![]() |
من نمی خواستم... - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +---- انجمن: عاشقانه ها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=58) +---- موضوع: من نمی خواستم... (/showthread.php?tid=42170) |
من نمی خواستم... - ըoφsիīkα - 30-07-2013 [rtl]توی کلاس درس تمام حواسم به دختری بود که کنار دستم نشسته بود .[/rtl]
[rtl]او من را داداشی صدا می زد. من نمیخواستم داداشش باشم .[/rtl]
[rtl]میخواستم عشقش مال من باشه ولی اون توجه نمیکرد.[/rtl]
[rtl]یک روز که با دوستاش دعواش شده بود اومد پیش من[/rtl]
[rtl]و گفت: داداشی و زد زیرگریه...[/rtl]
[rtl]من نمیخواستم داداشش باشم ... میخواستم عشقش مال من باشه[/rtl]
[rtl]ولی اون توجه نمیکرد...[/rtl]
[rtl]جشن پایان تحصیلی اش بود من رو دعوت کرد .[/rtl]
[rtl]او خوشحال بود و من ازخوش حالی او خوش حال بودم.[/rtl]
[rtl]توی کلیسا روبروی من دختری نشسته بود که زمانی عشقش مال من بود.[/rtl]
[rtl]خودم دیدم که گفت:بله .بعد اومد کنارم و طوری اشک تو چشماش حلقه زده بود گفت:[/rtl]
[rtl]داداشی... [/rtl]
[rtl]من نمیخواستم داداشش باشم .میخواستم عشقش مال من باشه[/rtl]
[rtl]ولی اون توجه نمیکرد...........................................................[/rtl]
[rtl]الان روبروی من قبر کسی است که زمانی عشقش مال من بود...[/rtl]
[rtl]داشتم گریه میکردم که یکی از دوستاش دفتری به من داد[/rtl]
[rtl]داخل دفتر نوشته شده بود:[/rtl]
[rtl](( من نمیخواستم توداداشی من باشی ... میخواستم عشقت مال من باشه[/rtl]
[rtl]ولی تو توجه نمیکردی....))[/rtl]
RE: من نمی خواستم... - ♥maral♥ - 05-08-2013 تکراریه چون من مفصل ترشو گذاشتم RE: من نمی خواستم... - aCrimoniouSs - 06-08-2013 اسپم ها پاک شدند. RE: من نمی خواستم... - ᖇᗩᕼᗩ➷Ḱᓰᔕᔕ - 09-07-2014 وایی): چ عشقوعاشقی |