غصه هایت که ریخت، تو هم همه را فراموش کن

غصه هایت که ریخت،
تو هم همه را فراموش کن
دلت را بتکان

غصه هایت که ریخت، تو هم همه را فراموش کن 1

اشتباهایت وقتی افتاد روی زمینبگذار همانجا بماند
فقط از لا به لای اشتباه هایت، یک تجربه را بیرون بکش
قاب کن و بزن به دیوار دلت ...

غصه هایت که ریخت، تو هم همه را فراموش کن 1

دلت را محکم تر اگر بتکانی
تمام کینه هایت هم می ریزد
و تمام آن غم های بزرگ
و همه حسرت ها و آرزوهایت ... غصه هایت که ریخت، تو هم همه را فراموش کن 1

باز هم محکم تر از قبل بتکان
تا این بار همه آن عشق های بچه گربه ای هم بیفتد!
غصه هایت که ریخت، تو هم همه را فراموش کن 1

حالا آرام تر، آرام تر بتکان
تا خاطره هایت نیفتد
تلخ یا شیرین، چه تفاوت می کند؟
خاطره، خاطره است
باید باشد، باید بماند ..

. غصه هایت که ریخت، تو هم همه را فراموش کن 1

کافی ست؟
نه، هنوز دلت خاک دارد
یک تکان دیگر بس است
تکاندی؟
دلت را ببین
چقدر تمیز شد... دلت سبک شد؟

: 670x670px
غصه هایت که ریخت، تو هم همه را فراموش کن 1

[b]حالا این دل جای "او"ست
دعوتش کن
این دل مال "او"ست...
همه چیز ریخت از دلت، همه چیز افتاد و حالا
و حالا تو ماندی و یک دل
یک دل و یک قاب تجربه
یک قاب تجربه و مشتی خاطره
مشتی خاطره و یک "او"...

غصه هایت که ریخت، تو هم همه را فراموش کن 1

خـانه تـکانی دلـت مبـارک
[/b]