لغت نامه طنز فارسی به فارسی 92 - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19) +--- موضوع: لغت نامه طنز فارسی به فارسی 92 (/showthread.php?tid=37709) |
لغت نامه طنز فارسی به فارسی 92 - گریس - 14-07-2013 معنی عشق : یکی از خفن ترین بیماری های بشر که تنها راه از بین رفتنش ، ازدواج است. کار: وقفه ای مشمئز کننده بین خواب و خواب بالماسکه : آن چیز برای ما است (در زبان قمی) مرگ : درمان دردها به طور ناگهانی و با کمترین مخارج مترو :تلفیقی از کنسرو ، چرخ گوشت ، بوی بد و قطار طراز : عبارتی که روزی قرار است به کسی بگویید و پشیمان شوید . فردا : یک تکنولوژی ساده برای رهایی از کارهای امروز . مغز : ارگانی از بدن که ما فکر می کنیم که فکر می کند. روماتیسم : عشقولانه ترین بیماری کشف شده تاکنون . بیماری خوشخیم : یک بیماری که قرار نیست به این زودی ها از دستش خلاص بشوید. هر ننه قمری : کلمه ای عمده ی ایرانیان از آن برای خطاب کردن سایرین استفاده میکنند بکاپ : کاری که همیشه وقتی یادتان می افتد انجام دهید که اطلاعاتتان به گاف رفته است. لوازم آرایشی: ابزاری که زن زیبا را زشت و زن زشت را زشت تر نشان می دهد. مالیات : می گویند باید با لبخند پرداخت کرد، اما من امتحان کردم، نقد می خواستند. منوآل (هلپ): قسمتی از رایانه که به شما در یافتن سوال های بیشتر کمک می کند. تجربه : نامی که آدم ها روی اشتباهات خود می گذارند . مهندس : به کسی میگویند که همیشه در کارها گند میرند . پارادوکس: نسخه دو پزشک برای یک بیمار، نشانگر آن است. شِنبِمِه : وقتی شن های لب دریا به یک قمی چسبیده باشد . کشمش : انگوری که خود را ساعت ها زیر آفتاب برنزه کرده است. دانشگاه : یک دوره چهارساله که ازش چیز بیشتری یادم نمی آید . معنی طلاق : مرحله ای مابین ازدواج و مرگ پزشک : آدمی که با قرص هایش درد را از شما گرفته و با صورت حسابش، مرگ را به شما هدیه می دهد. زن همسایه : موجودی که ساعت ها دم در حرف میزند اما داخل نمیاد چون دیرش می شود . رزومه : جمع آوری هرگونه اطلاعات غلط درباره خود به منظور دستیابی به یک شغل پردرآمدتر ازدواج : وقتی که دو نفر تبدیل به یک نفر می شوند، اما مشکل اینجاست که دقیقا کدام یک؟ پیری : وقتی آره یعنی نه، شاید یعنی حتما، جالبه یعنی خاطره و نوه آویزان از یخچال می شود. خلاق : آدمی که حداقل بیست دلیل برای انتخاب روش ابلهانه خود دارد. بزرگسال: فردی که از سن رشد طولی گذشته و مشغول رشد عرضی است. قبر: مکانی برای استراحت متوفی تا وقتی که سر و کله یک باستان شناس پیدا شود. گیاهخواری : طریقه ای از زندگی که قدیما، شکارچیان دست و پا چلفتی اختراع کرده بودند . خانه داری: مجموعه کارهایی که درون خانه صورت می گیرد، شامل خوابیدن تا لنگ ظهر و تماشای تلویزیون دبستان : روزهای خوش نوجوانی، مشق شب، فحش بابا، فلک معلم، شلنگ ناظم، خوشی در مراسم ختم. فهرست خرید : لیستی که تهیه اش ساعت ها طول می کشد اما در فروشگاه به یاد می آورید که جا گذاشته اید. صداقت : حالتی که شما پس از نوشیدن هفده دلستر لیمویی پشت سر هم دچارش می شوید. هالک شگفت انگیز: بر و بچه های بدنساز، پس از پایان تمرین، چنین تصوری از هیکل خود دارند . جالبه : کلمه ای که در چت های محترمانه، به منظور پایان مکالمه طرف مقابل استفاده می شود. و غیره : علامتی که این مفهوم را می رساند؛ شما بیش از چیزی که واقعا می فهمید، می فهمید. قابل اجتناب : دقیقا به کاری می گویند که یک گاوباز انجام می دهد . لباسشویی: یکی از لوازم خانگی که مخصوص خوردن جوراب است . اعصاب : چیزیست که هیچکس ندارد ولی توقع دارند تو داشته باشی. شخصیت : آن چیزی است که اگر شما آن را از دست بدهید، همه اطراف شما را خالی خواهند کرد. RE: لغت نامه طنز فارسی به فارسی 92 - MONA-GH - 14-07-2013 مممنون خوب بود RE: لغت نامه طنز فارسی به فارسی 92 - مهدی خطر - 16-07-2013 باحال بود مرسی |