![]() |
یه داستان کوتاه در مورد اتحاد پسرا.... - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19) +--- موضوع: یه داستان کوتاه در مورد اتحاد پسرا.... (/showthread.php?tid=52818) |
یه داستان کوتاه در مورد اتحاد پسرا.... - defender - 31-08-2013 پسر در لحظه ی ورود به خانه : سلام مادر در اشپزخانه : کدوم گوری بودی دیشب که الان اومدی؟ پسر در حالت قفل : خونه دوستام ... حالا مگه چیشده ؟ تازه ساعت 10 صبحه... مادر در حال امدن به اتاق نشیمن : بدو زنگ بزن به دوستت ببینم دیشب چیکار میکردی؟ پسر در همون حالت : همش میگم هیچی نشده قبول نداری باشه حالا به هر کی دوسداری زنگ بزن ![]() سوتی.............. ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() مادر در حال اخم کردن : بیا اینجا میخوام به چندتا از دوستات زنگ بزنی پسر : باشه دوست اول : بله حاج خانوم دیشب اینجا بوده دوست دوم: بله حاج خانوم دیشب اینجا بوده دوست سوم: بله حاج خانوم دیشب اینجا بوده دوست چهارم: بله حاج خانوم دیشب اینجا بوده دوست پنجم: بله حاج خانوم دیشب اینجا بوده دوست ششم: بله حاج خانوم دیشب اینجا بوده پسر در حال جلوگیری از خنده مادر در حال عصبانی شدن دوست هفتم: بله حاج خانوم دیشب اینجا بوده دوست هشتم:حاج خانوم خوابه بیدار شد میگم زنگ بزنه دوست نهم:حاج خانوم خوابه بیدار شد میگم زنگ بزنه دوست دهم:حاج خانوم خوابه بیدار شد میگم زنگ بزنه پسر در حال خنده : مامان ببخشید دیشب خونه فلانی بودم مادر در حال خشمگین شدن : پس اینا چی میگن؟ پسر در حال خندیدن : ببخشید ما اینیم دیگه اگه با هم هماهنگ نکنیم اینجوری جواب میدیم -------- حالا هر کی خوشش اومده سپاس بده در ضمن این داستان الکی نیست چون برای خودم اتفاق افتاده ![]() RE: یه داستان کوتاه در مورد اتحاد پسرا.... - pesare_e_bad - 03-04-2014 واسهمنم اتفاق افتاده مر30 + 3پاس دخترا ولی اینجوری نیستن RE: یه داستان کوتاه در مورد اتحاد پسرا.... - # αпGεʟ - 03-04-2014 کلا دخترا اتحادشون بیشتره ![]() |