انجمن های تخصصی  فلش خور
جمله های گریان - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39)
+---- انجمن: داستان و رمان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=67)
+---- موضوع: جمله های گریان (/showthread.php?tid=35502)



جمله های گریان - آقا سینا - 14-05-2013

نمی دونم خوشتون بیاد یا نیاد ولی حتما نظر بذارید
عشق این روزها شباهت زیادی به آدامس داره :
اول شیرین ، بعد دوست داشتی ، سپس تکراری و خسته کننده و در آخر دور انداختنی …

********************
********************

به پولت نناز ، خدا رو چه دیدی ؟ شاید یه روز درد قیمت پیدا کرد و من شدم مولتی میلیاردر شدم …

********************


********************

فرض کن به عکاس بگویم تارهای سپید را سیاه کند و چین و چروک ها را ماستمالی و حتی از آن خنده ها که دوست داری برایم بکارد !
ولی باز هم از نگاهم پیداست
********************
********************

میان آن همه الف و ب و مشق دبستان …
آنچه در زندگی واقعیت داشت ، خط فاصله بود …

********************
********************

هنوز هم مثل انشاهای دوران دبستان با نتیجه گیری مشکل دارم …
“چرا رفتی ؟”

********************
********************

برای قرصهایم لالایی می خوانم تا به خواب روند و فراموش نکنند که خواب آورند نه یاد آور …

********************
********************

جاده نگاهم تا دور دست ها خالیست …
بگو کجا ایستاده ای ؟

********************


********************

موی سپید ، نمی پوشانمت تا به بخت سیاهم ، همه معتقد شوند …

********************
********************

هر شب ماه ، سرِ آفتاب را زیرِ ابر میکند و من هر شب ، سرم را زیرِ آوار نبودنت …

********************


********************

با هر نفس بغضی را فرو میدهم ، این روزها گلو دردی گرفته ام که یادگاری توست …

********************
********************

درد مرا شمعی می فهمد که برای دیدن یک چیزِ دیگر آتشش میزنند …

********************


********************

همه لحظه ها بی تو خاموش شده اند …
چراغی روشن کن ، من از بی تو بودن میترسم !

********************
********************

آنقدر سرگرمِ “اوقات فراغت” بودم که فکری به حال “روزهای فراقت” نکردم …

********************


********************

گاهی گذشتن از یکی خیلی سخته ، یه چیزی مثل جون کندن … مثل مردن !
“بیتا فیروزکوهی”

********************
********************

درد دارد وقتی تنها پیروزیت در زندگی ، جداییت باشد …

********************


********************

وقتی که اشک هایم بی اختیار سرازیر میشوند و دلم میگیرد ، هیچ چیز مانند تکیه دادن به شانه های تو آرامم نمیکند …

********************


********************

فکر تخریب من نباش !
به آخر که رسیدی دست تکان بده ، خودم فرو می ریزم …

********************
********************

گاهی وقت ها آنقدر از زندگی خسته می شوم که دلم می خواهد قبل از خواب ، ساعت را روی “هیچوقت” کوک کنم …

********************
********************

همیشه برایم سوال است :
اگر قرار بود روزی او را نبینم ، چرا خدا خواست که دوستش داشته باشم ؟

********************
********************

دیگر صاف راه نمیروم !
مهم نیست بگویند : سالم نیستم ، مهم این است تو میدانی غم نبودنت کمرم را خم کرده …

********************
********************

پشیمان اند کفش هایم که این همه راه را ؛ راه آمدند با نیامدن هایت …

********************
********************

شیشه های شکسته تعویض می شوند …
پل های شکسته ، تعمیر …
آدم های شکسته ، فراموش !

********************
********************

چشم گذاشتم و تو رفتی ، اما تا همیشه شمردن شرط بازی نبود …

********************


********************

می گویند : ساده می نویسی …
از من می خواهند به نوشته هایم شاخ و برگ دهم …
آنها گناهی ندارند ، نمی دانند که دیگر کار ما از شاخ و برگ گذشته است !
مهم ریشه بود که تیشه خورد …

********************


********************

از وقتی رفته ای یادت را برمیدارم و شانه میزنم روزهای نبودنت را ، تا گم شود این همه پریشانی حتی برای لحظه ای …

********************
********************

تقصیر تو نیست ، حتما اشتباه از متصدی آرزوها بوده که تو نصیب دیگری شدی …

********************
********************

سوختم همچون شمع !
کسی اما قصه سوختنم را نشنید …

********************
********************

اینکه مرتب خودتو به دیگری یادآوری کنی تا فراموش نشی ، عجیب غم انگیزه !

********************


********************

در سرمای وجودم دلم عجیب هوای گرمای دستانت را کرده است …

********************
********************

دلم مثل دیواری می مونه که هنوز ایستاده ، با آجرهایی که تک تکشون شِکَستَن …

********************
********************

پشت این بغض ، بیدی لرزان نشسته که خیال میکرد با این “یادها” نمیلرزد …

********************
********************

دل شکسته را بند هم که بزنی ، بی فایده است ؛ هر کاری بکنی باز هم غم و غصه از ترک هایش چکه می کند !

********************
********************

کاش سرخپوستی بودم تا رد شاخه های شکسته را می گرفتم و تو را پیدا می کردم …
حالا سالهاست همه چیز شکسته و من ، روز به روز بیشتر گمت می کنم !

********************
********************

عکس تو
بر عکس تو
مدام در آغوش من است …

********************


********************

تاریکی این خانه مرا میبیند و من این خانه را بی تو همیشه تاریک میبینم …

********************
********************



به راستی اگر گوشه این اتاق نبود ، من آواره بودم !



RE: جمله های گریان - ناديا - 14-05-2013

خوب بود
ممنونWink


RE: جمله های گریان - haryy pattr - 14-05-2013

وای ممنون یاد .......... .