ایهیم -___- - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +--- موضوع: ایهیم -___- (/showthread.php?tid=93901) |
ایهیم -___- - Ƥαяℓσนʂ ϱiяℓ - 06-03-2014 این حرف را فقط به تو میشود گفت!
تو میفهمی... من… جوان مردهام… خیلی جوان... میمیری وقتی دلخوشی نداشته باشی!! میمیری وقتی آرزو نداشته باشی!! وقتی یک روز از خواب دیازپام زده ات بلند میشوی و دنیا را تار میبینی.. وقتی رویاها چهار خانه می شوند… انگار زندگی را از پشت پنجره میبینی... میمیری وقتی نیکوتین میشود صبحانه و ناهار و شامت… بیا تو هم بکش… تو میفهمی!! بعد تشخیص پزشکی مینویسند تحلیل رفتگی عضلات به جای آفتاب… به جای آبی آسمان… به جای کمی آغوش باز… به جای صحبت از پرنده… برایت ویتامین تجویز میکنند و آرام بخش… تازگیها کشف کردم مثل من زیاد هستند آنهایی که از روشنی جایی که نشسته اند ظلمات را میبینند...... دوستت دارمها را، نگه میداری برای روز مبادا دلم تنگ شدهها را، عاشقتمها را… این جملهها را که ارزشمندند الکی خرج کسی نمیکنی! باید آدمش پیدا شود! باید همان لحظه از خودت مطمئن باشی و باید بدانی که فردا، از امروز گفتنش پشیمان نخواهی شد! سِنت که بالا میرود کلی دوستت دارم پیشت مانده، کلی دلم تنگ شده و عاشقتم مانده که خرج کسی نکردهای و روی هم تلنبار شدهاند! فرصت نداری صندوقت را خالی کنی.! صندوقت سنگین شده و نمیتوانی با خودت بِکشیاش… شروع میکنی به خرج کردنشان! توی میهمانی اگر نگاهت کرد اگر نگاهش را دوست داشتی توی رقص اگر پابهپایت آمد اگر هوایت را داشت اگر با تو ترانه را به صدای بلند خواند توی جلسه اگر حرفی را گفت که حرف تو بود اگر استدلالی کرد که تکانت داد در سفر اگر شوخ و شنگ بود اگر مدام به خندهات انداخت و اگر منظرههای قشنگ را نشانت داد برای یکی یک دوستت دارم خرج میکنی برا ی یکی یک دلم برایت تنگ میشود خرج میکنی! یک چقدر زیبایی یک با من میمانی؟ بعد میبینی آدمها فاصله میگیرند متهمت میکنند به هیزی… به مخزدن به اعتماد آدمها! سواستفاده کردن به پیری و معرکهگیری… اما بگذار به سن تو برسند! بگذار صندوقچهشان لبریز شود آنوقت حال امروز تو را میفهمند بدون اینکه تو را به یاد بیاورند غریب است دوست داشتن. و عجیب تر از آن است دوست داشته شدن... وقتی میدانیم کسی با جان و دل دوستمان دارد ... و نفسها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده؛ به بازیش میگیریم هر چه او عاشقتر، ما سرخوشتر، هر چه او دل نازکتر، ما بی رحم تر. تقصیر از ما نیست؛ تمامیِ قصه هایِ عاشقانه، اینگونه به گوشمان خوانده شدهاند دکتر شریعتی دريا دريا مهربانیات را میخواهم نه برای دستهام نه برای موهام نه برای تنم برای درخت ها تا بهار بيايد. و تو فکر می کنی زندگی چند بار اتفاق می افتد؟ و تو فکر می کنی يک سيب چند بار می افتد تا نيوتن به سيب گاز بزند و بفهمد چه شيرين می بود اگر می توانستيم به آسمان سقوط کنيم؟ چند بار؟ ... راستی دريای دست هات آبی زمينی است؟ می دانی سياه هم که باشد روشنی زندگی من است. و تو فکر می کنی من چند بار به دامن تو می افتم؟ ... من فکر می کنم جاذبه ی تو از خاک نبوده از آسمان بوده از سيب نبوده از دست هات بوده از خنده هات موهات و نگاه برهنه ات که بر تنم می ريخت.... تنهایی تلفنیست که زنگ میزند مُدام صدای غریبهایست که سراغِ دیگری را میگیرد از من یکشنبهی سوتوکوریست که آسمانِ ابریاش ذرّهای آفتاب ندارد حرفهای بیربطیست که سر میبَرَد حوصلهام را تنهایی زلزدن از پشتِ شیشهایست که به شب میرسد فکرکردن به خیابانیست که آدمهایش قدمزدن را دوست میدارند آدمهایی که به خانه میروند و روی تخت میخوابند و چشمهایشان را میبندند امّا خواب نمیبینند آدمهایی که گرمای اتاق را تاب نمیآورند و نیمهشب از خانه بیرون میزنند تنهایی دلسپردن به کسیست که دوستت نمیدارد کسی که برای تو گُل نمیخَرَد هیچوقت کسی که برایش مهم نیست روز را از پشتِ شیشههای اتاقت میبینی هر روز تنهایی اضافهبودن است در خانهای که تلفن هیچوقت با تو کار ندارد خانهای که تو را نمیشناسد انگار خانهای که برای تو در اتاقِ کوچکی خلاصه شده است تنهایی خاطرهایست که عذابت میدهد هر روز خاطرهای که هجوم میآوَرَد وقتی چشمها را میبندی تنهایی عقربههای ساعتیست که تکان نخوردهاند وقتی چشم باز میکنی تنهایی انتظارکشیدنِ توست وقتی تو نیستی وقتی تو رفتهای از این خانه وقتی تلفن زنگ میزند امّا غریبهای سراغِ دیگری را میگیرد وقتی در این شیشهای که به شب میرسد خودت را میبینی هر شب RE: ایهیم -___- - Ƥαяℓσนʂ ϱiяℓ - 17-03-2014
گاه دلتنگ می شوم دلتنگتر از تمام دلتنگی ها
حسرت ها را می شمارم و باختن ها وصدای شکستن را.. نمیدانم من کدامین امید را ناامید کردم وکدام خواهش را نشنیدم وبه کدام دلتنگی خندیدم که چنین دلتنگم! RE: ایهیم -___- - Ƥαяℓσนʂ ϱiяℓ - 23-03-2014 هاردی : به نظرم شیر بز برات خوبه ... لورل : بز ماده یا نر :؟ هاردی : آخه احمق مگه بز نر هم شیر میده :؟ لورل : آره اگه بهش فشار بیاری پنیر هم میده ................................................. بیست سال بعد، بابت کارهایی که نکردهای بیشتر افسوس میخوری تا بابت کارهایی که کردهای! بنابراین روحیه ی تسلیم پذیری را کنار بگذار از حاشیه امنیت بیرون بیا جستجو کن بگرد آرزو کن کشف کن... _مارک تواین_ .................................................... تابلو نقاش را ثروتمند کرد. شعر شاعر به چند زبان ترجمه شد. کارگردان جایزه ها را درو کرد... و هنوز سر همان چهار راه واکس میزند کودکی که بهترین سوژه بود... .................................................... "من سالها نماز خوانده ام . بزرگترها میخواندند . من هم میخواندم . در دبستان ما را برای نماز به مسجد میبردند . روزی در مسجد بسته بود . بقال سر گذر گفت : نماز را روی بام مسجد بخوانید تا چند متر به خدا نزدیکتر باشید! مذهب شوخی سنگینی بود که محیط با من کرد و من سالها مذهبی ماندم بی آنکه خدایی داشته باشم! _هنوز