وان دایرکن و سوپرمغز ایران3 - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: آهنگ و موسیقی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=26) +--- موضوع: وان دایرکن و سوپرمغز ایران3 (/showthread.php?tid=89880) |
وان دایرکن و سوپرمغز ایران3 - سوپرمغز - 20-02-2014 وای چیزیو که میبینم باورم نمیشه اونا اینجا چ غ/ل/ط/ی میکنن اخه اه.وای لویی منو دید سریع جیم شدم و رفتم تو //لویی//: ما (من و هری)داشتیم میومدیم تو خونه تیمی کهدیدم تو بالکن خونه روبرویی ی دختره وایساده داره اطرافو دید میزنه.خوب که دقت کردم دیدم ؛آشناست.آره اون نگینه. وای منو دید و رفت تو خونه .اون فرشته اینجا چیکار میکرد؟ من به هری گفتم:هی اونو دیدی؟ هری:کیو میگی؟ من:نگینو میگم دیگه.همون دختر خوش/گل/ه تو گروه colorful girls رو میگم که سرگروهه هری:خب .کوش ؟کجاست؟حالش خوبه؟ من:حالت خوبه هری فکر کنم زده به سرت.خخخخخخخخخخخخخخخ هری انگار خیلی از این دختر خو/شگ/له خوشش اومده.منم از همون روز که دیدمش ی حس عجیبی بهش داشتم.نمیدونم چ حسی اما وقتی به اون فکر میکنم خیلی قلبم تند میزنه..........................انگار.انگار...............اه ولش کن . حالت خوب نیست لویی؟چی میگی؟ من روبه هری کردم که داشت از خوشحالی میترکید.از این حالتش خوشم نیومد نکنه اونم...............؟نه ....چیمیگی لویی ؟این فکرای الکی چیه؟ من:بیا بریم تو هری:باشه تو برو منم الان میام منم دیگه چیزی نگفتمو اومدم تو خونه تیمیمون. بقیه پسرا هم تا چند دقیقه دیگه میان اینجا ام......اما اون اینجا چیکار میکرد؟نکنه اینجارو خریده و میخواد توش زندگی بکنه؟ //هری//: وای اون ب/ا/ر/ب/ی اینجا چیکار میکنه؟ تو این فکرا بودم که بقیه پسرا هم رسیدن و من همه چیزو براشون تعریف کردم.و اونا هم داشتن شاخ در می اوردن از تعجب.و همه ی علامت سوال بزرگ تو سرمون بود که اون چرا تو اون خونه بوده؟ //نگین//: سریع رفتم و به بقیه خبر دادم و همه هم عین من ی علامت سوال تو ذهنشون بود(اونا تو اون خونه چیکار میکنن؟) در همین حال بود که ی کامیون اومد و وسایل موسیقیمون رو اورد.ماهم مجبور شدیم بریم بیرون و اونا رو با کمک کارگرها بیاریم تو .بنابراین رفتیم بیرون. همینجابود که ثنا گفت :وای بچه ها لیامو نگا داره بهمون نگاه میکنه و ی چیزی میگه.انگار داره با کسی حرف میزنه من:هی نگاشون نکن ثنا الان میان بیرون منم ک حوصلشونو ندارم.......................... اما دیر اینو گفتم و اونا عین ج/ن بوداده ضاحر شدن جلومون.منم ب بهانه کمک ب کارگرا رفتم دنبالشون که زین صدا زد: زین:سلام!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! دخترا هم جوابشو دادن و منم چاره ای جز همراهی اونا نداشتم و مجبور شدم برگردم و سلام کنم من»:ه ه ه .سلام.و یک لبخند مصنوعی که کاملا ضایع بود از روی اجبار بو د زدم نایل اومد جلو و ب انا دست داد .انا دیوونه شدو دوباره رفت تو فاز فیلم هندی منم با صدای بلند گفتم:من از فیلم هندی متنفرم این حرفم باعث شد از هم فاصله بگیرن و هردوتاشون مثل لبو سرخ شدن.بعد همه زدیم زیر خنده......................................................... منتظر ادامه مطلب باشید................................... RE: وان دایرکن و سوپرمغز ایران3 - DiReCtIoNeR GiRl - 20-02-2014 زود تر ادامشو بزار زود تر زودتر RE: وان دایرکن و سوپرمغز ایران3 - سوپرمغز - 20-02-2014 باشه خودتو کنترل کن همشهری.خخخخخخخخخخخخخ RE: وان دایرکن و سوپرمغز ایران3 - DiReCtIoNeR GiRl - 20-02-2014 چشم ولی زود تر بزارش RE: وان دایرکن و سوپرمغز ایران3 - سوپرمغز - 20-02-2014 گذاشتمش برو ببین |