داستان کوتاه .یعنی دمش گرم - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19) +--- موضوع: داستان کوتاه .یعنی دمش گرم (/showthread.php?tid=97659) |
داستان کوتاه .یعنی دمش گرم - sagharvahab - 23-03-2014 دخترجواني از مکزيک براي يک مأموريت اداري چندماهه به آرژانتين منتقل شد .پس از دوماه، نامه اي از نامزد مکزيکيخود دريافت مي کند به اين مضمون:لوراي عزيز،متأسفانه ديگر نمي توانم به اين رابطه از راه دورادامه بدهم و بايد بگويم که دراين مدت ده بار به توخيانت کرده ام !!! ومي دانم که نه تو و نه من شايسته اين وضع نيستيم. من را ببخش و عکسي که به تو داده بودم برايم پس بفرست باعشق : روبرت دخترجوان رنجيـده خاطرازرفتارمرد، ازهمه همکاران ودوستانش مي خواهدکه عکسي ازنامزد، برادر، پسرعمو، پسردايي ... خودشان به اوقرض بدهند و همه آن عکس ها راکه کلي بودند باعکس روبرت، نامزد بي وفايش، دريک پاکت گذاشته وهمراه با يادداشتي برايش پست مي کند، به اين مضمون: روبرت عزيز، مراببخش، اما هر چه فکر کردم قيافه تو را به ياد نياوردم، لطفاً عکس خودت راازميان عکسهاي توي پاکت جداکن وبقيه رابه من برگردان RE: داستان کوتاه .یعنی دمش گرم - ❀இℬℯѕ✟♚ℊⅈℛℒஇ❀ - 23-03-2014 جاش اینجا نیست توی بخش داستان و رمانه RE: داستان کوتاه .یعنی دمش گرم - عاشق الکترونیک - 23-03-2014 خوب جوابشو داده عالی... |