در سفرم_ _سهراب سپهری_ ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,, به کودکان مان بیاموزیم که چگونه فکر کنند نه اینکه به چه فکر کنند! ....................................................... RE: ایهیم -___- - Ƥαяℓσนʂ ϱiяℓ - 23-03-2014 RE: ایهیم -___- - aCrimoniouSs - 25-03-2014 تاپیکات تحلیل رفتن مهشید:| از تو فراتر از اینا انتظار دارم... اسپما پاک شدن! RE: ایهیم -___- - Ƥαяℓσนʂ ϱiяℓ - 25-03-2014 اقا شرمنده :|
این یه مقدار بد شْد !!! جبران کردم به مولا دو تا موضع جدیدمو ببنید :| ولی الان دوباره همینجا جبران میکنم! בرב مے ڪشم:בرב هҐ تلخ است هҐ ارزاטּ هҐ گیراییش بالاست هҐ اینڪـہ تابلو نمے شوҐ و رفیقے ڪـہ مرا بـہ בرבمعتاב ڪرב ناباب نبوב: اتفاقا با با بوב،فقط نگفتـہ بوב مانבنے نیست،همیטּ بـہ ωـلامتے פֿـوבموטּ ڪـہ בیگـہ نـہ بحث میڪنیҐ نـہ توضیح میבیҐ نـہ בنبال בلیل مے گرבیҐ ؋قط نگاـہ مے ڪنیҐ و ωـڪـوتـــــ مے ڪنیҐ و ؋اصلـہ مے گیریم....... هیچ פֿـرے اבҐ نیست ولے بعضے اבما פֿـیلے פֿـرטּ دلــم ـهواے آغوشــت را לاشــته باشــל!!! "آغوشــت ارزانــے دیگــراטּ"؛ مـטּ مهمــاטּ پــاهــاے بغــل کــرלס ام هســتم. و ایـטּ آرامشــم را حتــے با" تــــــو" عـــوض نمــے کنــم. هوای برگرداندنت را ندارم ! شــب ـهــایــم مے گــذرל!!! بـــלوטּ اینکـــס، دلــم ـهواے آغوشــت را לاشــته باشــל!!! "آغوشــت ارزانــے دیگــراטּ"؛ مـטּ مهمــاטּ پــاهــاے بغــل کــرלס ام هســتم. و ایـטּ آرامشــم را حتــے با" تــــــو" عـــوض نمــے کنــم. اشتباه کردم! من اشتباه کردم!به خیالم بوسه هایت تعهد هستند اغوشت سرپناه، هدیه هایت قول وقرار من اشتباه کردم ! هرچه بودی عادت بودی نه فقط با من با همه اینطور بودی ... بعد از سالها! دل آدم ...چه گرم می شود گاهی ساده... به یک دلخوشی کوچک... به یک احوالپرسی ساده... به یک دلداری کوتاه ... به یک "تکان سر"...یعنی...تو را می فهمم... ... به یک گوش دادن خالی ...بدون داوری! به یک همراهی شدن کوچک ... به حتی یک همراهی کردن ممتد آرام ... به یک پرسش :"روزگارت چگونه است ؟" به یک دعوت کوچک به صرف یک فنجان قهوه ! ... به یک وقت گذاشتن برای تو... به شنیدن یک "من کنارت هستم "... به یک هدیه ی بی مناسبت ... به یک" دوستت دارم "بی دلیل ... به یک غافلگیری :به یک خوشحال کردن کوچک ... به یک نگاه ... به یک شاخه گل... دل آدم گاهی ...چه شاد است ... به یک فهمیده شدن ...درست ! به لبخند! به یک سلام ! به یک تعریف به یک تایید به یک تبریک ...!!! و ما چه بی رحمانه این دلخوشی های کوچک و ساده را از هم دریغ میکنیم و تمام محبت و دوست داشتن مان را گذاشته ایم کنار تا به یک باره همه آنها را پس از مرگ نثار هم کنیم ... ؟ لبخند بزن لعنتی.. می خواهم یک عکس دو نفره بگیرم !! _من و تنهایی_ من.. لطفا" لبخند بزن..!! محال است ببخشم کسی را که ... وسط خنده هایم وقتی به یادش می افتم... گریه ام میگیرد |