وان دایرکشن و سوپرمغز ایران2 - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: آهنگ و موسیقی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=26) +--- موضوع: وان دایرکشن و سوپرمغز ایران2 (/showthread.php?tid=89876) |
وان دایرکشن و سوپرمغز ایران2 - سوپرمغز - 20-02-2014 ممنون از نظر هاتون اینم قسمت 2:فردای اون روز ما برای خرید ب ی فروشگاه بزرگ رفتیم و مشغول خرید بودیم که.............................. جاستین بیبر رو دیدم داشت ب طرف من میومد.خودمو زدم ب کوچه علی چپ و رفتم تو قسمت لباس های اسپرت خودمو با لباسا مشغول کردم ک نفهمه دیدمش. میخواستم ی لباس بردارم ک اون زود تر از من برش داشت و جاستین:سلام خانوم خوش/گل/ه .چرا در میری؟ من :سلام.من ک در نرفتم!!! جاستین:یعنی میخوای بگی منو ندیدی؟!!!! من راهمو کج کردم و رفتم پیش بقیه ک داشتن سر ی لباس با هم دعوا میکردن اونم از اون دعوا های مش/تی!!!!!!!!!!!!!!!!!متوجه شدم داره دنبالم میاد.جاستینو میگم اما شک داشتم تا اینکه ب دخترا رسیدم و دیدم نیلو و انا و شکیبا و ثنا از هم جدا شدن و خودشونو ملوس کردن.فهمیدم که جاستین پشت سرمه. اگه غیر از این بود این4تا کله/پوک تا فردا با هم دعوا میکردن جاستین بهم رسید و گفت مگه میخوام ب/خ/و/ر/م/ت ک در میری.فوقش ی ل/ب ازت میگرفتم منم که از قبل تجربشو داشتم که نباید جواب پسر جماعتو بدی .ب دخترا گفتم من دارم میرم خونه اگه میخواید بیاید.اگه هم میخواید تا فردا بمونید اینجا و بزنید تو سر همدیگه.اونا هم گفتن:ما هنوز کار داریم و میخوایم خرید کنیم. شکیبا از جاستین پرسید:تو هم که هنوز هستی اینجا؟اره؟ جاستینم ضایعش کرد و جوابشو نداد .منم میخواستم از خنده بترکم اما جلو خودمو گرفتم ک جاستین نفهمه و پررو نشه. اما شکیبای بیچاره ضایع شد.بد/بخ/ت.خخخخخخخخخخخخخخخ نیلو:نگین برو دیگه من:باشه .منتظر اجازه جناب عالی بودم.فقط یادتون نره که بعد از ظهر بیاید که بریم و ی خونه تیمی واسه تمرین کردن بگیریم .فعلا بای داشتم از در فروشگاه خارج میشدم ک یکی دستمو چسبید.بر گشتم دیدم جاستینه من:بعله؟امرتون؟ جاستین ی کارت از شلوارش که در حال افتادن ب روی زمین بود در اورد و گفت:این شماره منه هروقت احساس کردی ک ی د/و/س/ت پ/س/ر میخوای بهم زنگ بزن منم با خنده شمارشو گرفتمو جلو چشاش تیکه تیکش کردم و زدم بیرون که ی صدایی اومد:هفته دیگه میبینمت خوش/گل/ه من ب فارسی:گم/شو عوضی و سوار ماشینم شدم//بعد از ظهر همون روز// با دخترا رفتیم و کلی خونه رو گشتیم. ک همشون بالا شهر بودن و خیلی توپ اخرشم ی خونه با/حال گرفتیم ک خیلی هم مجهز بود و ه تا اتاق خواب.ی استخر بزرگ وکلی امکانات داشت و میشد خونه های اطرافو توی بالکنش دید زد.من عاشق دید زدنم و همیشه توی هر چیزی سرک میکشم. و از همه مهم تر ی اتاق تمرین واسه رق/ص و اهنگ داشت.من که عا/شق/ش شدم فرداش وسایلو اوردیم و توش چیدیم .اینقدر بزرگ بود ک هرچی توش وسیله میذاشتیم پر نمیشد داشتم از بالکن ب خونه های مردم سرک میکشیدم ک سر جام خشکم زد.وای گن/دت بزنن آخه اینم شانسه ک من دارم اون چیزی ک دیدم............................................. RE: وان دایرکشن و سوپرمغز ایران2 - samira malik - 20-02-2014 خونه جاستین رو دیدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ RE: وان دایرکشن و سوپرمغز ایران2 - سوپرمغز - 20-02-2014 برو ادامه شو الان میزارم بزار نوشتنش تموم بشه RE: وان دایرکشن و سوپرمغز ایران2 - -Nᴇɢᴀʀ- - 20-02-2014 داره کم کم باحال میشه:84: RE: وان دایرکشن و سوپرمغز ایران2 - ▪неизвестный▪ - 20-02-2014 خیلی باحال بود... RE: وان دایرکشن و سوپرمغز ایران2 - anika anti bieber - 20-02-2014 اوغغغغغغغغغغغغغ RE: وان دایرکشن و سوپرمغز ایران2 - ensi - 20-02-2014 باحال بنویس زودتر |