پیامکی که فرستادی چرا گفتی امروز ژودتر میام خونه؟ Sad((!!!!!!!!!!!!


ابتدایی که بودیم یکی از همکلاسیامون تولد خواهر کوچیکش بود،قرار شد مارو هم دعوت کنه،حالا متن کارت دعوت:
(پس فردا تولد اجیمه، شمام بیاید لتفن اومدین با خود پوهول و کادو بیاورید)
مام دیدیم پول و کادو میخواد نرفتیم،گفتیم یه عذر خواهی کنیم
(ببخشید که به تولد نیامدیم و با خود پوهول وکادو نیاوردیم،اخه مامانمون نذاشت)



عاقا ما ابتدایی که بودیم یه روز بابامون ما رو برد تعزیه، این وسط نقش شمر رو هم پسر دایی بابام بازی میکرد، ما هم که ای کیو فرداش تو مدرسه با افتخار به همه میگفتیم ما از فامیلای یزید هستیم!!!!
الان که فکر میکنم میگم خدایا مگه شمر و یزید با هم فامیل بودن؟؟؟؟!!!!!!!



سه تا جمله هس که بی برو برگرد تودفترخاطرات هر دهه شصتی میشه پیداش کرد:
۱. نمک در نمکدان شوری ندارد دل من طاقت دوری ندارد!
۲. اگردیدی جوانی بردرختی تکیه کرده بدان عاشق شده است و گریه کرده!
۳. گل سرخ و سفید و ارغوانی فراموشم نکن تامیتوانی!



با مخاطب خاصم رفته بودیم مغازه ی لباس فروشی شوهرخالم, شوهر خالم اومد جلو حسابی تحویلمون گرفت, مخاطب خاصم میگه معرفی نمیکنی؟برگشتم بجای اینکه بگم ایشون شوهر خاله ی مهربونه منن میگم ایشون خاله ی, شوهرِ مهربونه منن!هیچی دیگه نفهمیدم چطور از مغازه فرار کردم فک کنم مدت ها نتونم با شوهر خالم روبه رو ش






من:داداشی جونی؟؟؟
داداشم:ها باز چی میخوای؟
من:لپ تاپتو میدی ببرم دانشگاه؟
داداشم:چائیدی نوچ نوچ نوچ
من:میرم به مامان میگم مخاطب خاص داریااااااااا
داداشم:برو بگو مرگ یه بار شیونم یه بار
من:یعنی واقعا برم بگم؟
داداشم:اره هرررررررری
من:میگماااااااا
داداشم:با یه خدافظی خوشحالمون کن
من:یعنی حتی بگم که برای تولد دختره یه ادکلن 250000تومنی خریدی؟یا با هم رفتید درکه نهار خوردید؟یا اون حلقه تو دستتو دختره برات خریده؟یا با مامان دختره حرفیدی؟یا برای تولد دختره جشن گرفته بودی؟یا هر روز تو میبری میرسونیش دم خونشون؟یا یه بار باهم رفتید کاشان؟یا قراره ماه دیگه مثلا از طرف دانشگاه برید اصفهان؟ یا...
داداشم(وسط حرفام):بقران یه خش بیوفته روش گردنتو میشکونم! نوبت منم میشه وایسا!!!
من:بوشه...میسی داداشی بوس بوس
داداشمSadپرتاب بالش)







سر شام


من:من موبایل موخام


داداشم:غلط کردی


من:مگه من با تو بودم؟!بابا جونی من گوشی موخام


بابام:مگه گوشی نداری؟


من:چرا دارم ولی این کلاس نداره یه باکلاسشو موخام


داداشم:همونم زیادیته


من(رو به خواهر کوچکترم):راستی آجی نظرت راجب گل مریم چیه؟(مریم اسم مخاطب خاص داداشمه)


آجی:کدومش؟


داداشم:در حال سفید شدن


من:همون گلی که تو خیابون تهرانپارس نزدیک کافی شاپ دیدیم دیه(آدرس خونه مخاطب خاصه داداشم)


داداشم:آب پرید گلوش


آجی:آها قیافه اش که چنگی به دل نمیزد میمون پیش اون شرف داره


من:شمارش این بود دیه 0919.............؟


داداشم:در حال قهوه ای شدن


اجی:بزار گوشیمو چک کنم..اوووووووم اره اره خودشه


داداشم(در حال ماس مالی کردن):حالا چه مدلی میخوای؟


من:آیفون5


داداشم:یه وقت بد نگذره بهت؟!


من:آجی اون عکسه که با شال آبی بود خیلی ضایع بود نه؟؟!!!


