داستان واقعی ازدواج جن و انسان - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: بازی های رایانه ای (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=5) +--- انجمن: تبادل نظر و رفع اشکال بازی ها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=6) +--- موضوع: داستان واقعی ازدواج جن و انسان (/showthread.php?tid=62683) |
داستان واقعی ازدواج جن و انسان - gh@z@le♥ - 04-10-2013 سلام دوستان امروز یهداستان صد درصد واقعی درباره جن و انسان اگه کسایی که میترسن اومدم بهشون وقت میدم خارج شن چون این داستان صد درصد واقعی است. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . ماجرایی واقعی درباره ی ازدواج جن با انسان نقل شده که از این قرار است: ماجرایی در تاریخ ۱۳۵۹ شمسی مطابق با ۱۹۸۰ میلادی ماه آوریل بوقوع پیوست، که اهالی کشور مصر به شهرهای نزدیک و روستا های مجا ور را به خود معطوف داشت ، و آنرا نویسنده معروف ، استاد اسماعیل ، در کتاب خود به نام ((انسان و اشباح جن)) چنین می نویسد: مرد ۳۳ ساله ای ، به نام عبدالعزیز مسلم شدید ، ملقب به <ابوکف> که در دوم راهنمایی ترک تحصیل کرده بود ، به نیروهای مسلح پیوست و در جنگ خونین جبهه ی کانال سو ئز ، به ستون فقراتش ترکش اصابت کرد واین مجروحیت او منجر به فلج شدن دو پایش گردید ، نا چار جبهه را ترک کرده به شهر خود بازگشت تا در کنار مادر و برادرانش با پای فلج به زندگی خود ادامه دهد. در همان شب اول که از غم و اندوه رنج می برد، ناگاه زنی را دید که لباس سفید و بلندی پوشیده و سر را با پارچه سفیدی پیچیده، در اولین دیدار او همچون شبحی که بردیوار نقش بسته مشاهده کرد.زمانی نگذشت که همان شبح در نظرش مانند یک جسم جلوه نموده ، و به بستر (ابوکف) نزدیک شد و گفت:ای جوان اسم من (حاجت ) است و قادر هستم به زودی بیماری تو را درمان نمایم . لکن به یک شرط که با دختر من ازدواج کنی. ابوکف جوابی نداد ، زیرا که وحشت ، قدرت بیان را از اوگرفته بود و اورا در عرق غوطه ورکرده بود. زن دوباره سخن خود را تکرار نمود ه اضافه کرد که من از نسل جن مومن هستم و قصد کمک به شما و به نوع انسانها را دارم ، و در همین حال از دیواری که بیرون آمده بود ناپدید شد . ابو کف این قضیه را به کسی اظهار نکرد زیرا می ترسید او را به دیوانگی متهم سازند . باز شب دوم دوباره(حاجت) آمد و تقاضای شب اول را تکرار کرد ، ابو کف نتوانست جواب قاطعی بدهد . شب سوم باز آمد و گفت: تنها کسی که میتواند خوشبختی تو را فراهم کند دختر من است ، ابو کف مهلت خواست که در این خصوص فکر کند ، بعد تصمیم گرفت که اول شب ، در اتاقش را از داخل قفل کند و به رختخواب برود تا کسی نتواند وارو شود اما یکدفعه دید ( حاجت) ودخترش از درون دیوار عبور کردند و نزد او آمدند و تا صبح با او مشغول شب نشینی بودند . در همان شب وقتی که ابوکف به چهره ی دختر نگاه کرد ، دید چهره ی جذاب ،بدن لطیف قد کشیده ، گردن بلند و مثل نقره می درخشید.رو کرد به (حاجت ) و گفت: ((من شرط شما را پذیرفتم )) ، (حاجت) وسیله ی عروسی را فراهم کرد . شب بعد با موسیقی و ساز و دهل عروسی را انجام دادند، در حالی که کسی از انسانها آن آواز را نمی شنیدند ، عروس را با این وضع وارد خانه کردند .(حاجت)عروس و داماد را به یکدیگر سپرد و از خانه بیرون رفت هنوز داماد عروسش را در بستر به آغوش نکشیده بود که احساس کرد پاهایش جان گرفته است .روز بعد هنگامی که مادر و برادران متوجه شدند که (ابوکف )سلامتی خود را بازیافته و با پای خود راه می رود خوشحال شدند لیکن او سر را به کسی نگفت.این شادی بطول نینانجامید،زیرا که به زودیروش و رفتار ابوکف تغییر کرد او در اتاقش می نشست و بجز موارد محدود بیرون نمی آمد.تمام کارهای لازم را مانند غذا خوردن و استحمام را همانجا انجام می داد ،تمام روز و شبش را در پشت در سپری کرد.آخرالامر برادران متوجه شدندکه او با کسی که قابل رویت نیست صحبت می کند. گمان کردند که عقلش را از دست داده ،اما او با عروس زیبایش در عیش و نوش و خوشبختی بود تموم شد سپاس و نظر فراموش نشه بابا کجایین توروخدا نظر بدین RE: داستان واقعی ازدواج جن و انسان - مینا 5 - 06-10-2013 ووووووواااااااایییییی:bighug: RE: داستان واقعی ازدواج جن و انسان - حسین 67 - 06-10-2013 خالی بندی بود RE: داستان واقعی ازدواج جن و انسان - z_farhad - 06-10-2013 پ چطوری ریز مطلبو شما نوشتی؟؟؟ قرار شد کسی خبر دار نشود!!! ولی کلا خوش بحالش!!! RE: داستان واقعی ازدواج جن و انسان - سانازخانم - 07-10-2013 RE: داستان واقعی ازدواج جن و انسان - خودم با غم خودم میمیرم - 08-10-2013 داستانش جالب بود ولب من نمیدونم کدوم انسانه عاقلی با یه جن ازدواج میکنه اخه امکان بذیر نیست RE: داستان واقعی ازدواج جن و انسان - gh@z@le♥ - 06-11-2013 کجایین RE: داستان واقعی ازدواج جن و انسان - تکت - 06-11-2013 این یک داستان باور نکردنی من نمیدونم واقعیت داره یانه نمی دونم از ذهن خودت گفتی یا کسی دیگه ولی جالب بود (04-10-2013، 6:52)غزل 11 نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. داستان جالبی بود نمیدونم واقعی است یا نه داستان جالبی بود نمیدونم واقعی است یا نه RE: داستان واقعی ازدواج جن و انسان - gh@z@le♥ - 06-11-2013 واقعی RE: داستان واقعی ازدواج جن و انسان - فائقه222 - 06-11-2013 داستان جالبی بود مر30 |