![]() |
کمونیسم - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: فرهنگی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=35) +---- انجمن: اجتماعی (جامعه شناسی) (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=65) +---- موضوع: کمونیسم (/showthread.php?tid=411) |
کمونیسم - shayan1 - 17-09-2011 کمونیسم (به انگلیسی: Communism) یک ایدئولوژی است که میکوشد بر اساس مالکیت مشترک روشها و ابزارهای تولید و در غیاب مالکیت خصوصی یک سازمان اجتماعی ضد دولتگرایی فاقد طبقههای اجتماعی را ترسیم کند. کمونیسم را شاخهای از مکتب سوسیالیسم میدانند. اشکال اولیه سازمانهای اجتماعی انسانی در مکتب مارکسیسم به «کمون اولیه» مشهور است. با این وجود، کمونیسم یک نوع سازمان اجتماعی را ترسیم میکند. در میان کمونیستها مکتبهای جدیدی شکل گرفتهاست که میتوان به مائوئیسم، ترتئوئیسم، کمونیسم مشورتی، لوگزامبورگیسم، کمونیسم آنارشیست، کمونیسم مسیحی و در نهایت انواع جریانهای کمونیسم چپ اشاره کرد که دارای تنوع فراوانی است. با این وجود، بقایای مختلف اتحاد جماهیر شوروی (که منتقدان آن را «استالینیسم» مینامند) و تفسیر مائویی مارکسیسم-لنینیسم شاخه ( مکتب) جدیدی از کمونیسم را تشکیل دادهاند که در قرن بیستم که ابزار قدرت اصلی کمونیسم در روابط بینالملل محسوب میشد شاخه ترتئوئیسم دارای چنین قدرت متمایزی نیست. کارل مارکس معتقد است برای تبدیل یک جامعه از وضعیت تولید سرمایه داری به حالت تولید کمونیسم، میبایست دوران گذاری را طی کرد و این امر به یکباره امکان پذیر نیست، مارکس این دوران گذار را دیکتاتوری پرولتاریا انقلاب کمونیست مینامد. جامعه کمونیستی مورد نظر مارکس که از کاپیتالیسم برمیخیزد هرگز در عمل تحقق نیافته و به صورت نظری باقی مانده است؛ و در واقع مارکس درباره خصوصیات جامعه کمونیستی صحبت زیادی نکردهاست. با این وجود، اصطلاح «کمونیسم»، مخصوصاً وقتی با کاپیتالیسم همراه شود بیشتر به رژیمهای سیاسی و اقتصادی تحت سلطه احزاب کمونیست اشاره میکند که مدعی هستند نماینده دیکتاتوری پرولتاریا (طبقه کارگر) میباشند. در اواخر قرن ۱۹، نظریات مارکس احزاب سوسیالیست را در سراسر اروپا به طور گستردهای فعال کرد اما در نهایت سیاستهای این احزاب در مسیر کاپیتالیسم «اصلاحی» شکل گرفت و نه در جهت براندازی آن. تنها استثنا در این مورد حزب کارگر سوسیال دموکرات روسیه بود. یکی از شاخههای این حزب که به بولشویک معروف است لنین بود، پس از سرنگون کردن دولت موقت روسیه در انقلاب ۱۹۱۷ روسیه به قدرت رسید. در سال ۱۹۱۸، نام این حزب به حزب حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی تغییر کرد که این عمل بر اختلاف میان کمونیسم و دیگر شاخههای سوسیالیسم دامن زد. پس از پیروزی انقلاب اکتبر در امپراتوری روسیه بسیاری از احزاب سوسیالیست در اکثر کشورهای جهان به احزاب کمونیست تبدیل شدند که درجه اطاعتپذیری آنها از حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروری متفاوت بود. پس از جنگ جهانی دوم، کمونیستها در اروپای شرقی به قدرت رسیدند و در سال ۱۹۴۹، حزب کمونیست چین (CPC) توسط مائو زدونگ در جمهوری خلق چین تاسیس شد، این حزب در ادامه، مسیر ایدئولوژیکی رشد کمونیستی خود را به گونهای متفاوت طی کرد. در میان کشورهای جهان سوم که دولتهای طرفدار مکتب کمونیسم تشکیل دادند میتوان به دولتهای کشورهای کوبا، کره شمالی، ویتنام شمالی، لائوس، آنگولا، و موزامبیک اشاره کرد. از اوایل دهه ۱۹۷۰، اصطلاح « یوروکمونیسم» وارد عرصه سیاست شده که