داستان های کوتاه عاشقانه/داستان غمگین<کوتاه است> - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +---- انجمن: داستان و رمان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=67) +---- موضوع: داستان های کوتاه عاشقانه/داستان غمگین<کوتاه است> (/showthread.php?tid=94624) |
داستان های کوتاه عاشقانه/داستان غمگین<کوتاه است> - sara1100 - 10-03-2014 دختر، از دوستت دارم گفتنهاي هر شب پسره خسته شده بود ... يک شب وقتي اس ام اس آمد بدون آن که آنرا بازکند موبايل را گذاشت زير بالشش و خوابيد ! صبح مادرِ پسره به دختره زنگ زد گفت : پــــســــــرم مـــــــــرده ... دختره شوکه شد و چشم پر از اشک بلافاصله سراغ اس ام اس شب گذشته رفت ... پـــســــــره نــوشــتـــه بـــــــود: تصادف کردم با مشکل خودم را رساندم دم درخانه تان لطفا بياپائين ميخوام براي آخرين بار ببينمت ... « خـــــيــــلـــــي خــــيـــــلــــــــي دوســــتـــتـــــدارم » RE: داستان های کوتاه عاشقانه/داستان غمگین<کوتاه است> - **li@** - 17-07-2014 اخییییییییییی! RE: داستان های کوتاه عاشقانه/داستان غمگین<کوتاه است> - Gdanial - 12-05-2015 شاعر میگه:فقط کافیه بفهمه دوسش داری تا طی یک واکنش شیمیایی خودشو به چس تبدیل کنه RE: داستان های کوتاه عاشقانه/داستان غمگین<کوتاه است> - ρυяρℓє_ѕку - 27-07-2015 RE: داستان های کوتاه عاشقانه/داستان غمگین<کوتاه است> - مهرسا{شیطون} - 21-12-2015 چقدر دردناک |