داستان عجیب مورچه و حضرت سلیمان! - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: مذهبی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=41) +--- موضوع: داستان عجیب مورچه و حضرت سلیمان! (/showthread.php?tid=68044) صفحهها:
1
2
|
داستان عجیب مورچه و حضرت سلیمان! - Ⓐⓗⓜⓐⓓ Ⓡⓔⓩⓐ - 07-11-2013 داستان عجیب مورچه… دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. داستان عجیب مورچه و حضرت سلیمان!روزی حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود ، نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه گندمی را باخود به طرف دریا حمل می کرد .سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید. در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود ، مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه به درون آب رفت. سلیمان مدتی در این مورد به فکر فرو رفت و شگفت زده فکر می کرد ، ناگاه دید آن قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود ، آن مورچه از دهان او بیرون آمد، ولی دانه ی گندم را همراه خود نداشت . سلیمان(ع) آن مورچه را طلبید و سرگذشت او را پرسید. مورچه گفت : ” ای پیامبر خدا در قعر این دریا سنگی تو خالی وجود دارد و کرمی در درون آن زندگی می کند . خداوند آن را در آنجا آفرید او نمی تواند از آنجا خارج شود و من روزی او را حمل می کنم . خداوند این قورباغه را مامور کرده که مرا درون آب دریا به سوی آن کرم حمل کرده و ببرد . این قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است می برد و دهانش را به درگاه آن سوراخ می گذارد من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می رسانم و دانه گندم را نزد او می گذارم و سپس باز می گردم و به دهان همان قورباغه که در انتظار من است وارد می شوم، او در میان آب شنا کرده مرا به بیرون آب دریا می آورد و دهانش را باز می کند ومن از دهان او خارج می شوم .” سلیمان به مورچه گفت : وقتی که دانه گندم را برای آن کرم میبری آیا سخنی از او شنیده ای ؟ مورچه گفت آری او می گوید : ای خدایی که رزق و روزی مرا درون این سنگ در قعر این دریا فراموش نمی کنی رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن… RE: داستان عجیب مورچه و حضرت سلیمان! - ғдф!ทд ^ــ^ - 08-11-2013 عزیزم خیلی تکراری بوت RE: داستان عجیب مورچه و حضرت سلیمان! - Ⓐⓗⓜⓐⓓ Ⓡⓔⓩⓐ - 08-11-2013 (08-11-2013، 11:34)ترنمtdf نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.ای بابا شرمنده شدیم RE: داستان عجیب مورچه و حضرت سلیمان! - دختر شاعر - 08-11-2013 میسی خیلی قشنگ بود RE: داستان عجیب مورچه و حضرت سلیمان! - Ⓐⓗⓜⓐⓓ Ⓡⓔⓩⓐ - 08-11-2013 (08-11-2013، 13:11)دختر شاعر نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.تشکر RE: داستان عجیب مورچه و حضرت سلیمان! - ッツ محمـב هـاבے ツッ - 08-11-2013 ممنون تو کتاب مون داشتیم RE: داستان عجیب مورچه و حضرت سلیمان! - Ⓐⓗⓜⓐⓓ Ⓡⓔⓩⓐ - 08-11-2013 (08-11-2013، 18:02)مملی2013 نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.ولی من یادم نمیاد ولی باز ممنون از نظرت RE: داستان عجیب مورچه و حضرت سلیمان! - ღღ KaYiP pRenses ღღ - 08-11-2013 تکراری RE: داستان عجیب مورچه و حضرت سلیمان! - ☂ ☠....MANESA.... ☂☠ - 08-11-2013 ها خوب بود RE: داستان عجیب مورچه و حضرت سلیمان! - atefeh♥ - 10-11-2013 چه عجب |