داداشم:درد..باشه بابا براش بخر لازمش میشه


بابا:چشم یه مقدارشو من میدم یه مقدارشم خودت بزار برای آجیت بخر


داداشم:من پول ندارم بآ


من:یعنی آدم بره زیر نیسان بهتر از اینه که ببینه طرف به مخاطب خاصش میگه جوجه کوچولوی من


من وآجی:خخخخخخخخ


داداشم:باشه.دارم برات


"همیشه اینو میگه ولی کاری نمیتونه بکنه"




ی روز از مدرسه فرار کرده بودیم وداشتیم تو شهر ول میگشتیم که ی دفعه ی از دوستام رفت طرف ناظم مدرسه که ماشینش پنچر شده بود حالا بعد اینکه رسید پیش ناظم و باش سلام علیک کرد تازه فهمید چه گافی داده به روی خودش نیورد رفت کمکش تا پنچری رو بگیرن بعد م با ناظم رفت خونه ولی فردا که رفتیم مدرسه نمیدونم چرا ناظم حال مارو گرفت ولی با اون کاری نداشت



تو صبح تاسوعا من و مامانمو خواهرم رفتیم بيرون تا دسته ببینیم؛من خیلی خانوم شده بودم موهام اصلأ بيرون نبود با چادر و یه ارايش خیلی مليح
وایساده بوديم ی لحظه از مامانم قافل شدم داشتم با خواهرم صحبت میکردم بعد 5 دقيقه مامانم رو كرده ب من ميگه یه خانومه ازم پرسيد دختر شماس؟قصد ازدواج داره. من هم درحالی ک قند در دلم آب میشد با هيجان خيلي نامحسوس گفتم خب مامان چی گفتی بهش
مامانم:نه قصدشو نداره
من:چرا اونوقت
مامانم:نمیدونم هول شدم ی لحظه
من: :-‏(
خواهرم: :-‏)‏‏)‏
من میدونم اخرسر میترشم


یادش بخیر پارسال 13آبان وسط راهپیمایی با چندتا از دوستان فرار کردیم بعد می خواستیم ماشین بگریم بریم خونه بعد نیم ساعت ی پارس برامون ایستاد ماهم همگی سوار شدیم بعد چند لحظه متوجه شدیم که بله راننده مدیر مدرسمونه مارو میگی همگی الفرار ولی مدیر حواسش جمع بود بعد از هممون ی نمره انظباط کم کرد


چند روز پیش تو کلاس جغرافیا بحث سره طوفان و اینجور چیزا بود
یکی از بچه ها پرسید : چطوری میشه جلوی طوفان رو گرفت
یکی دیگه از بچه ها گفت : یه تابلو ایست بزار جلوش وایمیسته :دی
ینی کل کلاس رفت رو هوا
منم که طبق معمول داشتم موزاییک رو گاز میزدم

با وجود اینکه از درس های حفظی بدم میاد ولی ...

.

.

.
از درس های مفهومی حالم بهم میخوره Smile))




مورد داشتیم طرف کنترل جلو چشمش نبوده

تو گوگل سرچ کرده “کنترل تی وی مون کجاست ؟”





ن آخر نفهمیدم اینکه هی میگن : “وی خاطر نشان کرد” یعنی چی ؟

این “وی” کیه که هی خاطره رو نشون میکنه ؟

پس کِی میگیرتش ؟ چرا با عواطف دختر مردم بازی میکنه ؟





اصن واسه فِلش در میذارن که آدم گمش کنه

وگرنه چه خاصیتی داره ؟




میری حموم آب داغو وا می کنی چهارصد ساعت وامیستی تا داغ شه

حالا کافیه تو دستشویی اشتباهی آب داغو وا کنی

تو بیست صدم ثانیه میرسه به ۱۲۰درجه سانتی گراد !






ﺗﻮ ﭘﺎﮐﺴﺘﺎﻥ ﯾﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﻫﺴﺖ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ “ﺑﻤﺐ ﻭﺳﻂ”

ﯾﻪ ﺑﻤﺐ ﻭﺳﻂ ﻣﯿﺰﺍﺭﻥ و ﺗﺎﯾﻤﺮﺵ و ﻓﻌﺎﻝ ﻣﯿﮑﻨﻦ

بعد ﻫﺮﮐﯽ ﺍﻭل ﺩﺭ ﺑﺮﻩ ﺧﺮه !




درستش این بود که فردا از وقتى شروع بشه که ما بیدار میشیم

نه ما موقعى بیدار بشیم که فردا شده !