به آن دسته از سیاستهای احزاب کمونیست در اروپای غربی اشاره میکرد که به دنبال سنت شکنی و نقد حمایت بی قید و شرط از اتحاد جماهیر شوروی بود. این احزاب در ایتالیا و فرانسه فعالیت سیاسی زیادی داشتند و وزنههای انتخاباتی مهمی محسوب میشدند. یک گرایش ضد کمونیسم و ضد جنگ سرد در ایالات متحده وجود دارد. با این وجود در بسیاری از مناطق آفریقای جنوبی و آمریکای مرکزی احزاب کمونیست و حرکتهای کمونیستی مختلف قدرت زیادی دارند. در اواخر دهه ۱۹۸۰، با زوال دول کمونیستی و اروپای شرقی و با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در ۸ دسامبر ۱۹۹۱ قدرت کمونیسم در اروپا کاهش چشمگیری داشت. با این وجود هنوز حدود یک چهارم جمعیت جهان در کشورهای کمونیستی و بخصوص جمهوری خلق چین زندگی میکنند. منبع:ویکیپدیا RE: کمونیسم - FARID.SHOMPET - 17-10-2011 من از این حزب مخرب خیلی بدم میاد. ![]() RE: کمونیسم - msit723 - 17-10-2011 کی خوشش میاد ![]() RE: کمونیسم - FARID.SHOMPET - 17-10-2011 نادان ها خوششون میاد. RE: کمونیسم - در جستجوی حقیقت - 17-10-2011 برای اطلاعات بیشتر به مقاله ای که در این مورد نوشته ام در لینک زیر مراجعه کنید: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. http://reichstag.ir/forum/showthread.php?1022-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%D9%85%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D9%88-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D9%85%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C&highlight=%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C+%DA%A9%D9%85%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85 واقعا برای این مقاله زحمت کشیدم و تقریبا جامع هستش امیدوارم خوشتون بیاد RE: کمونیسم - FARID.SHOMPET - 18-10-2011 بررسی کمونیسم و کشورهای کمونیستی با سلام مثل اینکه اخیرا بحث بین دوستان نازیست و کمونیست بالا گرفته و بنده به عنوان عضوی که همواره سعی کرده ام به دنبال حقیقت بگردم بر خود لازم دیدم تا از این بحث ها که بیشتر حالت جدل دارند ابهام زدایی کنم امیدوارم که مخالفان وموافقان این مطلب نظرات خودشون رو در ادامه قرار بدن ضمنا برای راحت تر شدن مطالعه مطالب را بصورت جداگانه و در چندین پست قرار خواهم داد شوروی: اتحاد جماهیر شوروی از همان ابتدا از اصول کمونیسم منحرف و البته بر اصول ناجوانمردانه ای استوار بود کارل مارکس پایه گذار و الهام بخش کمونیسم(کمونیست ها مارکس را پایه گذار مکتب خود می دانند) برای هر جامعه 5 کمون یا مرحله در نظر گرفته بود: 1-جامعه اشتراکی اولیه 2-برده داری 3-فئودالیسم یا زمین داری 4-کاپیتالیسم یا سرمایه داری 5-سوسیالیسم در کنفرانس مارکسیست های روسیه در خالی که برای انقلاب یا عدم انقلاب رای گیری می شد مارتوف که از رهبران این حزب بود اعلام کرد که جامعه روسیه امروزی از مرحله کاپیتالیسم عبور نکرده است و باید بر اساس گفته های مارکس انقلاب به زمانی دیگر موکول شود اما لنین (ولادیمیر ایلیچ اولیانوف) با سخنرانی آتشین خود تواست رای اعضا را به خود جذب نماید و از آن به بعد عنوان بلشئیک(اکثریت) روی جناح لنین باقی ماند اما منشویک ها (اقلیت) به فلاکت دچار شدند چون پس از تشکیل اتحاد شوروی اعضای این جناح همگی تصفیه شدند یک تصفیه خونین در طی جنگ جهانی اول در حالی که امپراتوری روسیه با آلمان در حال جنگ بود لنین حاضر نشد به خاطر کشورش دست از شورش بردارد و در حالی که تزار با دشمن خارجی