قصه زیبای کربلا - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: مذهبی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=41) +--- موضوع: قصه زیبای کربلا (/showthread.php?tid=67788) |
قصه زیبای کربلا - τοxικ - 06-11-2013 یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود هزار و سیصد سال پیش یک خبر مهمی بود بچه ها خوب گوش کنید حواس هاتون را جمع کنید به صورت قصه می گم ****************** اما این افسانه نیست و قصه نیست شرح فداکاری یک انسان است که حسینش (ع) نامند ****************** در خوبی و پاکی در صبر و شکیبایی در حسن و جوانمردی در بندگی وطاعت او را نبود مانند ****************** پدرش شیر خدا، مادرش فاطمه ی زهرا بود راه او راه خدا، خوبی از چهره ی او پیدا بود ****************** به دعوت مردم شهر کوفه با دوستان و خویشان با یاران و فرزندان به سوی آن شهر رفت ****************** بهر سوی آن ناکسان مردم نااهل رفت آن کوفیان نادان بستند ره برآنان با یاران و فرزندان از غفلت و گمراهی ****************** یک باره یادشان رفت پروردگار خود را غرقه به خون نمودند کودک شش ماهه اش قطعه به قطعه کردند اکبر مردانه اش ****************** به ظهر روز دهم به دست مردی پلید به نام شمر لعین جدا شد از تن سرش برآسمان غلغله فتاده از این ستم ****************** من چه بگویم چه شد؟ یک سره تاریک شد جهان، زمین، آسمان خاک به رنگ خون شد از ستم ظالمان ای دوستان خوبم شما این را بدانید: ****************** حق تا ابد پاینده است باطل همیشه مرده است راه حسین(ع) راه ماست شیوه ی او کارماست ****************** درود ما برحسین(ع) لعنت ما بریزید |