غروب درخانه فرود امد... - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +--- موضوع: غروب درخانه فرود امد... (/showthread.php?tid=297045) |
غروب درخانه فرود امد... - Đęąđ.ğïřł - 18-05-2021 نوشته ها و تکست هایی از محمود دولت ابادی این تایپک اپدیت میشود^^ دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. غروب در خانه فرود آمد. هوا، تاریک شد. اما تاریکی را تو با دل روشن میتوانی ببینی. وقتی دل تو از شب هم تاریکتر است، دیگر چه رنگی میتواند داشته باشد شب؟ بگذار تاریکی بدمد - نفوذ کند - بگذار شب بیاید ـ دیگر چشم چشم را نمی بیند - دیگر کس کس را نمیبیند - این، خود بهتر! دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. دلش چنین میخواست. اما کو جرأت ؟! این است آدمیزاد دست کم دو گونه زندگانی میکند؛ یکی آن که هست و دیگری آن که میخواهد ! #کلیدر دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. من تو را لمس نمیکنم من تو را زیارت میکنم. تو بوی بهشت با خود داری... RE: غروب درخانه فرود امد... - Đęąđ.ğïřł - 19-05-2021 تب اگرچه تن را نزار میکند اما گرمایی دیگرگونه میبخشد؛ ستیز اگرچه خون با خود دارد اما جان را برمیافروزد؛ عشق اگرچه میسوزاند اما جلای جان نیز هست؛ فراز و فرودِ جان. هم در چنین لحظههاییست که آدمی دمی از خود را فراچنگ میآورد. کشف تازهای از خود در خود. #کلیدر |