انجمن های تخصصی  فلش خور
زندگي الكساندرا(خرم سلطان) - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: تاریخ (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=34)
+---- انجمن: رنسانس و عصر جدید (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=47)
+---- موضوع: زندگي الكساندرا(خرم سلطان) (/showthread.php?tid=30361)

صفحه‌ها: 1 2


زندگي الكساندرا(خرم سلطان) - " احمدرضا" - 14-03-2013

خرم خاصگی سلطان (۱۵۰۶ – ۱۵ آوریل ۱۵۵۸) با نام اصلی روکسلانا یا الکساندرا لیسوفسکا همسر سلطان سلیمان قانونی بود.

منابع سدهٔ شانزدهم عثمانی دربارهٔ نام او به هنگام دوشیزگی سکوت کرده‌اند اما چندین سده بعد در روایت‌های مردمی اوکراین که اولین بار در سدهٔ نوزدهم ثبت شده‌اند، از او با نام آناستازیا یاد شده‌است و طبق روایت‌های لهستانی، نام او الکساندرا لیسوفسکا بوده‌است.

در زبان‌های اروپایی از او بیشتر با عنوان روکسلانا نام برده‌اند و در ترکی با عنوان خرم و در عربی با عنوان كريمة‎.
بنا بر منابع اواخر سدهٔ شانزدهم و اوایل سدهٔ هفدهم، چون ساموئل تواردوسکی، شاعر لهستانی که دربارهٔ خرم سلطان در ترکیه به تحقیق و پژوهش پرداخته‌است، خرم احتمالاً دختر کشیشی ارتودکس از اوکراین بود. او در روهاتین، در ۶۸ کیلومتری جنوب شرقی لووف زاده شد. در دههٔ ۱۵۲۰ در یکی از یورش‌های مکرر تاتارهای کریمه به آن منطقه، اسیر و برده شد. احتمالاً ابتدا به بازار برده‌فروشان کافا و سپس به قسطنطنیه منتقل شد و از آنجا برای حرم‌سرای سلطان انتخاب شد.
زندگی با سلطان
او به‌سرعت مورد توجه سلطان قرار گرفت و حسادت رقبایش را برانگیخت. یک روز سوگلی سلطان، ماه‌دوران سلطان (همچنین معروف به گلبهار)، به‌شدت با او درگیر شد و به‌سختی او را کتک زد. سلطان سلیمان که از این قضیه دل‌آزرده شده بود، ماه‌دوران سلطان را به همراه شاهزاده مصطفی به مانیسا تبعید کرد. تبعید او در ظاهر به دلیل رسم سنتی تربیت ولیعهد در شهری دیگر، انجام گرفت ولی واقعیت چیز دیگری بود. با رفتن ماه‌دوران سلطان، خرم سلطان به سوگلی بی‌رقیب سلطان یا خاصگی سلطان تبدیل شد. سال‌ها بعد، به دلیل ترس از شورش (ترسی که احتمالاً خرم سلطان به آن دامن زده بود)، سلطان سلیمان دستور داد تا پسرش مصطفی را خفه کنند و به قتل برسانند. پس از مرگ مصطفی، گلبهار موقعیتش در کاخ به عنوان مادر ولیعهد را از دست داد و به بورسا رفت.

نفوذ خرم سلطان بر سلطان سلیمان به‌سرعت افسانه‌ای شد. او برای سلطان پنج فرزند به دنیا آورد: محمد، مهرماه، سلیم، بایزید و جهانگیر. با زیر پا گذاشتن عادات و رسوم پیشین، خرم سلطان در نهایت از بردگی خارج شد و به بنده‌ای آزاد و همسر نکاحی سلطان بدل شد. بدین ترتیب سلیمان قانونی، اولین سلطان امپراتوری عثمانی پس از اورخان غازی شد که همسری رسمی اختیار می‌کرد. با این ازدواج، موقعیت خرم سلطان در کاخ افزایش یافت و در نهایت با اعمال نفوذ، پسرش سلیم را بر تخت حکومت نشاند. همچنین خرم سلطان به عنوان مشاور سلطان در امور کشوری عمل می‌نمود و احتمالاً بر امور خارجی و سیاست‌های بین‌المللی امپراتوری عثمانی نیز اعمال نفوذ می‌کرد. دو نامه‌ای که خرم به سیگیسموند دوم اوگوستوس، پادشاه لهستان نوشته بود، هم‌اکنون نیز موجودند و در طول حیات او، روابط امپراتوری عثمانی با دولت لهستان صلح‌آمیز بود. برخی از مورخین اعتقاد دارند که خرم سلطان با استفاده از قدرت سلطان سلیمان، حمله‌های مکرر تاتارهای کریمه به زادگاهش که برای گرفتن برده انجام می‌گرفت را کنترل کرده بود.
خیرات [ویرایش]

