شق تلخ ....حرفای یه زن عاشق - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +---- انجمن: داستان و رمان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=67) +---- موضوع: شق تلخ ....حرفای یه زن عاشق (/showthread.php?tid=72754) |
شق تلخ ....حرفای یه زن عاشق - pink lady - 07-12-2013 سالها بعد ، من در کنار یک مرد زندگی میکنم ، مردی که اسمش تو شناسنامم ثبت شده و همسر من محسوب میشه، مردی که شاید من زنِ رویاهاش باشم اما ، اون هیچ وقت مرد رویاهای من نمیشه چون ، رویایی ترین کسی که میخواستم تو بودی ... جسمم کنار اون میخوابه اما ، افکارم در کنار تو . سالها بعد ، بی هوا وقتی یادت میوفتم ، فقط به این فکر میکنم که خوشبختی یا نه!؟ .... شاید اسم تورو گداشتم روی پسرم ، سالها بعد ، من زنیم که از عذاب وجدان داره میمیره ، زنی که به تو فکر میکنه اما ، کنار یک مرد دیگست ، زنی که به دوست داشتن های مرد دیگه پاسخ میده اما ، نه از ته دل ... سالها بعد ، وقتی همه خوابن ، میرم تو آشپزخونه و یه سیگار روشن میکنم ، تو اون نور کم سوی چراغ خواب به تو فکر میکنم ... از سیگارم کام های عمیق میگیرم ، و به این فکر میکنم که زندگیم چجوری میشد اگه تو همسرم بودی ؟ در حالی که دارم تو فکرت غرق میشم ، سیگارم رو به اتمامه ، و من ، با عذاب و با دلی پر از غم ، باید برم کنار مردی بخوابم که همیشه ارزو میکنم تو جای اون بودی ... سالها بعد این موقع ، تو کنار کسی هستی که دوستش داری اما ، من کنار کسیم که ، فقط باهاش هم خونم ... سالها بعد ، زنیم با موهای سفید و چهره ای خسته ... زنی که خیلی ها میشناسنش اما ، اون با هیچکس جز یاد تو آشنا نیست . |