اس ام اس عاشـــقــــ♥ـــــآنه خاطرــه - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: اس ام اس های جدید و پیامک (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=73) +--- موضوع: اس ام اس عاشـــقــــ♥ـــــآنه خاطرــه (/showthread.php?tid=89426) |
اس ام اس عاشـــقــــ♥ـــــآنه خاطرــه - ~Mahnaz~ - 18-02-2014 ازاتاق خاطراتم بوی حلوا بلند شده است آرام فاتحه ای بخوان . . . شاید خدا گذشته ام را بیامرزد . . . ! . . چقدر باید بگذرد ؟ تا من در مـرور خاطراتم وقتی از کنار تــو رد می شوم . تنـــم نلــرزد . . . بغضــم نگیــرد . . . . . با یاد تو این ستاره ها رنگی بود / این دفتر خاطرات من سنگی بود از درس کلاس عاشقی سهمم باز / یک زنگ فقط دوری و دلتنگی بود . . . . . خاطرات ، تمام نمیشوند ؛ تمامت میکنند ! . . قانون بقای خاطره : انسان نمیتواند از خاطره فرار کند بلکه از خاطره ای به خاطره ی دیگر غرق میشود . . . . . خاطره یعنی یک سکوت غیر منتظره میان خنده هایی بلند ! . . مراقب باش ! پشت هر توپ ، کودکی می آید . . . پشت هر خاطره ، اشکی . . . ! . . یکی بیاید دست این خاطره ها را بگیرد ببرد گردش . . . کلافه کرده اند مرا ، بس که نق می زنند به جانم . . . خسته شده ام از گذر خاطرات . . . رفت . . . آنقدر ساده که باورش نمی کنید . حتی پشت سرش هم نگاه نکرد . . . من هم می روم به همان جاده ای که می خواستم اولین جای شروع زندگیمان آنجا باشد . . . . . بعضی وقتا آدم یه جمله هایی رو میخونه و یه نفس عمیق پشتش میکشه و توی یه ثانیه یه دنیا خاطره میاد جلو چشمش ! . . میروم تا در آغوش خاک قرار گیرم ، و تمام خاطراتمان را به خاک بسپارم چون دیگر بعد تو پناهی بهتر از آغوش خاک ندارم . . . . . بعضی دوستیا شوخی شوخی میان و جاگیر میشن توی دلت تبدیل به یه عشق عمیق میشن ته نشین میشن توی قلبت ولی تو سکوت میرن سخته ، اما قشنگه باید بلد باشی چطور با یه خاطره کنار بیای . . . . . صدا ، رفت . . . ! تصویر ، رفت . . . ! . . . خاطراتش ، موند و نرفت :| . . به صدایت که معتاد شدم رفتی ! حالا هر روز خاطره تزریق میکنم . . . . . زیر درخت سیب نذر کرده ام به آمدنت . . . فصل شکوفه زدن از خاطرات نزدیک است ! . . نمیدانم چه بر سرِ من و این خیابان ها آمده که هر جایی میخواهم بروم به کوچه ی خاطراتمان میرسد . . . . . میگفتند باران که می بارد بوی خاک بلند میشود . . . اما اینجا باران که میزند فقط بوی خاطره ها می آید . . . . . حرف تازه ای ندارم فقط خزان در راه است . . . کلاه بگذار سر خاطراتی که یخ زده اند ، شاید یادت بیافتد جیب هایت را وقتی دست هایم مهمانشان بودند . . . . . لامصب مثل سیگار است خاطره . . . حال می دهد اما از درون می پوساندت . . . . . وشاید سال ها بعد . . . بی تفاوت از کنار هم بگذریم و . . . در دل بگوییم : . . . آن غریبه ! چقدر آشنای خاطراتم بود ! . . . . . یه نفر ازم پرسید : میشناسیش ؟! هزارتا خاطره ت اومد جلوی چشمم ، اما فقط یه لبخند زدم و گفتم : میشناختمش . . . . . گاهی عمیقاً مایلم « ماهی » باشم! ماهی حافظه اش هشت ثانیه است ! بی هیچ « خاطره » ای . . . هیچ ! . . امروز خاطراتت را سوزاندم اما بوی خوش هیزمش بیقرارم کرد . . . |