در کنار دخالت‌ها و دسیسه‌های سیاسی‌اش، خرم‌ سلطان در انجام امور خیریه نیز دستی داشت و احتمالاً ایفای این نقش را به تقلید از زبیده همسر هارون‌الرشید انجام می‌داد. ساختن مسجد، دو مدرسهٔ قرآنی، فواره، و بیمارستان زنان در نزدیکی بازار برده‌فروشی قسطنطنیه از جمله اقدامات خیریهٔ او به حساب می‌آیند. او دستور داد تا در نزدیکی مسجد ایاصوفیه، حمامی بنا کنند تا عبادت‌کنندگان بتوانند از آن استفاده کنند؛ حمامی که امروزه حمام خاصگی خرم سلطان نام دارد. در سال ۱۵۵۲ در بیت‌المقدس، امارت خاصگی سلطان را بنا کرد تا در میان فقرا و نیازمندان غذای رایگان توزیع کند. وی باعث ان شد که دولت عثمانی به ایران حمله کند همچنین برخی از کارهای قلاب‌دوزی او (یا حداقل قلاب‌دوزی‌های که به سرپرستی او انجام گرفته بود) تاکنون باقی‌مانده‌اند؛ از جمله قلاب‌دوزی‌هایی که در سال ۱۵۴۷ و ۱۵۴۹ به ترتیب به شاه تهماسب و سیگیسموند دوم اوگوستوس اهدا شد.
مرگ [ویرایش]




خرم سلطان در ۱۵ آوریل ۱۵۵۸ درگذشت و در توربه‌ای (آرامگاه گنبدی‌شکل) زینت‌شده با نفیس‌ترین کاشی‌های ایزنیک که طرحی از باغ‌های بهشت بر روی آن‌ها نقش بسته‌است دفن شد. آرامگاه او در نزدیکی آرامگاه مجزا و حزن‌انگیزتر سلطان سلیمان، در مسجد سلیمانیه قرار دارد.


RE: زندگي الكساندرا(خرم سلطان) - ICe Angele - 16-03-2013

عجب زندگی من وگذاشتید دستتون درد نکنه


RE: زندگي الكساندرا(خرم سلطان) - " احمدرضا" - 17-03-2013

به قول سنبل
ماشاالله
چقدر همه درباره سلطانمان ( خرم ) انتقاد كرده اند


RE: زندگي الكساندرا(خرم سلطان) - aLiReZaZ-iM - 26-03-2013

آخه خرم سلطان چه ربطی به تاریخ ایران داره به خاطر همینه که کوروش کبیر از تقویم ایران اسمش خط خورده به خاطر اینکه به شخصیت های تاریخی خودمون اهمیت نمیدیم به هیتلر و خرم سلطان اهمیت میدیمAngryAngryAngryAngryAngryAngry


RE: زندگي الكساندرا(خرم سلطان) - " احمدرضا" - 27-03-2013

(26-03-2013، 11:44)علیرضا آبی پوش نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
آخه خرم سلطان چه ربطی به تاریخ ایران داره به خاطر همینه که کوروش کبیر از تقویم ایران اسمش خط خورده به خاطر اینکه به شخصیت های تاریخی خودمون اهمیت نمیدیم به هیتلر و خرم سلطان اهمیت میدیمAngryAngryAngryAngryAngryAngry

أولا نياز به دعوا و گذاشتن صورتك عصباني نيست
دوما اول فكر كن و نظر بده شما كه عاشق شيراز و كوروش هستي چرا موضوع و بحثي در باره كوروش كبير نمي ذاري؟
فقط بلدي ايراد بگيري ؟


RE: زندگي الكساندرا(خرم سلطان) - " احمدرضا" - 13-04-2013

ممنون از توجه به موضوع


RE: زندگي الكساندرا(خرم سلطان) - " احمدرضا" - 29-04-2013

پس نظرات كجان چرا نظر نميديد


RE: زندگي الكساندرا(خرم سلطان) - ASSASSINS CREED-NAPOLE - 03-05-2013

دوست عزیز موضوعتان خوب و کامل بود ولی عکسی چیزی در موضوع بگذارید وقتی عکس نمیزارید باعث میشه تا موضوع کیفیتش رو از دست بدهBlush


RE: زندگي الكساندرا(خرم سلطان) - Mr. Potato Head - 04-06-2016

خرم سلطان؟؟؟؟


RE: زندگي الكساندرا(خرم سلطان) - ƤДƦȈȁ - 09-06-2016

شیر زن بوده واقعا