انجمن های تخصصی  فلش خور
شعرطنز - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18)
+--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19)
+--- موضوع: شعرطنز (/showthread.php?tid=39364)



شعرطنز - reyhaneh1392 - 23-07-2013

پسری باپدرش دررختخواب
دردودل میکرد باچشمی پرآب

گفت باباحالم اصلآخوب نیست
زندگی ازبهرمن مطلوب نیست

کو چه خاکی رابریزم توی سرم
روی دستت باد کردم ای پدر

سن من از26افزون شده
دل میان سینه غرق خون شده

هیچکس لیلای این مجنون نشد
همسری ازبهر من مفتون نشد

غم میان سینه شدانباشته
بوی ترشی خانه رابرداشته

پدرش چون حرف هایش راشنوفت
خنده برلب آمدش آهسته گفت

پسرم بخت تو هم وامیشود
غنچه عشقت شکوفامیشود

غصه هاراازوجودت دورکن
این همه دختریکی راتورکن

گفت آن دم پدرمحبوب من
ای رفیق مهربان وخوب من

گفته ام با دوستانم بارها
من بدم می آیدازاین کارها

درخیابان یا میان کوچه ها
سربه زیرو چشم پاکم هرجا

کی نگاهی میکنم بردختران
مغزخرخوردم مگرچون دیگران؟

غیرازآن روزی که گشتم همسفر
باشهین ومحرخ وایضآسحر

باسه تاشان رفته بودیم سینما
بگذریم ازمابقیه ماجرا

یک سری برگل پری عاشق شدم
اوخرم کرد وانگهی فارغ شدم

یک دوماهی یارمن بودوپرید
قلب من ازعشق اوخیری ندید

آزیتای حاج قلی اصغر شله
یک زمانی عاشقش گشتم بله

بعداوهم یار من آن یاس بود
دختری زیبا وپراحساس بود

بعدازاین احساسی پرادعا
شد رفیق من کمی هم المیرا

بعداوهم عاشق مینا شدم
بعدمینا عاشق تینا شدم

بعدتیناعاشق ساراشد
بعدساراعاشق لعیا شد

پدرش آمدمیان حرف او
گفت ساکت شو دیگر ای فتنه جو

گرچه من هم درزمان بی زنی
روزوشب بودم به فکر یک زنی

لیک جزآنکه بداری مادری
دل نمی دادم به هرجوردختری

خاک عالم برسرت خیلی بدی
واقعآکه پوزبابارازدی[/align]