میجنگید کمونیست ها به کشورشان از پشت خنجر زدند پس از رسیدن به قدرت تصفیه های خونین یکی پس از دیگری از راه رسید تا این که استالین به قدرت رسید شخصیتی که نام او در دلها وحشت می اندازد چراکه در دوران او بارها و بارها اعضای حزب کمونیست به بهانه های مختلف و حتی گاهی بدون بهانه کشته شدند ویا پس از تبعید به گولاگ جان سپردند بریا رئیس پلیس استالین حتی از خود او نیز مخوف تر بود او که آلمانها را به نژاد پرستی متهم میکرد خود بارها بدون دلیل قتل عام های بزرگی در قفقاز به راه انداخت تا این که جنایات شوروی به حدی رسید که پس از مرگ استالین خروشچف مجبور شد جنایات استالین را بر ملا و بریا را دادگاهی نماید دادگاهی که رئیس آن همان فرمانده بزرگ و افسانه ای شوروی در جنگ جهانی دوم مارشال گئورکی ژوکوف بود و او با طمانینه تمام اعلام کرد:بریا به حق لایق مرگ است او شوروی را به آتش کشید... شوروی ها حتی به هم پیمانان خود نیز رحم نکردند و در حالی که کمونیست های چین به شدت به کمک نیاز داشتند و در یک مورد1000 کیلومتر پیاده را رفتند تا داز دست حزب ملی گرای کوئومینتانک(بزبان چینی:گومین دانگ) که بر اریکه قدرت تکیه زده بود فرار کنند به دشمنان کمونیسم یعنی همین حزب مذکور که فرمانده آنان چیانگ کای شک به هر شهری که می رسید به قتل عام کمونیست ها اقدام می کرد کمک مالی و نظامی می کردند با این وضعیت اسفبار چینی ها انقلاب خود را پیروز کردند اما شوروی با تحریک کیم ایل سونگ رئیس جمهور کره شمالی و براه انداختن جنگ کره سعی در براندازی نظام کمونیستی چین کرد و بعد از جنگ نیز در سخت ترین بحرانهای سیاسی چین را تنها گذاشت و در مواردی نیز بر علیه این کشور عمل کرد و در اواخر عمر خود نیز به هیچ یک از نظامهای کمونیستی دنیا توجهی نداشت در یک مورد وینستون چرچیل از شوروی گلایه می کند که در جریان جنگ جهانی دوم شوروی میلیارد ها دلار از امریکا و انگلیس کمک دریافت می کند ولی به مردم خود چنین وانمود می کند که در جنگ تنهاست... و این است مرام پرچمدار کمونیسم... بررسی دیگر کشور های کمونیستی و مکتب کمونیسم بزودی... نویسنده:در جست و جوی حقیقت. بیا این هم متنه شما اقای در جست و جوی حقیقت RE: کمونیسم - در جستجوی حقیقت - 18-10-2011 دوست عزیز متشکرم ولی بقیه اش توی صفحه دوم جا مونده RE: کمونیسم - FARID.SHOMPET - 18-10-2011 خودت بیارش دیګه. RE: کمونیسم - در جستجوی حقیقت - 18-10-2011 بقیه متن رو آوردم فقط توضیح این که دوست عزیزم فرید اصل امانت داری رو رعایت کرده و اول متن که نوشته شده بحث بین کمونیست ها و نازیست ها بالا گرفته توی اون سایت که نوشته بودمش بحث بالا گرفته بود توی اون زمان حالا بقیه متن: چین: در مورد چین باید بگویم که اولا باید به این فکر کنیم که چین بر کدامین یک از اصولی که توسط مارکس طراحی شده است استوار است؟ در جواب باید گفت که تقریبا هیچ یک در چین از کمونیسم تنها نامی باقی مانده است و بس بر خلاف اصول اساسی کمونیسم دولت مالک همه چیز نیست و در چین تقریبا اقتصاد آزاد حاکم است و شرکتهای خصوصی تجارتی باهم در رقابت اند در زمان رهبری مائو زندونگ(یا به قول امریکایی ها مائو تسه تونگ) این کشور بیشتر به یک کشور کمونیستی شباهت داشت تا الان زیرا پس از مرگ او و روی کار آمدن دنگ شیائوپینگ در های تجارت چین بر روی جهانیان باز شد و بسیاری از خفقان ها از بین رفت و کم کم چهره چین به چهره یک کشور جمهوری مثل جمهوری های دیگر شباهت پیدا کرد . مارکس در نظریاتش آورده است:"طبقه کشاورز فرومایگانی ذاتا ارتجاعی اند"و"مطلقا