هیچ لذتی بالاتر از این نیست که بری مسافرت

وقتی که برگشتی بری دستشویی خونه خودتون

اصن دنیا رو انگار بهت میدن لامصب !





مورد داشتیم ترم یکی روز اول دانشگاه

گوشیشو گذاشته تو جورابش از حراست رد شده !





ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺑﺎ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺩﻋﻮﺍﻡ ﺷﺪ

ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺣﺪی ﻧﺒﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺸﻪ ﯾﻪ ﺁﻟﺒﻮﻡ ﺩﺍﺩ ﺑﯿﺮﻭﻥ

ﻓﻌﻼ ۳ﺗﺎ ﺳﯿﻨﮕﻞ تِرَک ﺁﻣﺎﺩﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﻌﺪ !




شادی یعنی خوشحالی ، خشنودی ، بی غمی ، خوشی و خرمی

به جان خودم از لغت نامه دیدم حتما که نباید یه چیز فلسفی باشه !




من نمیدونم اینایی که

“آیا” رو مینویثن “عایا”

“آقا” رو مینویصن “عاغا”

“بله” رو مینویثن “بعله”

دغیغا چی رو میخان صابط کنن ؟

اثلا میخام بدونم کدوم نحذط ثواد عاموضی درث خوندن ؟!




برادران رایت بهشون میومد

تو کار پخش و توزیع سی دی و فیلم باشن تا ساخت هواپیما !




دارم میمیرم از تشنگی ولی باید تا آشپزخونه برم !

به نظرتون آبِ توی اتو بهداشتی تره یا آکواریوم ؟




یه مخاطب خاص هم نداریم برامون استاتوس بذاره

اولین سین سفره هفت سین امسال «سایه ی خانوممه»




“چیز” است دیگر

گاهی دلش می خواهد

جای خالی تمامی کلمات فارسی را پر کند !




فقط یه ایرانی میتونه ۱۲سال بره مدرسه غیر انتفاعی

واسه ۴سال دانشگاه دولتی !





هیچ زنی مثل زن اول آدم نمیشه

حتی دومی و حتی سوم

دروغ چرا چهارمیشو نمیدونم

تا پیش نیاد نمیتونم نظری بدم وجدانا !



بد اخلاق نیستم ، فقط تمام خوش اخلاقی ام را برای یک نفر کنار گذاشته ام

که اونم معلوم نیس کدوم گوریه کصسصسصسصسافط !





مورد داشتیم دختره با یه آیدی آبجیشه

با یه آیدی دیگه مخاطب فوق خاصش !

خعلی هنر میخوادا !

دختر است دیگر …





یه پرسش از دخدرا داشتم :

واقعن با دهن بسته نمیشه ریمل زد ؟

ینی خدایی در توانتون نیست ؟






تا حالا چن بار اینجوری شدین ؟

ساعت کوک کردم گذاشتم رو ۶

ولی ۵:۵۹ دقه رفتم واستادم بالا سرش

تا اومده زر بزنه خفش کردم کصافطو !

خیلی کینه دارم ازش …




همیشه “مغز” عضو پرکار بدنه

تا اینکه سر جلسه امتحان جاشو

با “روده بزرگ” عوض می کنه !


آقا من رفتم طالع بینی فهمیدم آدمی هستم شکیبا صبور و بی صبر(عصبانی) وفادارو ( آرام) و آشنا با مشاغلی چون مکانیک ونرم افزار و بسیار کاری و تنبل جاه طلب و بی تفاوت ....و در عشق عجله ندارم رنگهای بنفشو قرمز و سیاهو زرد وهمشون دوست دارم فقط فصلهای بهارو پاییز و تابستان و زمستانو دوست دارم و....بعععععله. یه همچین ادمی هستم من همه ی ویژگی ها رو دارمممممم. مدیون کلیپس دختر همسایمونین اگه فکرکنین طالع بینی و فال خرافاته :|




مکالمه من و دوستم امروز صبح تو مدرسه:
دوستم:رضا تکالیف ریاضی رو نوشتی؟
من: تکالیف؟؟!!!! 0_0
دوستم: من که ننوشتم فقط یکم برا امتحان خوندم -_-
من: امتحااااااااااااااان؟؟!!! 00_00

من رضا هستم اینجا اتاقمه درو روم قفل کردن چون تک شدم غذا بهم نمیدن آی لاو یو پی ام سی!!


تریلی 18 چرخ از روم رد شه اگه دروغ بگم!

