انجمن های تخصصی  فلش خور
گوشه ی دیوار - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39)
+--- موضوع: گوشه ی دیوار (/showthread.php?tid=64367)



گوشه ی دیوار - Łost Đλtλ - 15-10-2013

هوا سرد و زمین در بستر سرما
امّا ،
گوشه ی دیوار ،
آتشی برپاست …

کودکی بیمار ،
جان او از تب ،
در دستان سرد یک پدر ، میسوخت
پدر ، میسوخت …

گوشه ی دیوار ،
چشمهای یک پدر ،
رگبار پاییز است
بروی جسم داغ دخترش انگار

پدر ، نالان و سرگشته
بخت برگشته ، سردرگُم
کمک میخواست از مردُم
پدر خسته ،
به انسان دوستی ، انگار دلبسته
زار میزد :
هست اینجا مرهمی شاید ،
بهایش لحظه ای فریاد باشد ؟
بهایش ضجّه های یک پدر با آرزوهای اسیر باد باشد ؟

در غروب سرد و ابر آلود ،
کلاغی یخ زده  از تک درختی پرکشید و رفت ،
زمان هم رفت
دخترک جان داد و آرامید
آسمان بارید …

گوشه ی دیوار ،
پیکر بیجان و یخ کرده ،
پدر او را تکان میداد و  میچرخاند
میخندید
میرقصاند

های آدمها …
بیایید و تماشگر شوید اینبار ،
نمایشنامه ی درد است
بر این گوشه ی دیوار …

دخترم ،
بازیگری شیرین و بی همتاست
بی نفس ، آواز میخواند
دخترم ،
با چشمهای بسته میرقصد
دخترم ،
هرگز نمیترسد …

هوا سرد و زمین در بستر سرما
امّا ،
گوشه ی دیوار ،
جماعت ، جمعشان ، جمع است

خیره در صحنه ، خندان
چشمها سوی عروسک بچه ای با پیکر بیجان
آفرین بر لب ، نمایشنامه را
تفسیر میکردند

___________

 …این شعر رو من توی نت دیدم برام جالب بود اینجا گذاشتم. زیرش نوشته شده بود آرش منتظری و در موردش تحقیق نکردم فقط خود شهر و مفهومش برام زیبا اومد...