از هرگونه ابتکار انقلابی بی بهره اند"(حالا خوبه این آدم خودش رو طرفدار طبقه کارگر شهری و روستایی میدونه حالا اگه طرفدارشون نبود چی می گفت!؟) وی در نامه ای به فریدریک انگلس دومین پرچمدار مارکسیسم و حامی مالی مارکس درباره انقلاب لهستان نسبت به روستاییان چنین اظهار نظر کرده است:"روستاییان این فرومایگان ذاتا ارتجاعی را نباید به پیکار خواند" اما مائو از همین طبقه ذاتا ارتجاعی و از همین فرومایگانی که نباید آنها را به پیکار خواند طبقه ای انقلابی ساخت و رژیم کهن چین را سرنگون کرده و منتظر تئوری مارکس هم نماند و از فئودالیسم به سوسیالیسم جهید! حال این چین است که تنها نام کمونیسم را با خود یدک می کشد زیرا سیاستمداران چینی خوب می دانند که کمونیسم واقعی باری است بس سنگین و البته بی حاصل و تنها یدک کشیدن نام آن کافیست و با این شرایط نمی توان همه ی کمونیسم را یدک کشید کره شمالی : شبه جزیره کره یک اطلس تمام عیار سیاسی است در دوقسمت این شبه جزیره یک کشور وجود دارد که به دو قسمت تقسیم شده است و تقسیم شدن آن هم فقط و فقط به خاطر زیاده خواهی های شوروی است چرا که تا آخرین روزهای جنگ دست نگاه داشت و در حالی که می دانست ژاپن کره راتخلیه نموده است به کره حمله برد اگراشتباه نکنم در کنفارنس یالتا بود که تصمیم گرفته شد کره به دو قسمت شمالی وجنوبی تقسیم شود تا بعدا باهم متحد شوند بالاخره در کره شمالی کمونیست ها به قدرت رسیدند و در سال 1950 با کره جنوبی یک جنگ بی نتیجه کردند که با دخالت قدرتها پایان یافت نخستین رئیس جمهور کره شمالی کیم ایل سونگ بود که پس از مرگ او هم اکنون پسر او کیم جونگ ابل روی کار است اما نکته اینجاست که مگر این کشور با نظام شاهنشاهی اداره می شود که پس از پدر پسر به قدرت برسد؟ وضعیت بهداشت کره شمالی اسفبار توصیف شده است کره شمالی از نظر تولید ناخالص داخلی در بین 191 کشور جهان رتبه 145 را داراست برجسته ترین کشورهایی که بعد از کره قرار دارند افغانستان و پاکستان هستند در کره شمالی هنوز هم که هنوز است اردوگاههای کار اجباری موسوم به گولاگ وجود دارد درپی سیلهای متعدد وبروز قحطی و خشکسالی در دهه نود درحدودششصد هزارنفر جان خودرااز دست دادند. و این درحالی است که مردم کره شمالی نان شب ندارند ولی وجب به وجب این کشور پر از تسلیحات گوناگون است کره شمالی دیکتاتورترین کشور جهان در فهرست دموکراسی واحد اطلاعات اکونومیست است مردم مجبورند همواره لباس های مخصوصی به تن کنند و در انتخاب شیوه لباس پوشیدن خود اختیاری ندارند در صورت هرگونه تهمت شخصی که به او تهمت زده شده است به پای میز محاکمه کشیده می شود و پارتی بازی و ساخت و پاخت به حد اعلای خود رسیده است تا کنون بین ۷۰۰ هزار تا سه ملیون و پانصد هزار نفر در این کشور اعدام شدهاند. اعدام میتواند حتی به دلیل یک تماس تلفنی ساده با خارج از کشور یا احتکار مواد غذایی صورت گیرد. در جهان کنونی کره شمالی تنها مصداق یک کشور کمونیست به تمام معنا می باشد و این وضع این کشور است. در مورد کوبا و ویتنام باید بگویم که کوبا روز به روز از کمونیسم فاصله می گیرد و وضعیت آن به مراتب بهتر از کره شمالی و ویتنام است و آن نیز به دلیل سخت کوشی مردم کوباست البته ویتنام هم به سرعت تلاش می کند طناب های پیوند خود با کمونیسم را قطع کند و با تلاشهای زیاد از سال 2007 عضو سازمان تجارت جهانی شده است ولی وضعیت چندان مطلوبی ندارد RE: کمونیسم - FARID.SHOMPET - 18-10-2011 کومنیست رو به زبان میارم یاده بد بختی ها و بد بیاری ها و خرابی و فقر میوفتم. ![]() |