آقا امروز معلم فیزکیمون میخواست تکالیف رو ببینه رسید به اسم کرمی بلند گفت "کمری بیاد"!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

آقا کلاس یهو رفت رو هوا معلم بدبخت نمیدونست چی کار کنه!!!

حالا منم جلوش بودم در حالت Face تو Face داشتم به زور جلو خندمو می گرفتم آخر سر زارت زدم زیر خنده چنان نگاهی بهم کرد که فهمیدم روی نمره بالای 10 فیزیک تو ترم نمیتونم حساب باز کنم!

آخه کمری؟؟؟!!! همه خندیدن حالا چرا من؟؟؟!!!
نا مردااااااااااااااا



بیچاره داداشم بچه که بود انقد دسته بازی رو نمیدادم بهش بازی کنه که الان از قارچ خور به عنوان فیلم یاد میکنه تا بازی !خدایا مارو ببخش …




یک بار رفتم استخر با دوستم. یهوخواستم با دوستم شوخی کنم، پیداش کردم و رفتم از عقب یه لگدبهش زدم بعد پرتش کردم تو استخر، خودمم پریدم روش باهاش درگیر شدم. یهو چشمم افتاد اونور دیدم دوستم کنار استخر نشسته!هیچی دیگه ... رفتم تا ته استخر دیگه بالا نیومدم







امرو رفته بودم دانشگاه , کلاس که تموم شد رفتم سمت دخترا
من : سلام خانم احمدی , ببخشید من دو هفته مشکل داشتم نتونستم بیام دانشگاه , اگر بشه جزوه فیزیکتون رو میخواستم برم روش کپی بزنم ^_^
خانم احمدی : با اخم , جزوه من کامل نیست
من : خانم معصومی شما چی؟؟
خانم معصومی :ایشششش مال منم کامل نیست
من : دی : خانم جواهری شما چی؟
خانم جواهری : (با ناز) بعله ه ه ه بفرمایید د د د د
تشکر کردم از کلاس زدم بیرون یادم اومد جزوه خودمو تو کلاس نیاوردم , برگشتم دم در کلاس شنیدم دخترا دارن حرف میزنن
خانم احمدی : خودش نامزد داره بعد میخواد جزوه منو ببره
خانم معصومی : فکر کرده جزوه دادن الکیه
خانم جواهری :چرا نگفتید نامزد داره تا جزوم رو بهش ندم ؟؟ خیلی نامردیددددد
من :o‎_‎0
انگشت وسطی امیر محمد : @@
حامد |:
سازمان حمایت از دختران جزوه نویس برای جست و جوی شوهر ^_^




من یا سوتی نمیدم یا وقتی سوتی میدم میزنم تخریب میکنم..
از اشناهای قدیمیمون اومده بود خونمون ..کلا” بار دومی بود که
میدیدمشون.
اومدم به مهمونا شیرینی تعارف کنم گفتم :” بفرمایید دهنتونو سرویس کنید!!
بابام که قشنگ 15دقیقه حرف نزد ….
جالب اینجاس طرف به من گفت: تو بچه بودی 3بار انداختنت بالا 2بار گرفتنت!
منo__O



RE: یه مین خنده :| :) =) - pesare_e_bad - 31-03-2014

نظر نمی دین ؟Huh


RE: یه مین خنده :| :) =) - pesare_e_bad - 31-03-2014

up....................up



RE: یه مین خنده :| :) =) - نگیسا - 01-04-2014

خخخخخBig Grin


RE: یه مین خنده :| :) =) - m.r.gomez - 01-04-2014

25r3025r30
ممنون عسیسمHeart
اگه تونستی بازم بزار ...

یه مین خنده :|     :)     =) 1


RE: یه مین خنده :| :) =) - shahrukhahora - 01-04-2014

ممنون روحم شاد شد
Big GrinBig GrinBig Grin


RE: یه مین خنده :| :) =) - ~× like nOboDy ×~ - 01-04-2014

اوه پسر o__O
چقدر زیادند --___--
نصفشا بیشتر نتونستم بخونم ـــ^
ممنون


RE: یه مین خنده :| :) =) - pesare_e_bad - 01-04-2014

(01-04-2014، 11:17)~× like nOboDy ×~ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
اوه پسر o__O
چقدر زیادند --___--
نصفشا بیشتر نتونستم بخونم ـــ^
ممنون
نصفشم فردا بخون Big GrinBig GrinBig Grin


RE: یه مین خنده :| :) =) - ×fteя LifE∀× - 01-04-2014

ممنون25r3025r3025r30


RE: یه مین خنده :| :) =) - pesare_e_bad - 03-04-2014

up.............up